گنجور

شمارهٔ ۳۲

در شهر بگویید چه فریاد و فغان است
آن سرو مگر باز به بازار روان است
قومی بدویدند به نظاره رویش
وان را که قدم سست شد از پی نگران است
در هر قدمش از همه فریاد برآمد
آهسته که بر ره دل صاحب‌نظران است
از شاهد اگر میل به آن است شما را
این است جمالی که سراسر همه آن است
لب‌ها به امیدند که یک بار ببوسند
خاکی که بر او از قدم دوست نشان است
ای دیده در آن شکل و شمایل نظری کن
گر زان که تو را آرزوی دیدن جان است
رویی و در او چشم جهانی متحیر
زلفی که پریشانی احوال جهان است
چون جان همام است در آن دام گرفتار
گر خاطر پیر است و گر طبع جوان است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در شهر بگویید چه فریاد و فغان است
آن سرو مگر باز به بازار روان است
هوش مصنوعی: در شهر می‌پرسند که چه خبرهای ناگواری در حال رخ دادن است و آیا آن درخت سرو به بازار باز می‌گردد یا نه؟
قومی بدویدند به نظاره رویش
وان را که قدم سست شد از پی نگران است
هوش مصنوعی: گروهی برای تماشای چهره او دویدند و او که نگران است، وقتی قدمش سست شد، به دنبالشان می‌نگرد.
در هر قدمش از همه فریاد برآمد
آهسته که بر ره دل صاحب‌نظران است
هوش مصنوعی: در هر گامی که برمی‌دارد، همه به‌طور آرام ناله می‌کنند و این ناله‌ها به خاطر مسیری است که دل‌های اندیشمندان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
از شاهد اگر میل به آن است شما را
این است جمالی که سراسر همه آن است
هوش مصنوعی: اگر شما به زیبایی من علاقه‌مند هستید، بدانید که این یک جاذبه است که تمام ویژگی‌های زیبا را در خود دارد.
لب‌ها به امیدند که یک بار ببوسند
خاکی که بر او از قدم دوست نشان است
هوش مصنوعی: لب‌ها با آرزو هستند که یک بار خاکی را که رد پای دوست بر آن بلا نشسته، بوسه بزنند.
ای دیده در آن شکل و شمایل نظری کن
گر زان که تو را آرزوی دیدن جان است
هوش مصنوعی: ایچشم، به آن زیبایی و ظاهر نگاه کن، چرا که اگر آرزوی دیدن محبوب را داری، باید به این شکل و شمایل توجه داشته باشی.
رویی و در او چشم جهانی متحیر
زلفی که پریشانی احوال جهان است
هوش مصنوعی: چهره‌ای زیبا داری و در آن چشمانی هست که باعث حیرت تمام جهانیان شده است. آن زلف‌های آشفته‌ای که داری، خود نشان‌دهنده‌ی بی‌نظمی و آشفتگی اوضاع جهان است.
چون جان همام است در آن دام گرفتار
گر خاطر پیر است و گر طبع جوان است
هوش مصنوعی: انسان مانند پرنده‌ای است که در دام گرفتار شده است. دیوانگی یا آگاهی بر اساس سن و سال او نیست، بلکه بستگی به روحیه و حالتی دارد که در آن قرار دارد؛ ممکن است حتی یک فرد پیر همچنان با طراوت و جوان فکر کند و برعکس.

حاشیه ها

1399/11/04 23:02
غضنفری

مصرع زیر سکته دارد و بنظر اشتباه تایپی باشد:
وان راکد قدم سست شداز پی نگران است
کلمه "راکد" باید با "را که" جایگزین گردد

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۴ از «وان راکد قدم سست شداز پی نگران است» به «وان را که قدم سست شد از پی نگران است»

تغییر مصرع ۵ از «در هر قدمش از همه فریاد بر آمد» به «در هر قدمش از همه فریاد برآمد»

تغییر مصرع ۶ از «آهسته که بر ره دل صاحب نظران است» به «آهسته که بر ره دل صاحب‌نظران است»

تغییر مصرع ۹ از «لب ها به امیدند که یک بار ببوسند» به «لب‌ها به امیدند که یک بار ببوسند»

تغییر مصرع ۱۰ از «خاکی که برو از قدم دوست نشان است» به «خاکی که بر او از قدم دوست نشان است»

تغییر مصرع ۱۲ از «گرزان که تو را آرزوی دیدن جان است» به «گر زان که تو را آرزوی دیدن جان است»

تغییر مصرع ۱۳ از «رویی و در و چشم جهانی متحیر» به «رویی و در او چشم جهانی متحیر»