شمارهٔ ۴۴
فتنه از بالای تو بالا گرفت
شهر از آن رفتار خوش غوغا گرفت
صانع از روی تو شمعی برفروخت
آتشی زان شمع در دلها گرفت
زلف مشکین تو بر هم زد صبا
مغز ما از بوی آن سودا گرفت
چشم نابینا ز عکس روی تو
حکم چشم روشن بینا گرفت
چون سماع عشق او آغاز شد
گرمی آن بیشتر در ما گرفت
تا همام از عشق او شد باخبر
ترک شمع گنبد خضرا گرفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فتنه از بالای تو بالا گرفت
شهر از آن رفتار خوش غوغا گرفت
هوش مصنوعی: فتنهای از جانب تو آغاز شد و شهر به خاطر آن رفتار زیبای تو دچار هیاهو و شور و شوق شد.
صانع از روی تو شمعی برفروخت
آتشی زان شمع در دلها گرفت
هوش مصنوعی: خالق با زیبایی تو شمعی روشن کرده است و آن شمع آتش عشق را در دلها روشن کرده است.
زلف مشکین تو بر هم زد صبا
مغز ما از بوی آن سودا گرفت
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی زلف مشکی تو را به هم زد و بوی آن باعث شد که ذهن و دل ما درگیر افکار عاشقانه شود.
چشم نابینا ز عکس روی تو
حکم چشم روشن بینا گرفت
هوش مصنوعی: چشم ناتوان از دیدن تصویر تو، همچون چشمی بینا احساس و فهمی پیدا کرد.
چون سماع عشق او آغاز شد
گرمی آن بیشتر در ما گرفت
هوش مصنوعی: زمانی که شور عشق او شروع شد، این احساس گرمتر و قویتر در دلهای ما پیچید.
تا همام از عشق او شد باخبر
ترک شمع گنبد خضرا گرفت
هوش مصنوعی: زمانی که همام از عشق او مطلع شد، شمع گنبد سبز را خاموش کرد.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۲ از «شهر از ان رفتار خوش غوغا گرفت» به «شهر از آن رفتار خوش غوغا گرفت»
تغییر مصرع ۳ از «صانع از روی تو شمعی بر فروخت» به «صانع از روی تو شمعی برفروخت»
تغییر مصرع ۴ از «آتشی زان شمع در دل ها گرفت» به «آتشی زان شمع در دلها گرفت»