اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان را به جای زلفت جای دگر نباشد
زین منزل خوش او را عزم سفر نباشد
هوش مصنوعی: جان نمیتواند جای دیگری به جز زلف تو داشته باشد، از اینجا که در آن سکونت دارد، تصمیم به سفر نمیگیرد.
جانا دلم ربودی گویی خبر ندارم
در زلف خود طلب کن زانجا به در نباشد
هوش مصنوعی: عزیزم، تو قلب مرا دزدیدی و انگار که ناآگاه هستی. در گیسوانت جستجو کن، چرا که از آنجا خروجی وجود ندارد.
رویی و صد لطافت چشمی و جمله آفت
زین خوبتر نیاید زان نیکتر نباشد
هوش مصنوعی: تو دارای چهرهای زیبا و لطافتهای بسیار هستی و هیچ چیز بهتر از این زیبایی و نیکی وجود ندارد.
در زیر خرمن گل داری شکرستانی
در هیچ بوستانی گل با شکر نباشد
هوش مصنوعی: در زیر بیخ گل، انباری از شکر وجود دارد که در هیچ باغ دیگری نمیتوان چیزی مشابه آن را یافت.
نقشت همیپرستم گو سر برو ز دستم
سودای خوب رویان بیدردسر نباشد
هوش مصنوعی: من به نقشت عشق میورزم، اما بیا و از چنگ من برو. آرزویم برای زیباییها بدون هیچ زحمت و دردسری نیست.
جایی که تیرباران آید ز غمزۀ تو
جز جان نازنینان آنجا سپر نباشد
هوش مصنوعی: در جایی که تیرهای مرگ ناشی از نیشهای زهرآگین تو فرود میآید، تنها جانهای نازنین در برابر آن هیچ محافظی نخواهند داشت.
عاشق چنان به بویت از دور مست گردد
کاو را اگر بگیری در بر خبر نباشد
هوش مصنوعی: عاشق زمانی که بوی تو را از دور استشمام کند، چنان سرمست و شاداب میشود که حتی اگر او را در آغوش بگیری، متوجه نخواهد شد.
هر عاشقی که چشمش روی تو دیده باشد
گر بنگرد به غیری صاحبنظر نباشد
هوش مصنوعی: هر عاشقی که چهره تو را دیده، اگر به دیگری نگاه کند، همچون کسی نیست که نظر و دیدگاه خاصی داشته باشد.
در جان همام دارد امّید روز وصلت
ای وای بر امیدش آن روز اگر نباشد
هوش مصنوعی: در دل همام امید رسیدن به روز وصال وجود دارد، اما اگر آن روز نیاید، وای بر امید او!
حاشیه ها
بیت هفتم: کار را -> کاو را
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۴ از «در زلف خود طلب کن زآنجا به در نباشد» به «در زلف خود طلب کن زانجا به در نباشد»
تغییر مصرع ۶ از «زین خوبتر نباید زان نیکتر نباشد» به «زین خوبتر نیاید زان نیکتر نباشد»
تغییر مصرع ۹ از «نقشت همی پرستم گو سر برو ز دستم» به «نقشت همیپرستم گو سر برو ز دستم»
تغییر مصرع ۱۰ از «سودای خوب رویان بی دردسر نباشد» به «سودای خوب رویان بیدردسر نباشد»
تغییر مصرع ۱۱ از «جایی که تیرباران آید ز غمزه تو» به «جایی که تیرباران آید ز غمزۀ تو»
تغییر مصرع ۱۴ از «کار را اگر بگیری در بر خبر نباشد» به «کاو را اگر بگیری در بر خبر نباشد»
تغییر مصرع ۱۶ از «گر بنگرد به غیری صاحب نظر نباشد» به «گر بنگرد به غیری صاحبنظر نباشد»
تغییر مصرع ۱۷ از «در جان همام دارد امید روز وصلت» به «در جان همام دارد امّید روز وصلت»