شمارهٔ ۶۳
نیِ بینوا ز شکّر به نوا شکرفشان شد
چه خوش است نغمه او را که حیات جاودان شد
منگر در آن که دارد تن نازکش جراحت
بنگر که تا چه راحت ز وجود او روان شد
تن پر ز نیش دارد چو درون ریش دارد
غم و درد بیش دارد نفسش حیات از آن شد
دل و جان چو نیست نی را عجب است این که دارد
خبری ز حال دلها که انیس عاشقان شد
به سخن دهن گشاده نه که سر به باد داده
چو سر و زبان ندارد ز چه صاحب بیان شد
نفسش مسیح مریم که حیات بخشد از دم
به سخن گرفته عالم چو همام مهربان شد
چو شنید مرغ جانم ز نوای نی صفیری
ز دیار تن زمانی به جوار آشیان شد
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیِ بینوا ز شکّر به نوا شکرفشان شد
چه خوش است نغمه او را که حیات جاودان شد
هوش مصنوعی: نی غمگین با شکر به صدا درآمد و صدایش به گونهای شیرین و دلنشین است. چه خوب است که نغمه او به حیات جاودان مبدل شده است.
منگر در آن که دارد تن نازکش جراحت
بنگر که تا چه راحت ز وجود او روان شد
هوش مصنوعی: به آن کسی نگاه نکن که به ظاهر تنش زیبا و نرم است، بلکه به زخمهایی که بر دلش نشسته توجه کن و ببین چقدر آسان از وجودش خارج شدهاند.
تن پر ز نیش دارد چو درون ریش دارد
غم و درد بیش دارد نفسش حیات از آن شد
هوش مصنوعی: تن آدمی مانند پوستش پر از زخم و جراحت است و درونش پر از غم و درد. نفس او نیز به خاطر این دردها زنده مانده است.
دل و جان چو نیست نی را عجب است این که دارد
خبری ز حال دلها که انیس عاشقان شد
هوش مصنوعی: وقتی دل و جان دیگر وجود نداشته باشد، شگفتی ندارد که کسی از حال دلها خبری داشته باشد، چرا که او به یار و انیس عاشقان تبدیل شده است.
به سخن دهن گشاده نه که سر به باد داده
چو سر و زبان ندارد ز چه صاحب بیان شد
هوش مصنوعی: به کسی که بیمحتوا و ناتوان است نباید سخن داد، زیرا او نمیتواند درست صحبت کند و همواره در معرض آسیب و فریب قرار دارد. اگر کسی نتواند سر و زبانش را به درستی کنترل کند، چطور میتواند سخنرانی خوبی داشته باشد؟
نفسش مسیح مریم که حیات بخشد از دم
به سخن گرفته عالم چو همام مهربان شد
هوش مصنوعی: نفس او مانند نفس حضرت مریم است که میتواند زندگی ببخشد، و به خاطر کلامش، جهان به مانند یک پدر مهربان و محبتآمیز شده است.
چو شنید مرغ جانم ز نوای نی صفیری
ز دیار تن زمانی به جوار آشیان شد
هوش مصنوعی: وقتی مرغ جانم صدای نی را شنید، از دنیای جسم فاصله گرفت و مدتی در کنار آشیان خود قرار گرفت.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «نی بی نوا ز شکر به نوا شکرفشان شد» به «نیِ بینوا ز شکّر به نوا شکرفشان شد»
تغییر مصرع ۶ از «غم و درد بیش دارد نفسش حیات ازان شد» به «غم و درد بیش دارد نفسش حیات از آن شد»
تغییر مصرع ۷ از «دل و جان چو نیست نیر اعجب است این که دارد» به «دل و جان چو نیست نی را عجب است این که دارد»
تغییر مصرع ۸ از «خبری ز حال دل ها که انیس عاشقان شد» به «خبری ز حال دلها که انیس عاشقان شد»
تغییر مصرع ۱۴ از «زدیار تن زمانی به جوار آشیان شد» به «ز دیار تن زمانی به جوار آشیان شد»