گنجور

شمارهٔ ۹۶

چو چشم مست بدان زلف تابدار آید
اسیر بند کمندت به اختیار آید
دلی که در شکن زلف بی‌قرار افتاد
عجب بود که دگر با سر قرار آید
نظر جدا نکند از کمان ابرویت
اگر ز چشم تو صد تیر بر شکار آید
میان چشم جهان‌بین خود کنم جایش
اگر ز کوی تو گردی بدین دیار آید
روم به کوی تو پنهان و غیرتم باشد
بر آن سگی که در آن منزل آشکار آید
برای مهره مقصود پیش چندین خصم
که راست زهره که اندر دهان مار آید
فتاد کشتی ما در میان غرقابی
که راضیم که یکی تخته با کنار آید
کشم ملامت عشقت به رسم سربازان
به راه عشق سلامت کجا به کار آید
تو را ندید ملامتگرم وگر بیند
ز گفته‌های خود انصاف شرمسار آید
هزار سال به آب حیات و خاک بهشت
بپرورند مگر زین گلی به بار آید
چو بلبلان به زمستان همام خاموش است
در انتظار مگر بوی نوبهار آید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو چشم مست بدان زلف تابدار آید
اسیر بند کمندت به اختیار آید
هوش مصنوعی: وقتی که چشمان مست تو به سوی زلف‌های درخشان و پرآب و تاب تو بیفتد، دل و جان انسان به راحتی در بند عشق تو گرفتار می‌شود.
دلی که در شکن زلف بی‌قرار افتاد
عجب بود که دگر با سر قرار آید
هوش مصنوعی: دل کسی که به خاطر زیبایی و دلربایی زلف معشوق به آشفتگی و بی‌قراری افتاده، عجیب است که دوباره به آرامش دست یابد.
نظر جدا نکند از کمان ابرویت
اگر ز چشم تو صد تیر بر شکار آید
هوش مصنوعی: اگر چشم تو نگاهش را از کمان ابرویت جدا نکند، حتی اگر از چشمت صد تیر به شکار بیفتد، هیچ‌کدام موثر نخواهد بود.
میان چشم جهان‌بین خود کنم جایش
اگر ز کوی تو گردی بدین دیار آید
هوش مصنوعی: اگر روزی عشق تو به این دیار بیاید، من چشم‌های بینا و آگاه خود را در میان نگاه خودم جا می‌دهم.
روم به کوی تو پنهان و غیرتم باشد
بر آن سگی که در آن منزل آشکار آید
هوش مصنوعی: به طور پنهانی به کوی تو می‌روم و به خاطر غیرتم، ناراحت می‌شوم از سگی که در آنجا به وضوح دیده می‌شود.
برای مهره مقصود پیش چندین خصم
که راست زهره که اندر دهان مار آید
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده که در میدان رقابت و در برابر چندین دشمن، قدرت و شجاعت انسان باید به اندازه‌ای باشد که بتواند با چالش‌ها و خطرات مواجه شود، همانطور که یک مهره‌ای که برای هدفی خاص بازی می‌شود باید در برابر تهدیدات قوی مقاومت کند. به طور کلی، به اهمیت جراهت و ایستادگی در شرایط دشوار پرداخته شده است.
فتاد کشتی ما در میان غرقابی
که راضیم که یکی تخته با کنار آید
هوش مصنوعی: کشتی ما در دشواری و بحران افتاده است و ما راضی هستیم که فقط یکی از تخته‌های آن به ساحل برسد.
کشم ملامت عشقت به رسم سربازان
به راه عشق سلامت کجا به کار آید
هوش مصنوعی: محبت تو تا چه حدی می‌تواند مرا مورد سرزنش قرار دهد؟ اما در مسیر عشق، این سرزنش چه فایده‌ای دارد؟
تو را ندید ملامتگرم وگر بیند
ز گفته‌های خود انصاف شرمسار آید
هوش مصنوعی: اگر کسی تو را ببیند و حرف‌هایت را بشنود، ممکن است از گفته‌های خود شرمنده شود و نتواند تو را سرزنش کند.
هزار سال به آب حیات و خاک بهشت
بپرورند مگر زین گلی به بار آید
هوش مصنوعی: در طول هزار سال، اگرچه تلاش کنند تا آب حیات و خاک بهشت را بیافرینند، اما ممکن است از این گل فقط یک گل بارور شود.
چو بلبلان به زمستان همام خاموش است
در انتظار مگر بوی نوبهار آید
هوش مصنوعی: بلبلان در زمستان ساکت و خاموش هستند و در انتظارند تا بوی بهار تازه را استشمام کنند.

حاشیه ها

1398/12/10 07:03
۲۴۶

بیت هفتم: کشتی ها -> کشتی ما.

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۳ از «دلی که در شکن زلف بیقرار افتاد» به «دلی که در شکن زلف بی‌قرار افتاد»

تغییر مصرع ۷ از «میان چشم جهان بین خود کنم جایش» به «میان چشم جهان‌بین خود کنم جایش»

تغییر مصرع ۸ از «اگر زکوی تو گردی بدین دیار آید» به «اگر ز کوی تو گردی بدین دیار آید»

تغییر مصرع ۹ از «روم به کوی تو پنهان و غیر تم باشد» به «روم به کوی تو پنهان و غیرتم باشد»

تغییر مصرع ۱۰ از «بران سگی که دران منزل آشکار آید» به «بر آن سگی که در آن منزل آشکار آید»

تغییر مصرع ۱۳ از «فتاد کشتی ها در میان غرقابی» به «فتاد کشتی ما در میان غرقابی»

تغییر مصرع ۱۷ از «تو را ندید ملامتگرم و گر بیند» به «تو را ندید ملامتگرم وگر بیند»

تغییر مصرع ۱۸ از «ز گفته های خود انصاف شرمسار آید» به «ز گفته‌های خود انصاف شرمسار آید»

تغییر مصرع ۲۲ از «در انتظار مگر بوی نو بهار آید» به «در انتظار مگر بوی نوبهار آید»