اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم ز عهدۀ عشقت برون نمیآید
به جای هر سر مویی مرا دلی باید
هوش مصنوعی: دل من نمیتواند از عهده عشق تو برآید و به جای هر موی سرم، باید دلی درخور داشته باشم.
بهای هر سر مویت نهادهام جانی
زهی معامله گر دیگری نیفزاید
هوش مصنوعی: هر مویی از سر تو را با جانم میخرم، چه معاملهای که هیچ کس دیگری نمیتواند بر آن بیفزاید.
مدد ز بوی تو یابد هوای فصل بهار
که چون بهشت چمن را به گل بیاراید
هوش مصنوعی: بوی تو سبب میشود که فضای بهار زنده و دلپذیر شود، زیرا گلها چمن را زیبا و بهشتی میکنند.
شهید تیغ تو جانها به زندگان بخشد
گدای کوی تو بر خسروان ببخشاید
هوش مصنوعی: شهیدانی که با شمشیر خود به میدان میروند، جانها را به زندگان میبخشند و کسی که در مسیر تو باشد، به بزرگترها نیز ارزش خواهد بخشید.
به خستهای که رساند نسیم بوی خوشت
اگر در آتش سوزان بود بیاساید
هوش مصنوعی: اگر نسیم خوشبو به فرد خستهای برسد، حتی اگر در آتش سوزان باشد، او میتواند آرامش یابد و استراحت کند.
روان شود ز لبم چشمههای آب حیات
چو نام دوست مرا بر سر زبان آید
هوش مصنوعی: وقتی که نام دوست بر زبانم میآید، احساس میکنم که حیات و تازگی به وجودم میجوشد و مانند چشمهای زنده میشود.
هزار بار بشستم دهن به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن مرا نمیشاید
هوش مصنوعی: هرچه قدر که با خوشبوکنندهها و عطرها دهانم را بشویم و معطر کنم، باز هم یاد تو را نمیتوانم فراموش کنم.
نظر به روی تو کردن مسلم است آن را
که دیده را به جمالی دگر نیالاید
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که اگر کسی به چهره زیبای تو نگاه کند، کاملاً واضح است که دیگر به هیچ زیبایی دیگری توجه نخواهد کرد.
زهی خجسته صباحی که وقت بیداری
همام روی تو بیند چو دیده بگشاید
هوش مصنوعی: چه صبح خوشی است که در زمان بیداری، وقتی چشم میگشاید، همگان روی تو را ببینند.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «دلم ز عهدۀ عشقت برون نمی آید» به «دلم ز عهدۀ عشقت برون نمیآید»
تغییر مصرع ۳ از «بهای هر سر هویت نهاده ام» به «بهای هر سر مویت نهادهام جانی»
تغییر مصرع ۴ از «معامله گر دیگری نیفزاید» به «زهی معامله گر دیگری نیفزاید»
تغییر مصرع ۵ از «مدد ز بوی تو بابد هوای فصل بهار» به «مدد ز بوی تو یابد هوای فصل بهار»
تغییر مصرع ۷ از «جانی زهی شهید تیغ تو جانها به زندگان بخشد» به «شهید تیغ تو جانها به زندگان بخشد»
تغییر مصرع ۹ از «به خسته یی که رساند نسیم بوی خوشت» به «به خستهای که رساند نسیم بوی خوشت»
تغییر مصرع ۱۱ از «روان شود ز لیم چشمه های آب حیات» به «روان شود ز لبم چشمههای آب حیات»
تغییر مصرع ۱۴ از «هنوز نام تو بردن مرا نمیشاید» به «هنوز نام تو بردن مرا نمیشاید»
تغییر مصرع ۱۷ از «» به «زهی خجسته صباحی که وقت بیداری»