اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منتظر باشند شبها عاشقان ناکرده خواب
تا برآید بامداد از شرق کویت آفتاب
هوش مصنوعی: عاشقان باید شبها بیدار بمانند و خسته نشوند تا اینکه صبح از طرف شرق، خورشید طلوع کند.
آفتابی میکند از مشرق رویت طلوع
کز شعاع آن نیارد چشمهٔ خورشید تاب
هوش مصنوعی: چهرهی تو همچون خورشید از مشرق تابناک میشود و نور تو چنان است که حتی خورشید هم نمیتواند با تابش تو رقابت کند.
پرتو روی تو نگذارد که بینم صورتت
دست غیرت بست بر رویت هم از رویت نقاب
هوش مصنوعی: نور صورت تو اجازه نمیدهد که چهرهات را ببینم، غیرت، چهرهات را پوشانده است و از روی تو پردهای بر افراشته.
عاشقان را زلف تو زنجیر بر گردن نهاد
گشت از اقبال رویت هندویی مالک رقاب
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر زیبایی زلف تو، مانند زنجیری به گردن دارند و از خوششانسی به چهرهات که همانند زیبایی هندیهاست، تسلط یافتهاند.
حسن را از دیدهها پیوسته پنهان داشتن
جز به روز روی تو بیرون نیامد از حجاب
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی را از چشمها دور نگهداشتن، جز در روزی که چهرهات نمایان است، امکانپذیر نیست.
جز وصالت آرزویی نیست جان را از جهان
عقل میگوید خیال است این مگر بینی به خواب
هوش مصنوعی: تنها آرزوی جان، وصالت توست. عقل میگوید که این علاقه خیالی است، مگر اینکه آن را در خواب ببینی.
گر شراب این است کز عشق تو ما را در سر است
باده مستان را فریبی مینماید چون سراب
هوش مصنوعی: اگر این شرابی که ما به خاطر عشق تو در سر داریم چنین باشد، پس بادهی مستان تنها همچون سرابی ما را فریب میدهد.
در میان غنچه خندان گل هر بامداد
می نماید قطرهها چون بر رخ خوبان گلاب
هوش مصنوعی: هر صبحگاه، در میان غنچههای شاداب، قطرههای شبنم مانند عطر گلاب بر چهره زیبای گلها نمایان میشود.
چیست دانی آن صبا چون وصف حسنت میکند
در دهان غنچه از ذوق لبت میآید آب
هوش مصنوعی: تو چه میدانی که نسیم صبحگاهی چگونه زیبایی تو را وصف میکند؛ در دهان گلها، از لذت لبانت، آب میافتد.
ز انتظار وعدهٔ وصلت به جان آمد همام
هم نگفتی این سخن گر عمر ننمودی شتاب
هوش مصنوعی: به شدت منتظر همبستگی و وصال تو هستم و از کار و زندگی خسته شدهام. اگر عمری باقی نماند، چرا این حرف را نمیزنی تا من مجبور به عجله نشوم؟
حاشیه ها
1399/02/03 23:05
علی حصاری
در بیت پایان حرف {از} در آغاز بیت { ز } بوده است
ا
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «منتظر باشند شب ها عاشقان ناکرده خواب» به «منتظر باشند شبها عاشقان ناکرده خواب»
تغییر مصرع ۲ از «تا بر آید بامداد از شرق کویت آفتاب» به «تا برآید بامداد از شرق کویت آفتاب»
تغییر مصرع ۳ از «آفتابی می کند از مشرق رویت طلوع» به «آفتابی میکند از مشرق رویت طلوع»
تغییر مصرع ۵ از «پر تو روی تو نگذارد که بینم صورتت» به «پرتو روی تو نگذارد که بینم صورتت»
تغییر مصرع ۹ از «حسن را از دیدهها پیوسته پنهان داشتن» به «حسن را از دیدهها پیوسته پنهان داشتن»
تغییر مصرع ۱۱ از «جزوصالت آرزویی نیست جان را از جهان» به «جز وصالت آرزویی نیست جان را از جهان»
تغییر مصرع ۱۲ از «عقل می گوید خیال است این مگر بینی به خواب» به «عقل میگوید خیال است این مگر بینی به خواب»
تغییر مصرع ۱۳ از «اگر شراب این است کز عشق تومار ادر سر است» به «گر شراب این است کز عشق تو ما را در سر است»
تغییر مصرع ۱۴ از «باده مستان را فریبی می نماید چون سراب» به «باده مستان را فریبی مینماید چون سراب»
تغییر مصرع ۱۶ از «می نماید قطرهها چون بر رخخوبان گلاب» به «می نماید قطرهها چون بر رخ خوبان گلاب»
تغییر مصرع ۱۷ از «چیست دانی آن صبا جون وصف حسنت می کند» به «چیست دانی آن صبا چون وصف حسنت میکند»
تغییر مصرع ۱۸ از «در دهان غنچه از ذوق لبت می آید آب» به «در دهان غنچه از ذوق لبت میآید آب»
تغییر مصرع ۱۹ از «از انتظار وعدهٔ وصلت به جان آمد همام» به «ز انتظار وعدهٔ وصلت به جان آمد همام»