شمارهٔ ۵۱
دلم شکست بدان زلفهای پرشکنش
که زیر هر خم زلفش صد انجمن دارد
هزار جان گرامی فدای یک نفسش
که رهگذر نفسش زان لب و دهن دارد
گرفتم از لب لعلش حکایتی گویم
نشان چگونه دهم ز آنچه در سخن دارد
بسی لطیفتر آمد ز جان ما تن او
کسی نشان ندهد کان نگار تن دارد
چو قامتش بخرامد جهانیان گویند
چرا صبا هوس سرو و نارون دارد
چو نقش او ننگارند صورتی در چین
زهی جمال که آن لعبت ختن دارد
نصیحتم بنیوشید هیچ مگذارید
که دوست آینه نزدیک خویشتن دارد
گر او در آینه عکس جمال خود بیند
ز حسن خویش چه پروای مرد و زن دارد
هزار جان به لب آمد ز آرزوی لبش
که در فریفتن دل هزار فن دارد
که دزدد از لب او بوسهای به صد حیله
ز سرو هشته فرو زلف چون رسن دارد
به خاک بوس درش راضیم که باشد دل
که با لبش هوس عشق باختن دارد
به تحفه پیش من آرید خاک پای کسی
که نسبتی به سر کوی یار من دارد
شود همام کسی کاو به عمر خویش دمی
ز خوابگاه سگان درش وطن دارد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم شکست بدان زلفهای پرشکنش
که زیر هر خم زلفش صد انجمن دارد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر موهای شکنندهاش شکسته است، زیرا زیر هر حلقه از موهایش جماعت زیادی وجود دارد.
هزار جان گرامی فدای یک نفسش
که رهگذر نفسش زان لب و دهن دارد
هوش مصنوعی: هزار جان ارزشمند را فدای یک دم از نفس او میکنم، چرا که عبور نفس او از آن لب و دهان، بسیار زیبا و دلانگیز است.
گرفتم از لب لعلش حکایتی گویم
نشان چگونه دهم ز آنچه در سخن دارد
هوش مصنوعی: از لب شیرین او داستانی را دریافت کردم که باید بگویم چطور میتوانم نشان دهندهی آنچه در سخنانش نهفته است باشم.
بسی لطیفتر آمد ز جان ما تن او
کسی نشان ندهد کان نگار تن دارد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی اشاره دارد که روح و جان انسان از بدن او لطیفتر و پاکتر است. در واقع، زیبایی و عمق وجود انسان، فراتر از ظاهری است که دارد و هیچ کس نمیتواند به درستی عمق و لطافت روح او را تنها از روی ظاهرش درک کند. این نکته به اهمیت و ارزش وجود درونی انسان نسبت به ظواهر اشاره دارد.
چو قامتش بخرامد جهانیان گویند
چرا صبا هوس سرو و نارون دارد
هوش مصنوعی: وقتی که او با ناز و افه راه میرود، مردم دنیا میپرسند چرا باد صبا به درخت سرو و نارون علاقهمند شده است.
چو نقش او ننگارند صورتی در چین
زهی جمال که آن لعبت ختن دارد
هوش مصنوعی: وقتی که شکل او را نقاشی کنند، صورت زیبا و دلانگیزی در چین ایجاد میشود. چقدر زیبایی که آن دختر ختن دارد!
نصیحتم بنیوشید هیچ مگذارید
که دوست آینه نزدیک خویشتن دارد
هوش مصنوعی: به دوستانم توصیه میکنم که هرگز فراموش نکنند که دوست خوب مانند آینهای است که واقعیتهای درونی آدمی را به او نشان میدهد.
گر او در آینه عکس جمال خود بیند
ز حسن خویش چه پروای مرد و زن دارد
هوش مصنوعی: اگر او در آینه زیبایی خود را ببیند، چه اهمیتی به زیبایی دیگران، چه مرد و چه زن، دارد؟
هزار جان به لب آمد ز آرزوی لبش
که در فریفتن دل هزار فن دارد
هوش مصنوعی: هزاران روح از آرزوی لب او به تنگ آمدهاند، زیرا او در فریب دادن دلها، هنرهای زیادی دارد.
که دزدد از لب او بوسهای به صد حیله
ز سرو هشته فرو زلف چون رسن دارد
هوش مصنوعی: او به ترفندهای مختلف از لبانش بوسهای میگیرد، حال آنکه مانند سروی زیبا با موهایی مانند ریسمان در دسترس است.
به خاک بوس درش راضیم که باشد دل
که با لبش هوس عشق باختن دارد
هوش مصنوعی: من راضیام که خاک درگاهت را ببوسم، چرا که دلم فقط با لبانت آرزوی عشق ورزیدن دارد.
به تحفه پیش من آرید خاک پای کسی
که نسبتی به سر کوی یار من دارد
هوش مصنوعی: به من هدیه بیاورید، خاک پای کسی را که رابطهای با معشوق من دارد.
شود همام کسی کاو به عمر خویش دمی
ز خوابگاه سگان درش وطن دارد
هوش مصنوعی: کسی که در عمر خود حتی یک لحظه هم از خوابگاه سگان دور نشود، به حقیقت نمیتواند همچون انسانها زندگی کند.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «دلم شکست بدان زلف های پر شکنش» به «دلم شکست بدان زلفهای پرشکنش»
تغییر مصرع ۷ از «بسی لطیفتر آمد ز جان ما تن او» به «بسی لطیفتر آمد ز جان ما تن او»
تغییر مصرع ۱۳ از «نصیحتم بنوشید هیچ مگذارید» به «نصیحتم بنیوشید هیچ مگذارید»
تغییر مصرع ۱۹ از «که دزدد از لب او بوسه یی به صد حیله» به «که دزدد از لب او بوسهای به صد حیله»
تغییر مصرع ۲۰ از «ز سر و هشته فرو زلف چون رسن دارد» به «ز سرو هشته فرو زلف چون رسن دارد»
تغییر مصرع ۲۵ از «شود همام کسی کار به عمر خویش دمی» به «شود همام کسی کاو به عمر خویش دمی»