شمارهٔ ۹۹
مرا چو نام لبت بر سر زبان آید
ز ذوق آن سخنم آب در دهان آید
در آن نفس که ز رویت حکایتی گویم
ز هر نفس که زنم بوی گلستان آید
به شرح زلف دراز تو در نمیپیچم
که زان هزار گره بر سر زبان آید
زهی گران که نگردد خراب آن ساعت
که چشم مست تو از خواب سرگران آید
چو آن دهان نگشایند هیچ تنگ شکر
هزار سال اگر از مصر کاروان آید
اگر به دشت مغیلان گذر کنی روزی
به جای خار گل سرخ و ارغوان آید
ز ابروی تو نتابم به هیچ وجهی روی
اگر چه بر دل من تیر از آن کمان آید
به جست و جوی تو کارم همی به جان برسید
کسی که طالب جانان بود به جان آید
کجا رسد به شبستان هر گدا شمعی
که لایق نظر خسرو جهان آید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا چو نام لبت بر سر زبان آید
ز ذوق آن سخنم آب در دهان آید
هوش مصنوعی: وقتی نام لبت به زبان میآید، به قدری از شنیدن آن خوشحالم که انگار آبی در دهانم جمع میشود.
در آن نفس که ز رویت حکایتی گویم
ز هر نفس که زنم بوی گلستان آید
هوش مصنوعی: در زمانی که از چهرهات سخن میگویم، بویی مانند گلستان از هر نفسی که میکشم به مشامم میرسد.
به شرح زلف دراز تو در نمیپیچم
که زان هزار گره بر سر زبان آید
هوش مصنوعی: من به توصیف پیچیدگی موهای بلندت نمیپردازم، زیرا از این بهانه، هزاران سخن و داستان میتواند بر زبانها بیفتد.
زهی گران که نگردد خراب آن ساعت
که چشم مست تو از خواب سرگران آید
هوش مصنوعی: چه خوب است که آن لحظه فرا برسد که چشمان مست تو از خواب گران بیدار شوند و هیچ چیزی خراب نشود.
چو آن دهان نگشایند هیچ تنگ شکر
هزار سال اگر از مصر کاروان آید
هوش مصنوعی: اگر آن دهان باز نشود، هیچگاه شیرینی و خوشی به دست نخواهد آمد، حتی اگر سالها کاروانی از سرزمین مصر بیاید.
اگر به دشت مغیلان گذر کنی روزی
به جای خار گل سرخ و ارغوان آید
هوش مصنوعی: اگر از دشت مغیلان عبور کنی، روزی میبینی که به جای خار، گل سرخ و ارغوان ظاهر میشود.
ز ابروی تو نتابم به هیچ وجهی روی
اگر چه بر دل من تیر از آن کمان آید
هوش مصنوعی: من هرگز به ابروی تو بیتوجه نخواهم بود، هرچند که تیر عشق تو به قلبم برسد.
به جست و جوی تو کارم همی به جان برسید
کسی که طالب جانان بود به جان آید
هوش مصنوعی: من در جستجوی تو هستم و این تلاش به جانم رسیده است، زیرا کسی که عاشق محبوبش باشد، تمام وجودش را در این راه میگذارد.
کجا رسد به شبستان هر گدا شمعی
که لایق نظر خسرو جهان آید
هوش مصنوعی: شاید هیچ گدا و مسکینی نتواند به گرداگرد اوج و زیبایی شبستان نزدیک شود، چرا که تنها یک شمعی که شایسته نظر و توجه پادشاه جهان باشد، در آنجا میدرخشد.
حاشیه ها
1398/12/10 07:03
۲۴۶
بیت هفتم: نتایم --> نتابم.
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۳ از «در ان نفس که ز رویت حکایتی گویم» به «در آن نفس که ز رویت حکایتی گویم»
تغییر مصرع ۵ از «به شرح زلف دراز تو در نمی پیچم» به «به شرح زلف دراز تو در نمیپیچم»
تغییر مصرع ۹ از «چو آن دهان نگشایند هیچ تنگی شکر» به «چو آن دهان نگشایند هیچ تنگ شکر»
تغییر مصرع ۱۳ از «ز ابروی تو نتایم به هیچ وجهی روی» به «ز ابروی تو نتابم به هیچ وجهی روی»
تغییر مصرع ۱۴ از «اگر چه بر دل من تیر ازان کمان آید» به «اگر چه بر دل من تیر از آن کمان آید»
تغییر مصرع ۱۵ از «به جست و جوی تو کار مهمی به جان برسید» به «به جست و جوی تو کارم همی به جان برسید»