گنجور

شمارهٔ ۹۲

بهشت روی تو را پاک دیده‌ای باید
که جز به دیدن روی تو دیده نگشاید
به آب چشم دهم غسل نور بینایی
نظر به چشمهٔ خورشید اگر بیالاید
سپیده‌دم به هوای بهار هر روزی
به شبنم سحری روی گل بیاراید
که تا به روی تو ماند مگر نمی‌داند
که غیر حسن و طراوت ملاحتی باید
به خاک کوی تو چون بگذرد نسیم بهار
حیات‌بخشی و بوی خوشش بیفزاید
دریغ عهد جوانی که بی تو رفت از دست
کجاست تا به چنین صحبتی بیاساید
ولی به دولت حسنت امید می‌دارم
که روزگار جوانی به فرق باز آید
به بخت گفتم با ما موافقت نکنی
جواب داد که گر دوست لطف فرماید
اگر زند نفسی بی حکایت تو همام
نه از حساب سخن‌دان که باد پیماید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهشت روی تو را پاک دیده‌ای باید
که جز به دیدن روی تو دیده نگشاید
هوش مصنوعی: بهشت وجود تو را باید با نگاه پاک و خالص تجربه کرد، زیرا تنها با دیدن چهره‌ات، دل‌ها می‌توانند روشن شوند.
به آب چشم دهم غسل نور بینایی
نظر به چشمهٔ خورشید اگر بیالاید
هوش مصنوعی: با اشک چشم خود، خود را شستشو می‌دهم تا نور بینایی را به دست آورم، و اگر به چشمهٔ خورشید نزدیک شوم.
سپیده‌دم به هوای بهار هر روزی
به شبنم سحری روی گل بیاراید
هوش مصنوعی: در سپیده‌دم بهاری، هر روز شبنم نرم و زیبایی بر روی گل‌ها نشسته و آنها را زینت می‌دهد.
که تا به روی تو ماند مگر نمی‌داند
که غیر حسن و طراوت ملاحتی باید
هوش مصنوعی: شاید او نمی‌داند که زیبایی و دل‌ربایی تو تا زمانی در نظر خواهد ماند که چیز دیگری به جز حسن و تازگی وجود نداشته باشد.
به خاک کوی تو چون بگذرد نسیم بهار
حیات‌بخشی و بوی خوشش بیفزاید
هوش مصنوعی: وقتی نسیم بهاری از کوی تو می‌گذرد، جان تازه‌ای می‌بخشد و عطر خوشش را بیشتر می‌کند.
دریغ عهد جوانی که بی تو رفت از دست
کجاست تا به چنین صحبتی بیاساید
هوش مصنوعی: عجب که ای کاش دوران جوانی که با تو سپری شد، از دست نرفته بود. کجاست آن زمانه که بتوانم با چنین صحبت‌هایی آرامش بگذارم؟
ولی به دولت حسنت امید می‌دارم
که روزگار جوانی به فرق باز آید
هوش مصنوعی: من به زیبایی و لطف تو امید دارم که روزهای جوانی به خوبی تجربه شود و با ورود به فصل جدیدی در زندگی، تفاوتی محسوس ایجاد کند.
به بخت گفتم با ما موافقت نکنی
جواب داد که گر دوست لطف فرماید
هوش مصنوعی: به شانس و تقدیر گفتم که اگر با ما همراهی نکنی، جواب شنیدم که اگر دوستی مهر کند، همه چیز تغییر می‌کند.
اگر زند نفسی بی حکایت تو همام
نه از حساب سخن‌دان که باد پیماید
هوش مصنوعی: اگر لحظه‌ای بدون یاد تو زندگی کنم، چه فرقی دارد که زندگی‌ام چه معنایی دارد؟ کسی که از حکایت تو بی‌خبر باشد، مانند بادی است که فقط در فضا می‌گذرد و هیچ چیزی را درک نمی‌کند.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «بهشت روی تو را پاک دیده یی باید» به «بهشت روی تو را پاک دیده‌ای باید»

تغییر مصرع ۵ از «سپیده دم به هوای بهار هر روزی» به «سپیده‌دم به هوای بهار هر روزی»

تغییر مصرع ۷ از «که تا به روی تو ماند مگر نمی داند» به «که تا به روی تو ماند مگر نمی‌داند»

تغییر مصرع ۱۰ از «حیات بخشی و بوی خوشش بیفزاید» به «حیات‌بخشی و بوی خوشش بیفزاید»

تغییر مصرع ۱۳ از «ولی به دولت حسنت امید می دارم» به «ولی به دولت حسنت امید می‌دارم»

تغییر مصرع ۱۸ از «نه از حساب سخن دان که باد پیماید» به «نه از حساب سخن‌دان که باد پیماید»