شمارهٔ ۵۶
جان را به جای جانی جای تو کس نگیرد
مهر تو زنده ماند روزی که تن بمیرد
هر درد را علاجی بنوشتهاند یارا
دردی که هست ما را درمان نمیپذیرد
ای دوستان ملامت کمتر کنید ما را
با خستگان هجران افسانه درنگیرد
پروانه چون بسوزد آخر خلاص یابد
بیچاره آن که دایم میسوزد و نمیرد
گفتم مگر صبوری کار همام باشد
دل را به هیچ وجهی زان رخ نمیگزیرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان را به جای جانی جای تو کس نگیرد
مهر تو زنده ماند روزی که تن بمیرد
هوش مصنوعی: هیچ کس جان را به جای جان خود نمیگیرد و محبت تو به زندگی ادامه میدهد در روزی که بدن از بین برود.
هر درد را علاجی بنوشتهاند یارا
دردی که هست ما را درمان نمیپذیرد
هوش مصنوعی: هر دردی برای خود درمانی دارد، اما دردی که ما داریم، هیچ درمانی نمیپذیرد.
ای دوستان ملامت کمتر کنید ما را
با خستگان هجران افسانه درنگیرد
هوش مصنوعی: ای دوستان، لطفاً کمتر به ما خرده بگیرید؛ زیرا داستان جدایی و دوری ما را از کسالت دور نمیکند.
پروانه چون بسوزد آخر خلاص یابد
بیچاره آن که دایم میسوزد و نمیرد
هوش مصنوعی: پروانه وقتی میسوزد، بالاخره از درد و رنجش خلاص میشود، اما آن کسی که همیشه در حال سوختن است و نمیمیرد، بیچاره است.
گفتم مگر صبوری کار همام باشد
دل را به هیچ وجهی زان رخ نمیگزیرد
هوش مصنوعی: گفتم شاید صبر از آنِ انسانهای بزرگ باشد، اما دل به هیچوجه نمیتواند از آن چهره دور شود.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «جان را به جای جانی جای توکس نگیرد» به «جان را به جای جانی جای تو کس نگیرد»
تغییر مصرع ۳ از «هر درد را علاجی بنوشته اند یارا» به «هر درد را علاجی بنوشتهاند یارا»
تغییر مصرع ۴ از «دردی که هست ما را درمان نمی پذیرد» به «دردی که هست ما را درمان نمیپذیرد»
تغییر مصرع ۶ از «با خستگان هجران افسانه در نگیرد» به «با خستگان هجران افسانه درنگیرد»
تغییر مصرع ۸ از «بیچاره آن که دایم می سوزد و نمیرد» به «بیچاره آن که دایم میسوزد و نمیرد»
تغییر مصرع ۱۰ از «دل را به هیچ وجهی زان رخ نمی گزیرد» به «دل را به هیچ وجهی زان رخ نمیگزیرد»