گنجور

شمارهٔ ۸

بشنو حدیث یار ما از ما نه از اغیار ما
شرح لب او می‌دهد شیرینی گفتار ما
دانی چه داریم آرزو سرهای ما در پای او
افتاده بر خاک درش دراعه و دستار ما
با سرو گوید قامتش هستی همین بالا و بس
کو روی و موی نازنین کو شیوه و رفتار ما
هر یک ز ما در انجمن لافی ز مردی می‌زند
بنمای زلف پرشکن تا بشکند پندار ما
گر یک نفس از بندگی یابیم ذوق زندگی
تا حشر شکری می‌کنیم از بخت برخوردار ما
گر چشم مستت را هوس باشد حریفی خوش‌نفس
زحمت مکش هم جنس او اینک دل بیمار ما
باری دگر گویی مکن از آب خالی دیده را
بی شست و شویی کی شود شایسته این دیدار ما

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشنو حدیث یار ما از ما نه از اغیار ما
شرح لب او می‌دهد شیرینی گفتار ما
هوش مصنوعی: داستان و سخنان محبوب ما را از خود ما بشنو، نه از دیگران. لبخند و سخن او، نشان‌دهنده شیرینی و لطافت کلام ماست.
دانی چه داریم آرزو سرهای ما در پای او
افتاده بر خاک درش دراعه و دستار ما
هوش مصنوعی: می‌دانی که ما چه آرزویی داریم؟ سرهای ما به خاطر او بر خاک درش قرار گرفته است و بر روی آن دستار و دراعه (نوعی لباس) داریم.
با سرو گوید قامتش هستی همین بالا و بس
کو روی و موی نازنین کو شیوه و رفتار ما
هوش مصنوعی: با قامت زیبا و باریکش، به درخت سرو می‌گوید که وجودش تنها همین زیبایی است و بیشتر از آن چیزی ندارد. حالا بگو کجاست آن چهره و موی نازنین؟ کجاست آن شیوه و رفتار خاص ما؟
هر یک ز ما در انجمن لافی ز مردی می‌زند
بنمای زلف پرشکن تا بشکند پندار ما
هوش مصنوعی: هر یک از ما در جمع هر روز از خود ادعایی می‌کنیم و در مورد مردانگی حرف می‌زنیم. اما ای معشوق، موهای فر و شکننده‌ات را نشان بده تا ذهنیت ما را بشکنی و واقعیات را به ما نشان دهی.
گر یک نفس از بندگی یابیم ذوق زندگی
تا حشر شکری می‌کنیم از بخت برخوردار ما
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه از بندگی رهایی یابیم، طعم زندگی را تا روز قیامت با شکرگزاری نسبت به شانس و سرنوشت خود خواهیم چشید.
گر چشم مستت را هوس باشد حریفی خوش‌نفس
زحمت مکش هم جنس او اینک دل بیمار ما
هوش مصنوعی: اگر چشمان زیبای تو بخواهد همدمی خوش‌کلام داشته باشد، خودت را به زحمت نینداز. دل بیمار ما همین حالا هم از جنس او پر است.
باری دگر گویی مکن از آب خالی دیده را
بی شست و شویی کی شود شایسته این دیدار ما
هوش مصنوعی: دوباره نگو که چشمانت خالی از آب است؛ با اینکه هیچ فرایندی برای شست‌وشوی آن انجام نداده‌ای، چطور می‌توانی شایسته این دیدار باشی؟

حاشیه ها

1399/02/02 23:05
علی حصاری

در بیت شش بعد از ضمیر او یک کلمه افتاده به احتمال {هست یا شد }

1399/02/03 00:05
علی حصاری

در بیت شش بعد از ضمیر او یک کلمه افتاده است احتمالا { هست یا شد}

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «شرح لب او می دهد شیرینی گفتار ما» به «شرح لب او می‌دهد شیرینی گفتار ما»

تغییر مصرع ۷ از «هر یک زما در انجمن لافی ز مردی می زند» به «هر یک ز ما در انجمن لافی ز مردی می‌زند»

تغییر مصرع ۸ از «بنمای زلف پر شکن تا بشکند پندار ما» به «بنمای زلف پرشکن تا بشکند پندار ما»

تغییر مصرع ۱۰ از «تاحشر شکری می کنیم از بخت برخوردار ما» به «تا حشر شکری می‌کنیم از بخت برخوردار ما»

تغییر مصرع ۱۱ از «گر چشم مستت را هوس باشد حریفی خوش نفس» به «گر چشم مستت را هوس باشد حریفی خوش‌نفس»

تغییر مصرع ۱۲ از «زحمت مکش هم جنس او این دل بیمار ما» به «زحمت مکش هم جنس او اینک این دل بیمار ما»

تغییر مصرع ۱۳ از «باری دگرگویی مکن از آب خالی دیده را» به «باری دگر گویی مکن از آب خالی دیده را»

1400/10/28 03:12
میــــرِ سلطان احمـــد

بشنو حدیث یار ما از ما نه از اغیار ما

شرح لب او میدهد شیرینی گفتار ما