شمارهٔ ۹۸
آن نه نقشیست که در خاطر نقاش آید
فرخ آن چشم که بر طلعت زیباش آید
گر به چشم خوش او در نگرد مستوری
زهد بگذارد و در شیوه اوباش آید
حسن بسیار بود لیک زمانها باید
تا یکی از همه خوبان به جهان فاش آید
چیست برگ گل رعنا که به رویش ماند
سرو خود کیست که در معرض بالاش آید
وصف آن لعل گهرپوش کسی را زیبد
که زبانش گه تقریر گهرپاش آید
عشق ورزیدن از کار سراندازان است
این نه کاریست که از مردم خوشباش آید
چون تمنای وصالی کند از دوست همام
ای دریغا که جواب از لب او باش آید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن نه نقشیست که در خاطر نقاش آید
فرخ آن چشم که بر طلعت زیباش آید
هوش مصنوعی: این یک تصویر قلبانگیز از زیبایی است. این زیبایی نه تنها در ذهن هنرمند نقش میبندد، بلکه چشمی که به روی زیبایی او مینگرد، شایسته و خوشبخت است.
گر به چشم خوش او در نگرد مستوری
زهد بگذارد و در شیوه اوباش آید
هوش مصنوعی: اگر در نگاه زیبا و دلربای او ننگریم، دیگر زهد و پرهیزگاری برایمان مهم نخواهد بود و به شیوه و رفتار آنهایی که بیپروا هستند، متوجه خواهیم شد.
حسن بسیار بود لیک زمانها باید
تا یکی از همه خوبان به جهان فاش آید
هوش مصنوعی: زیباییها بسیارند، اما باید زمان بگذرد تا یکی از بهترینها به طور واضح در دنیا ظاهر شود.
چیست برگ گل رعنا که به رویش ماند
سرو خود کیست که در معرض بالاش آید
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و شکوه گل برگ رعنایی اشاره دارد که در مقایسه با grandeur سرو، خود را کوچک میبیند. در واقع، برآورده شدن احساساتی از احترام و حیرت نسبت به چنین زیبایی و عظمت طبیعت بیان شده است. این تصویر به ما نشان میدهد که گاهی برخی زیباییها در مقایسه با عظمت و شکوه دیگران، احساس کوچکی و ضعف میکنند.
وصف آن لعل گهرپوش کسی را زیبد
که زبانش گه تقریر گهرپاش آید
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که زیبایی و ویژگیهای منحصر به فرد یک شخص یا چیز، به کسی تعلق دارد که بتواند به خوبی و با بیان شایستهای از آن وصف کند. در واقع، وقتی کسی قابلیت بیان زیباییها و ارزشها را دارد، سزاوار است تا به آنها پرداخته و آنها را ستایش کند.
عشق ورزیدن از کار سراندازان است
این نه کاریست که از مردم خوشباش آید
هوش مصنوعی: عشق ورزیدن و عاشق بودن، کار افرادی است که شجاعت و جسارت دارند، نه کاری است که از مردم عادی و خوشدل انتظار میرود.
چون تمنای وصالی کند از دوست همام
ای دریغا که جواب از لب او باش آید
هوش مصنوعی: وقتی کسی آرزوی رسیدن به دوستش را دارد، آه افسوس که پاسخ از لب او نمیرسد.
حاشیه ها
1398/12/10 07:03
۲۴۶
بیت ماقبل آخر: عشق ورزیدن از-->عشق ورزیدن او.
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «آن نه نقشی ست که در خاطر نقاش آید» به «آن نه نقشیست که در خاطر نقاش آید»
تغییر مصرع ۴ از «زهد بگذارد و در شیوه او باش آید» به «زهد بگذارد و در شیوه اوباش آید»
تغییر مصرع ۵ از «حسن بسیار بود لیک زمان ها باید» به «حسن بسیار بود لیک زمانها باید»
تغییر مصرع ۹ از «وصف آن لعل گهر پوش کسی را زیبد» به «وصف آن لعل گهرپوش کسی را زیبد»
تغییر مصرع ۱۰ از «که زبانش که تقریر گهر پاش آید» به «که زبانش گه تقریر گهرپاش آید»
تغییر مصرع ۱۲ از «این نه کاریست که از مردم خوش باش آید» به «این نه کاریست که از مردم خوشباش آید»