شمارهٔ ۱۰ - در مدح واعظان متدین
واعظانی که اهل تحقیقند
به مواعظ کلید توفیقند
یافتند از خدای عز و جل
عقل و ایمان وذوق وعلم وعمل
روز و شب کار بندگی دارند
وز بیان آب زندگی بارند
از نفس چون مسیح جان بخشند
مایه علم از زبان بخشند
همه گویند آنچه باید گفت
روحشان با عروس معنی جفت
مایه دار حدیث و قرآنند
علم دانستنی نکو دانند
چون شروعی کنند در تفسیر
عقل حیران شود از ان تقریر
خوش حدیثند و دلپذیر همه
هم فقیهند و هم فقیر همه
پادشاهان گدای ایشانند
سروران خاک پای ایشانند
در ره دین به جان همی کوشند
دین به دنیا و حرص نفروشند
آب روی از برای نان نبرند
به سخن نان ناکسان نخورند
زین تختند و منبر و محفل
فاضل و کاملند و صاحب دل
سخن این مذکران بشنو
همه تن گوش باش و آن بشنو
تا رسی در سعادت عقبی
بار یابی به جنت المأوی
کرده ای باد در بروت که چه
کبر و مستی زمن یموت که چه
ای تو اندر سرای پیچا پیچ
هیچ تن هیچ تن هزاران هیچ
غیر ازین تنه لطیفه یی دگر است
که غرض ز آفرینش بشر است
جسم چون زان لطیفه شد خالی
زیر خاکش نهان کنی حالی
زان همه خسروان روی زمین
زان همه موبدان با تمکین
زان همه صف دران شیراوژن
که شکستند شیر را گردن
زان همه عالمان روشن دل
هریکی همچو بحر بی ساحل
زان حکیمان که فکر ایشان راه
برد بالای هفتمین خرگاه
زان همه خواجگان با نعمت
زان همه محسنان با خدمت
همه شاعران پاک سخن
که سخنشان زمان نکرد کهن
زان همه مطربان خوب آواز
زان همه عاشقان شاهد باز
زان همه شاهدان سیمین بر
از مه و آفتاب نیکوتر
اثری در جهان نمی بینم
هست نامی نشان نمی بینم
همه را عاقبت زوالی بود
گشت معلوم کان خیالی بود
هیچ خواندن خیال را چه عجب
آنچه گفتم نبود ترک ادب
غرض من ازین سخن صور است
حال معنی و کار آن دگر است
که فنا سوی آن نیابد راه
حبذا جان مردم آگاه
شمارهٔ ۹ - در مذمت از واعظانی که به فرموده خویش عمل نکنند: ای سخن پرور بلند آوازشمارهٔ ۱۱ - فی التواضع: دلربایی به دلنوازی کن
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
واعظانی که اهل تحقیقند
به مواعظ کلید توفیقند
هوش مصنوعی: شایسته است که سخنرانیهایی که دانش و تحقیق دارند، میتوانند به ما راهی برای موفقیت نشان دهند.
یافتند از خدای عز و جل
عقل و ایمان وذوق وعلم وعمل
هوش مصنوعی: آنها از خداوند بزرگ، عقل، ایمان، ذوق، علم و عمل را به دست آوردند.
روز و شب کار بندگی دارند
وز بیان آب زندگی بارند
هوش مصنوعی: روز و شب مشغول خدمت و بندگی هستند و از بیان و سخن، آب زندگی را به دست میآورند.
از نفس چون مسیح جان بخشند
مایه علم از زبان بخشند
هوش مصنوعی: چون نفس، روحی همچون مسیح به انسان میبخشد، علم و دانش نیز به وسیله کلام به او تقدیم میشود.
همه گویند آنچه باید گفت
روحشان با عروس معنی جفت
هوش مصنوعی: همه میگویند آنچه را که باید گفته شود و روح آنها با مفهوم و معنای عمیق هماهنگ است.
مایه دار حدیث و قرآنند
علم دانستنی نکو دانند
هوش مصنوعی: ثروت واقعی در علم و دانش است؛ کسانی که به علم درست و صحیح آگاهند، بهترین و ارزشمندترین دانش را در اختیار دارند.
چون شروعی کنند در تفسیر
عقل حیران شود از ان تقریر
هوش مصنوعی: زمانی که شروع به توضیح و تفسیر عقل میکنند، عقل به شدت سردرگم و حیرتزده میشود از آنچه بیان میشود.
خوش حدیثند و دلپذیر همه
هم فقیهند و هم فقیر همه
هوش مصنوعی: همه آنها که سخنان دلنشینی دارند و خوش صحبتند، هم از نظر دانش فقه در سطح بالایی هستند و هم در فقر و نیاز در یک شرایط مشابه قرار دارند.
پادشاهان گدای ایشانند
سروران خاک پای ایشانند
هوش مصنوعی: پادشاهان در برابر مقام و عظمت آنها به نوعی در خدمتگزاری قرار دارند و این افراد آبرومند و بزرگوارند که حتی بزرگترین سروران نیز در برابر آنان خاکپای آنها هستند.
در ره دین به جان همی کوشند
دین به دنیا و حرص نفروشند
هوش مصنوعی: در مسیر دیانت، برخی با تمام وجود تلاش میکنند که ایمان و دین خود را به خاطر دنیا و حرص مادی نفروشند.
آب روی از برای نان نبرند
به سخن نان ناکسان نخورند
هوش مصنوعی: آبرو را برای نان نمیبرند و به حرف نان نالایقان توجه نمیکنند.
زین تختند و منبر و محفل
فاضل و کاملند و صاحب دل
هوش مصنوعی: از این تخت و جایگاه، منبر و محفل، افرادی با فضیلت و کمال و دلهای پاک و بااخلاص حضور دارند.
سخن این مذکران بشنو
همه تن گوش باش و آن بشنو
هوش مصنوعی: به صحبتهای مردان توجه کن و همه وجودت را برای شنیدن آماده کن.
تا رسی در سعادت عقبی
بار یابی به جنت المأوی
هوش مصنوعی: به جایی خواهی رسید که در آن خوشبختی و آرامش را پیدا میکنی و به جایگاه نیکو و بهشتی دست خواهی یافت.
کرده ای باد در بروت که چه
کبر و مستی زمن یموت که چه
هوش مصنوعی: تو چنان در خود مغروری و به خود میبالید که از من غافل شدهای و نمیدانی که چه بر تو میگذرد.
ای تو اندر سرای پیچا پیچ
هیچ تن هیچ تن هزاران هیچ
هوش مصنوعی: ای تو در خانهای پر از پیچیدگی، هیچکس وجود ندارد و هیچکس نیست بلکه هزاران هیچ وجود دارد.
غیر ازین تنه لطیفه یی دگر است
که غرض ز آفرینش بشر است
هوش مصنوعی: به جز این، نکته ظریفی وجود دارد که هدف از خلق انسان همین است.
جسم چون زان لطیفه شد خالی
زیر خاکش نهان کنی حالی
هوش مصنوعی: وقتی جسم از آن لطافت و ظرافت خالی میشود، میتوانی آن را زیر خاک پنهان کنی و به حالتی دیگر درآوری.
زان همه خسروان روی زمین
زان همه موبدان با تمکین
هوش مصنوعی: از میان تمام پادشاهان موجود در زمین و تمام روحانیون با مقام و منزلت،
زان همه صف دران شیراوژن
که شکستند شیر را گردن
هوش مصنوعی: از میان تمام آن صفهای قوی و سخت که دور هم جمع شده بودند، شیر را به زمین زدند و گردنش را شکستند.
زان همه عالمان روشن دل
هریکی همچو بحر بی ساحل
هوش مصنوعی: همه دانشمندان با دلهای روشن، هر یک مانند دریایی بیساحل هستند.
زان حکیمان که فکر ایشان راه
برد بالای هفتمین خرگاه
هوش مصنوعی: از میان حکیمانی که افکارشان آنها را به آسمانهای بلند و بالاتر از هفتمین آسمان میبرد.
زان همه خواجگان با نعمت
زان همه محسنان با خدمت
هوش مصنوعی: به خاطر تمام این نعمتمندان و خیّرانی که در خدمت هستند.
همه شاعران پاک سخن
که سخنشان زمان نکرد کهن
هوش مصنوعی: تمام شاعران شایسته که آثارشان تحت تأثیر زمان قرار نگرفته و همیشه تازه و ماندگار هستند.
زان همه مطربان خوب آواز
زان همه عاشقان شاهد باز
هوش مصنوعی: از میان همه مطربان با صدای دلنشین و از میان همه عاشقان که به معشوق خود عشق میورزند، یک نفر خاص را میتوان انتخاب کرد.
زان همه شاهدان سیمین بر
از مه و آفتاب نیکوتر
هوش مصنوعی: از میان تمام زیباییهایی که فراموش نمیشوند، ماه و خورشید از همه بهتر و زیباترند.
اثری در جهان نمی بینم
هست نامی نشان نمی بینم
هوش مصنوعی: در جهان هیچ نشانی از اثرگذاری نمی بینم و نام و نشانی از کسی یا چیزی وجود ندارد.
همه را عاقبت زوالی بود
گشت معلوم کان خیالی بود
هوش مصنوعی: در پایان، همه چیز به نوعی به زوال و نابودی میرسد و میفهمیم که این وضعیت تنها یک خیال و تصور بوده است.
هیچ خواندن خیال را چه عجب
آنچه گفتم نبود ترک ادب
هوش مصنوعی: هیچ عیبی ندارد که در خیال و اندیشه های خود غرق شوی، چون آنچه که بیان کردم، به معنای بیادبی نیست.
غرض من ازین سخن صور است
حال معنی و کار آن دگر است
هوش مصنوعی: منظور من از این صحبتها فقط شکل و ظاهر قضیه است و معنی و مفهوم آن موضوعی متفاوت است.
که فنا سوی آن نیابد راه
حبذا جان مردم آگاه
هوش مصنوعی: اگر کسی به فنا و نابودی نزدیک نشود، در این صورت به سوی آن نمیتواند برود. عالی است که انسانهای آگاه و هوشمند از آن دوری کنند.