گنجور

شمارهٔ ۲ - در نعت سیدالمرسلین (ص)

هر که ره با دلیل پیماید
گرچه زحمت کشد بیاساید
از آفت ره کسی خبر دارد
که قدم در پی نظر دارد
هرکه بی همرهی رود به سفر
یابد اندر سفر عذاب سقر
تا نباشد تو را رفیق شفیق
ره مرو ذاک فی الطریق
چون مسافر رسد به امن آباد
طریق رنج راه خودش نیاید
شرح راه زمین بیان کردم
یاد گرد معنی و راه آن گردم
بی دلیلی نبود حق پیدا
کی رسد عقل آدمی آنجا
انبیا هادیان این راهند
کز بد و نیک راه آگاهند
ره نمایان خلق ایشانند
پیشوایان نوع انسانند
سر ایشان علیهم الصلوات
هست باحق همیشه در خلوات
چشم را پرتوی همی باید
گرنه تنها از و چه کار آید
عقل را نیز در ره باری
میدهد نور انبیا یاری
نور ایشان چو صبح صادق بود
بعد از ان آفتاب روی نمود
خاتم الانبیا و أفضلهم
مقتدی الاولیا و أکملهم
مصطفی و محمد و احمد
خوانده بر نور او عقول ابجد
نور او بود اول الانوار
جان او گشته مخزن الاسرار
برگزیده عنایت قدمش
آسمان بوسه داده بر قدمش
از لطافت تنش روان گشته
آب از انگشت او روان گشته
سر انگشت آن نذیر بشیر
کرده پستان خشک را پر شیر
آمده سنگ ریزه در تسبیح
در کفش همچو ذاکران فصیح
خاک لشکر شکن ز بازویش
که ز دست خداست نیرویش
بی غروب آفتاب دولت او
انس و جن مفتخر به ملت او
نام او متصل به نام خدا
زو کلام خدا رسیده به ما
اوست مقصود و کاینات طفیل
اوست سلطان و دیگران سرخیل
نام او ذکر اهل معنی شد
سکته نقد دین و دنیی شد
زو زمین شد چو آسمان پرنور
منزل خاک شد جهان سرور
زبدهٔ کاینات او را دان
بحر آب حیات او را دان
مالک الملک در نوشت زمین
بهر محبوب خود رسول امین
دید اطراف مشرق و مغرب
ناگذشته زمکه و یثرب
گفت ملکی که حق مرا بنمود
امتم را شود مسخر زود
ره نمایان که پیش از و بودند
در جهان معجزات بنمودند
گشت در باد و آب و آتش و خاک
ظاهر آثار آن نه در افلاک
مصطفی کرده ماه را به دو نیم
معجز شهمچوخلق اوست عظیم
اظهر معجزات او قرآن
هست گنج فواید دو جهان
بحر عذب است و گوهر معنی
زو توانگر ایمه دنیی
آفتاب سپهر دانایی ست
عقل را یار و نور بینایی ست
ظلمت کفر از جهان برداشت
زنگی از آیینه زمان برداشت
هرکه بود از عرب سخن پرداز
عاجز آمد ز مثل این اعجاز
وان که انصاف داد و سر بنهاد
دست ایمان در دلش بگشاد
گفت از بهر اشرف انسان
حرمش کان خلقه القرآن
بود پیش از رسول در عالم
ظلمت جهل وکفر هردو به هم
چون بر آمد ز شرق لم یزلی
آفتاب عنایت ازلی
نور ایمان و علم پیدا شد
چشم دل زین دو نور بینا شد
دین حق گشت در جهان پیدا
هکذا هکذا و الا لا
علم و حلم و وفا و عدل و کرم
ورع و مردمی علو هم
فضل یزدان به مصطفی بخشید
زو نصیبی به اولیا بخشید
بود سلطان و رو به فقر آورد
با نبوت به فقر فخر آورد
آدمی را که هست جان جهان
زنده جاودان به او شد جان
نور او را گذر به آدم بود
نفس آدم از و مکرم بود
شد به آن نور آدم خاکی
قبلة قدسیان افلاکی
سر نهادند قدسیان بر خاک
پیش جد مخاطب لولاک
این کرامت خلیفهٔ اول
یافت از نور احمد مرسل
طیبه شد نام آن خجسته مقام
که درو یافت مصطفی آرام
بر سر هر زمین که کرد گذر
شرف خاک داد بر عنبر
که قسم یاد می کند یزدان
به قدمگاه دوست در قرآن
آرزومند روی اوست بهشت
به تقاضای بوی اوست بهشت
چون در آمد به جنة المأوی
برد سر زیر سایه اش طوبی
کوثر آب حیات را گوید
خنک آبی که رخ بدان شوید
گر به رضوان جمال بنماید
جاودان جان او بیاساید
شوق جنت به خادمش سلمان
غالب آمد ز شوق او به جنان
شب معراج چون که دیدبهشت
اثر خویش در بهشت بهشت
جبرییلش چو داد آگاهی
شب معراج و کرد همراهی
در حرم بود پیش بیت حرام
که خلیل و حبیب راست مقام
بنده را برده فضل من اسری
از حرم تا به مسجد اقصی
بعد از آن گشت بر براق سوار
جبرئیل امین رفیقش و یار
هر دو زانجا به آسمان رفتند
زین جهان سوی آن جهان رفتند
سدره شد منتهای سیر ملک
مصطفی شد برون ز هفت فلک
بیشتر زان نبود حد براق
یافت از حضرتش براق فراق
جذبهٔ حق براق جان آمد
جان به درگاه بی نشان آمد
نور حق یار شد محمد را
به احد ره نمود احمد را
بنده را نور کردگار جهان
مدد چشم گشت و گوش و زبان
دید و بشنید و گفت لا أحصی
أنت تثنی علیک ما تشنی
محرم راز های ما أوحی
کس نیامد مگر رسول خدا
شاه شاهان دین و دنیی اوست
فتاب جهان معنی اوست
گشت انوار او جهان آرای
دوستانش نجوم راهنمای

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که ره با دلیل پیماید
گرچه زحمت کشد بیاساید
هوش مصنوعی: هر کسی که با دلیل و آگاهی مسیر خود را طی کند، اگرچه ممکن است در این راه زحمت بکشد، در نهایت به آرامش و تلاش‌هایش پاداش خواهد رسید.
از آفت ره کسی خبر دارد
که قدم در پی نظر دارد
هوش مصنوعی: کسی می‌داند که در مسیر خطر و دشواری قرار دارد که به دنبال هدف و دیدگاه روشنی باشد.
هرکه بی همرهی رود به سفر
یابد اندر سفر عذاب سقر
هوش مصنوعی: هر که بدون یاری و همراهی به سفر برود، در سفر دچارسختی و دردسر خواهد شد.
تا نباشد تو را رفیق شفیق
ره مرو ذاک فی الطریق
هوش مصنوعی: تا زمانی که دوست و همراهی صمیمی نداری، به راه ادامه نده.
چون مسافر رسد به امن آباد
طریق رنج راه خودش نیاید
هوش مصنوعی: زمانی که مسافر به مکانی امن و آرامش‌بخش می‌رسد، دیگر سختی‌ها و زحمات راهی که طی کرده است، از یادش می‌روند.
شرح راه زمین بیان کردم
یاد گرد معنی و راه آن گردم
هوش مصنوعی: من راه و نشانه‌های زمین را توضیح دادم تا به یاد آن‌ها بیفتم و مسیر درست را پیدا کنم.
بی دلیلی نبود حق پیدا
کی رسد عقل آدمی آنجا
هوش مصنوعی: بدون دلیل، حق به وضوح روشن نیست؛ عقل انسان هرگز به جایی نمی‌رسد که حقیقت را درک کند.
انبیا هادیان این راهند
کز بد و نیک راه آگاهند
هوش مصنوعی: پیامبران راهنمایانی هستند که به خوبی از خوبی‌ها و بدی‌ها آگاهند و به ما در مسیر درست زندگی کمک می‌کنند.
ره نمایان خلق ایشانند
پیشوایان نوع انسانند
هوش مصنوعی: راهنمایان مردم، رهبران و پیشوایان بشریت هستند.
سر ایشان علیهم الصلوات
هست باحق همیشه در خلوات
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سر و اصل وجود آنها (اشاره به افرادی که مورد احترام و ستایش هستند) همیشه در حال ارتباط با حقیقت و معنایت در تنهایی‌ها و خلوت‌ها است. آنها در این لحظات، با خداوند و حقایق عمیق‌تری آشنا می‌شوند و به نوعی این ارتباط برایشان دائمی و همیشگی است.
چشم را پرتوی همی باید
گرنه تنها از و چه کار آید
هوش مصنوعی: برای اینکه چشم به درستی کار کند و بینا باشد، نیاز به نوری دارد؛ در غیر این صورت، تنها وجود آن چشم فایده‌ای ندارد.
عقل را نیز در ره باری
میدهد نور انبیا یاری
هوش مصنوعی: عقل نیز در مسیری که به سوی حقیقت و درک عمیق‌تر می‌رود، از نور و راهنمایی پیامبران بهره‌مند می‌شود و به واسطه آن، روشن‌تر و قوی‌تر می‌شود.
نور ایشان چو صبح صادق بود
بعد از ان آفتاب روی نمود
هوش مصنوعی: روشنی چهره‌ی آن‌ها همچون صبح صادق است، و پس از آن آفتاب ظاهر می‌شود.
خاتم الانبیا و أفضلهم
مقتدی الاولیا و أکملهم
هوش مصنوعی: او آخرین پیامبر و بهترین آن‌هاست، پیشوای اولیا و کامل‌ترینشان می‌باشد.
مصطفی و محمد و احمد
خوانده بر نور او عقول ابجد
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه شخصیت‌های برجسته‌ای مانند مصطفی، محمد و احمد، به عنوان نمایندگان نور و دانش، درک و عقل انسان‌ها را تحت تأثیر قرار داده‌اند. آنها به گونه‌ای درخشنده و راهنما هستند که بر فهم و آگاهی بشر تأثیر می‌گذارند.
نور او بود اول الانوار
جان او گشته مخزن الاسرار
هوش مصنوعی: نور او نخستین روشنایی‌ها است و جان او تبدیل به مخزن رازها شده است.
برگزیده عنایت قدمش
آسمان بوسه داده بر قدمش
هوش مصنوعی: عنايت خداوند به او باعث شده که پاهایش مانند ستاره‌ها در آسمان مورد توجه و احترام قرار گیرد.
از لطافت تنش روان گشته
آب از انگشت او روان گشته
هوش مصنوعی: به دلیل نازکی و لطافت بدن او، آب به راحتی از انگشتانش میریزد و جاری می‌شود.
سر انگشت آن نذیر بشیر
کرده پستان خشک را پر شیر
هوش مصنوعی: انگشت آن پیام‌آور، پستان خشک را پر از شیر کرده است.
آمده سنگ ریزه در تسبیح
در کفش همچو ذاکران فصیح
هوش مصنوعی: سنگ ریزه‌ای در تسبیح آمده و در کفش به خوبی مثل کسانی که با زبانی شیوا ذکر می‌گویند، قرار گرفته است.
خاک لشکر شکن ز بازویش
که ز دست خداست نیرویش
هوش مصنوعی: نیروی او از قدرت خداوند نشأت می‌گیرد، تا جایی که حتی خاک لشکرها را به راحتی درمی‌شکند.
بی غروب آفتاب دولت او
انس و جن مفتخر به ملت او
هوش مصنوعی: دولت او همیشه در روشنی است و هیچ گاه غروبی ندارد. انس و جن به داشتن چنین ملتی افتخار می‌کنند.
نام او متصل به نام خدا
زو کلام خدا رسیده به ما
هوش مصنوعی: نام او همیشه به نام خدا مرتبط است و کلام خدا به ما منتقل شده است.
اوست مقصود و کاینات طفیل
اوست سلطان و دیگران سرخیل
هوش مصنوعی: او هدف اصلی و نهایی است و تمام موجودات دیگر در حقیقت وابسته به او هستند. او پادشاه و فرمانروای هستی است و دیگران در مقام پیروان و همراهان او هستند.
نام او ذکر اهل معنی شد
سکته نقد دین و دنیی شد
هوش مصنوعی: اسم او به عنوان یاد اهل معنا شناخته شده است و این امر باعث ایجاد تحول و تغییرات اساسی در دین و دنیا شده است.
زو زمین شد چو آسمان پرنور
منزل خاک شد جهان سرور
هوش مصنوعی: از زمین به آسمان روی آورده و خانه‌ای پر نور ساخته شده است و جهان از خاک به شادی و سروری دست یافته است.
زبدهٔ کاینات او را دان
بحر آب حیات او را دان
هوش مصنوعی: بهترین و ممتازترین موجودات عالم اوست و دریا و منبع زندگی اوست.
مالک الملک در نوشت زمین
بهر محبوب خود رسول امین
هوش مصنوعی: خداوند متعال زمین را به عنوان پیامی برای دوست خود، که همان رسول است، نوشته است.
دید اطراف مشرق و مغرب
ناگذشته زمکه و یثرب
هوش مصنوعی: مناظر اطراف مشرق و مغرب را که از سرزمین و یثرب گذشته‌اند، مشاهده کردم.
گفت ملکی که حق مرا بنمود
امتم را شود مسخر زود
هوش مصنوعی: فرشته‌ای که حق را به من نشان داد، به زودی امت من را تحت فرمان خود خواهد آورد.
ره نمایان که پیش از و بودند
در جهان معجزات بنمودند
هوش مصنوعی: راهنماهایی که قبل از این زمان وجود داشتند، در دنیا کارهای شگفت انگیزی انجام دادند.
گشت در باد و آب و آتش و خاک
ظاهر آثار آن نه در افلاک
هوش مصنوعی: در باد و آب و آتش و خاک، نشانه‌ها و آثار او دیده می‌شود، اما این نشانه‌ها در آسمان‌ها و افلاک قابل مشاهده نیستند.
مصطفی کرده ماه را به دو نیم
معجز شهمچوخلق اوست عظیم
هوش مصنوعی: مصطفی به گونه‌ای ماه را دو نیم کرده که نشان‌دهنده‌ی قدرت و عظمت اوست، همان‌طور که خلق و آفرینش او نیز بزرگ و شگفت‌انگیز است.
اظهر معجزات او قرآن
هست گنج فواید دو جهان
هوش مصنوعی: قرآن معجزه‌ای است که نشانه‌های خداوند را نمایان می‌سازد و در بردارنده‌ی بهره‌ها و فوائدی است برای زندگی این دنیا و آن جهان.
بحر عذب است و گوهر معنی
زو توانگر ایمه دنیی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که دریا کننده‌ای شیرین و لطیف است و الماس‌های معنایی که از آن به دست می‌آید، به ما ثروت و ارزش می‌بخشد.
آفتاب سپهر دانایی ست
عقل را یار و نور بینایی ست
هوش مصنوعی: خورشید آسمان نماد دانایی است و عقل به عنوان همراه و نور، بینش و بصیرت را فراهم می‌کند.
ظلمت کفر از جهان برداشت
زنگی از آیینه زمان برداشت
هوش مصنوعی: تاریکی کفر از دنیا رخت بربست و در این میان، زنگار از آینه زمان زدوده شد.
هرکه بود از عرب سخن پرداز
عاجز آمد ز مثل این اعجاز
هوش مصنوعی: هر کس که در زبان عربی سخن می‌گوید، در برابر این معجزه از گفتن چیز مشابه ناتوان است.
وان که انصاف داد و سر بنهاد
دست ایمان در دلش بگشاد
هوش مصنوعی: کسی که عدالت را رعایت کرد و در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آورد، ایمان در قلبش شکوفا شد.
گفت از بهر اشرف انسان
حرمش کان خلقه القرآن
هوش مصنوعی: به خاطر مقام والای انسان، حرم او همانند آیات قرآن است.
بود پیش از رسول در عالم
ظلمت جهل وکفر هردو به هم
هوش مصنوعی: قبل از اینکه پیامبر بیاید، در دنیا تاریکی جهل و عدم ایمان هر دو وجود داشتند.
چون بر آمد ز شرق لم یزلی
آفتاب عنایت ازلی
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید محبت و توجه الهی از سمت شرق بی‌پایان می‌تابد،
نور ایمان و علم پیدا شد
چشم دل زین دو نور بینا شد
هوش مصنوعی: زمانی که نور ایمان و علم تابید، چشم دل نیز با این دو نور بینا و روشن گردید.
دین حق گشت در جهان پیدا
هکذا هکذا و الا لا
هوش مصنوعی: دین حقی که در دنیا آشکار شد، همینطور هست و اگر این طور نیست، پس هیچ چیز وجود ندارد.
علم و حلم و وفا و عدل و کرم
ورع و مردمی علو هم
هوش مصنوعی: دانش، بردباری، وفاداری، انصاف، بخشش، پرهیزگاری و انسانیت از ویژگی‌های والا و ارزشمند هستند.
فضل یزدان به مصطفی بخشید
زو نصیبی به اولیا بخشید
هوش مصنوعی: خداوند رحمت و فضل خود را به پیامبر اکرم بخشیده و از این طریق، برگزیدگان و اولیا را نیز بهره‌مند کرده است.
بود سلطان و رو به فقر آورد
با نبوت به فقر فخر آورد
هوش مصنوعی: سلطان بودن و در عین حال به فقر افتادن، نشان می‌دهد که او به وسیله مقام نبوت، به فقر افتخار کرده است.
آدمی را که هست جان جهان
زنده جاودان به او شد جان
هوش مصنوعی: انسانی که روح و جان او به زندگی ابدی و جاودان مرتبط است، به واسطه این ارتباط، روحش زنده و پرانرژی می‌شود.
نور او را گذر به آدم بود
نفس آدم از و مکرم بود
هوش مصنوعی: نور او باعث شد که آدم به زندگی بیاید و نفس آدم نیز از آن نور به او ارزانی شد و به خاطر این نور، انسان شرافت و کرامت یافت.
شد به آن نور آدم خاکی
قبلة قدسیان افلاکی
هوش مصنوعی: به خاطر آن نور، انسان خاکی به قبله فرشته‌های آسمانی تبدیل شد.
سر نهادند قدسیان بر خاک
پیش جد مخاطب لولاک
هوش مصنوعی: فرشتگان سر بر خاک گذاشتند و در برابر جد مخاطب، که لولاک نام دارد، احترام کردند.
این کرامت خلیفهٔ اول
یافت از نور احمد مرسل
هوش مصنوعی: این شخصیت ارجمند از نور و فضیلت پیامبر اسلام بهره‌مند شده است.
طیبه شد نام آن خجسته مقام
که درو یافت مصطفی آرام
هوش مصنوعی: نام آن مکان مبارک و خوش یمن، "طیبه" است که پیامبر بزرگوار در آنجا آرامش و آسایش یافت.
بر سر هر زمین که کرد گذر
شرف خاک داد بر عنبر
هوش مصنوعی: هر جا که انسان قدم می‌گذارد، زمین آنجا با ارزش و با شرف می‌شود، حتی اگر خاکی باشد.
که قسم یاد می کند یزدان
به قدمگاه دوست در قرآن
هوش مصنوعی: خداوند در قرآن به مقام و جایگاه دوستش قسم می‌خورد.
آرزومند روی اوست بهشت
به تقاضای بوی اوست بهشت
هوش مصنوعی: آرزویم دیدن چهره اوست، زیرا به خاطر عطر اوست که بهشت را می‌طلبم.
چون در آمد به جنة المأوی
برد سر زیر سایه اش طوبی
هوش مصنوعی: وقتی وارد بهشت شد، زیر سایه درخت طوبی سرش را پایین آورد.
کوثر آب حیات را گوید
خنک آبی که رخ بدان شوید
هوش مصنوعی: کوثر که نماد آب حیات است، می‌گوید: خوشا به حال آبی که چهره را بدان بشویی و طراوت یابی.
گر به رضوان جمال بنماید
جاودان جان او بیاساید
هوش مصنوعی: اگر زیبایی ابدی خود را به نمایش بگذارد، جان او همیشه در آرامش خواهد بود.
شوق جنت به خادمش سلمان
غالب آمد ز شوق او به جنان
هوش مصنوعی: شوق و آرزوی بهشت بر خادمانش چنان غالب شده است که این شوق باعث می‌شود که به خاطر علاقه‌اش به بهشت، حالت‌های دلپذیری را تجربه کند.
شب معراج چون که دیدبهشت
اثر خویش در بهشت بهشت
هوش مصنوعی: در شب معراج، زمانی که بهشت را دید و اثر خود را در آنجا مشاهده کرد، بهشت برایش به معنای خاصی تبدیل شد.
جبرییلش چو داد آگاهی
شب معراج و کرد همراهی
هوش مصنوعی: جبرئیل در شب معراج به او پیامی داد و او را در این سفر تنها نگذاشت.
در حرم بود پیش بیت حرام
که خلیل و حبیب راست مقام
هوش مصنوعی: در کنار خانه کعبه، جایی که ابراهیم خلیل و رسول خدا (محمد) مقام و جایگاهی ویژه دارند.
بنده را برده فضل من اسری
از حرم تا به مسجد اقصی
هوش مصنوعی: من بنده‌ای هستم که فضیلت من همچون برده‌ای است که از حرم تا مسجد اقصی به سفر رفته است.
بعد از آن گشت بر براق سوار
جبرئیل امین رفیقش و یار
هوش مصنوعی: پس از آن، جبرئیل امین، هم را companion و همراه خود، بر براق سوار شد.
هر دو زانجا به آسمان رفتند
زین جهان سوی آن جهان رفتند
هوش مصنوعی: هر دو از این دنیا به آسمان رفتند و به جهانی دیگر منتقل شدند.
سدره شد منتهای سیر ملک
مصطفی شد برون ز هفت فلک
هوش مصنوعی: درخت سدره به عنوان اوج و نهایت سفر ملکوتی پیامبر قرار گرفت و ایشان از هفت آسمان فراتر رفتند.
بیشتر زان نبود حد براق
یافت از حضرتش براق فراق
هوش مصنوعی: بیشتر از این، چیزی پیدا نشد، مگر اینکه از او جدایی و فراق را درک کردیم.
جذبهٔ حق براق جان آمد
جان به درگاه بی نشان آمد
هوش مصنوعی: نیروی الهی جان را به سمت خود کشاند و جان بی‌نشان به درگاه حقیقت رسید.
نور حق یار شد محمد را
به احد ره نمود احمد را
هوش مصنوعی: نور حقیقت، همراه محمد شد و راه را برای احمد روشن کرد.
بنده را نور کردگار جهان
مدد چشم گشت و گوش و زبان
هوش مصنوعی: خداوند به بنده‌اش نور و روشنایی عطا کرد، به گونه‌ای که چشم، گوش و زبان او ابزارهایی برای فهم و ادراک شدند.
دید و بشنید و گفت لا أحصی
أنت تثنی علیک ما تشنی
هوش مصنوعی: او دید و شنید و گفت: من نمی‌توانم تو را ستایش کنم زیرا شایسته‌تر از آنی که می‌گویی.
محرم راز های ما أوحی
کس نیامد مگر رسول خدا
هوش مصنوعی: هیچ‌کس رازهای ما را نمی‌داند، جز پیامبر خدا که به ما وحی شد.
شاه شاهان دین و دنیی اوست
فتاب جهان معنی اوست
هوش مصنوعی: پادشاه همه پادشاهان، دین و دنیای اوست و تمام مفهوم جهان در وجود او نهفته است.
گشت انوار او جهان آرای
دوستانش نجوم راهنمای
هوش مصنوعی: نورهای او، جهان را برای دوستانش زینت می‌بخشند و ستاره‌هایش راهنمایی‌کننده هستند.