گنجور

شمارهٔ ۹

چشم مستش دوش می‌دیدم به خواب
کرده بود از ناز آغاز عتاب
گفت کای مشتاق خوابت می‌برد
هل یکون النوم بعدی مستطاب
شرم بادت آن همه دعوی چه بود
چشم عاشق را بود پروای خواب
هر که در هجران بیاساید دمی
جاودان از دوست ماند در حجاب
خوابم از بهر خیالت آرزوست
من عتابت را همین دارم جواب
حال ما دور از تو می‌دانی که چیست
حال چشم بی‌نصیب از آفتاب
در فراقت آنچه بر ما می‌رود
اهل دوزخ را نباشد آن عذاب
آب حیوانی و ما در آتشیم
وه که گر بنشانی آن آتش به آب
بی تو از خوبان نیاساید همام
تشنه کی سیراب گردد از سراب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1399/02/02 23:05
علی حصاری

بیت 8 ما در آتشیم درست است

1399/02/20 08:05
منصور

من در آتشم یا ما در آتشیم

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «چشم مستش دوش میدیدم به خواب» به «چشم مستش دوش می‌دیدم به خواب»

تغییر مصرع ۳ از «گفت کای مشتاق خوابت می برد» به «گفت کای مشتاق خوابت می‌برد»

تغییر مصرع ۱۱ از «حال ما دور از تو میدانی که چیست» به «حال ما دور از تو می‌دانی که چیست»

تغییر مصرع ۱۲ از «حال چشم بی نصیب از آفتاب» به «حال چشم بی‌نصیب از آفتاب»

تغییر مصرع ۱۳ از «در فراقت آنچه بر ما می رود» به «در فراقت آنچه بر ما می‌رود»

تغییر مصرع ۱۵ از «آب حیوانی و ما در آتشم» به «آب حیوانی و ما در آتشیم»