گنجور

شمارهٔ ۶۹

عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده‌اند
آب حیوان در میان تیرگی نوشیده‌اند
رنگ حرص وشهوت از آیینه دل برده‌اند
تا در آن آیینه عکس روی دلبر دیده‌اند
جان خود در زلف کافرکیش جانان بسته‌اند
کافری بگزیده وز اسلام بر گردیده‌اند
در خرابات محبت جان گروگان کرده‌اند
تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریده‌اند
با وصال خوب روی خویش در پیوسته‌اند
ز آفرینش فارغ از کون و مکان ببریده‌اند
تا نبیند چشم ایشان روی هر نامحرمی
خویش را چون گنج در ویرانه‌ها پوشیده‌اند
با گدایی کرده نسبت خویشتن را چون کلیم
رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیده‌اند
رسته‌اند از عالم صورت‌پرستی روز و شب
چون همام اندر ره معنی به جان کوشیده‌اند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده‌اند
آب حیوان در میان تیرگی نوشیده‌اند
هوش مصنوعی: عاقلان رازهای خود را از نادانان پنهان کرده‌اند و مانند کسانی که در تاریکی آب حیات نوشیده‌اند، به زندگی خود ادامه می‌دهند.
رنگ حرص وشهوت از آیینه دل برده‌اند
تا در آن آیینه عکس روی دلبر دیده‌اند
هوش مصنوعی: دل از حرص و شهوت خالی شده است تا تنها زیبایی معشوق در آن منعکس شود.
جان خود در زلف کافرکیش جانان بسته‌اند
کافری بگزیده وز اسلام بر گردیده‌اند
هوش مصنوعی: روح من در زلف محبوب کافر بسته شده است. فردی که کفر را انتخاب کرده و از ایمان کنار رفته است.
در خرابات محبت جان گروگان کرده‌اند
تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریده‌اند
هوش مصنوعی: در مکان‌های ناامن محبت، جان خود را در گرو گذاشته‌اند تا از معشوق خود تنها یک جام نوشیدنی به دست آورند.
با وصال خوب روی خویش در پیوسته‌اند
ز آفرینش فارغ از کون و مکان ببریده‌اند
هوش مصنوعی: با رسیدن به وصال زیبای خود، از آفرینش و عالم ماده جدا شده‌اند و از قید زمان و مکان آزاد گشته‌اند.
تا نبیند چشم ایشان روی هر نامحرمی
خویش را چون گنج در ویرانه‌ها پوشیده‌اند
هوش مصنوعی: چشم‌های آن‌ها از دیدن هر فرد نامحرمی پرهیز می‌کنند و مانند گنجی که در ویرانه‌ها مخفی شده، خود را از دیده‌ی دیگران پنهان می‌سازند.
با گدایی کرده نسبت خویشتن را چون کلیم
رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیده‌اند
هوش مصنوعی: شخصی که در حال درخواست کمک و گدایی است، نسبت به خود احساس حقارت ندارد و مانند حضرت کلیم (موسى) که تحت یک چادر زندگی کرده، به نوعی بر زندگی و شرایط خود سلطنت می‌کند.
رسته‌اند از عالم صورت‌پرستی روز و شب
چون همام اندر ره معنی به جان کوشیده‌اند
هوش مصنوعی: روز و شب، افرادی که از ظواهر و صورت‌ها فاصله گرفته‌اند، همچون همام (دستمال‌زن) در جستجوی عمق و معنای واقعی زندگی تلاش می‌کنند و به جان خود اهمیت می‌دهند.

حاشیه ها

1398/12/10 04:03
۲۴۶

مصرع دوم بیت پنجم: از آفرینش -> زافرینش.
بیت ششک: مصرع اول می تواند چنین نیز باشد:
«تا نبیند روی ایشان چشم هر نامحرمی»
چون با گنج تناسب بیشتری دارد.

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده اند» به «عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده‌اند»

تغییر مصرع ۲ از «آب حیوان در میان تیرگی نوشیده اند» به «آب حیوان در میان تیرگی نوشیده‌اند»

تغییر مصرع ۳ از «رنگ حرص وشهوت از آیینه دل برده اند» به «رنگ حرص وشهوت از آیینه دل برده‌اند»

تغییر مصرع ۴ از «تا در ان آیینه عکس روی دلبر دیده اند» به «تا در آن آیینه عکس روی دلبر دیده‌اند»

تغییر مصرع ۵ از «جان خود در زلف کافر کیش جانان بسته اند» به «جان خود در زلف کافرکیش جانان بسته‌اند»

تغییر مصرع ۶ از «کافری بگزیده وز اسلام بر گردیده اند» به «کافری بگزیده وز اسلام بر گردیده‌اند»

تغییر مصرع ۷ از «در خرابات محبت جان گروگان کرده اند» به «در خرابات محبت جان گروگان کرده‌اند»

تغییر مصرع ۸ از «تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریده اند» به «تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریده‌اند»

تغییر مصرع ۹ از «با وصال خوب روی خویش در پیوسته اند» به «با وصال خوب روی خویش در پیوسته‌اند»

تغییر مصرع ۱۰ از «از افرینش فارغ از کون و مکان ببریده اند» به «ز آفرینش فارغ از کون و مکان ببریده‌اند»

تغییر مصرع ۱۲ از «خویش را چون گنج در ویرانه ها پوشیده اند» به «خویش را چون گنج در ویرانه‌ها پوشیده‌اند»

تغییر مصرع ۱۴ از «رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیده اند» به «رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیده‌اند»

تغییر مصرع ۱۵ از «رسته اند از عالم صورت پرستی روز و شب» به «رسته‌اند از عالم صورت‌پرستی روز و شب»

تغییر مصرع ۱۶ از «چون همام اندر ره معنی به جان کوشیده اند» به «چون همام اندر ره معنی به جان کوشیده‌اند»