گنجور

شمارهٔ ۲۷

بار دل بر تن نهادن کار ارباب دل است
این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است
ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل
چون سبک‌بار است پیش از کاروان در منزل است
مرغ عرشی آرزوی آشیان دارد ولی
چون کند پرواز تا دربند این آب و گل است
اشتیاق روی جانان است جان را در جهان
تا نپنداری که در زندان رضوان غافل است
انتظاری می‌نماید روزگار وصل را
اختیاری چون ندارد میل او بی‌حاصل است
عاشقان در انتظار دوست جانی می‌دهند
در سر هر یک خیال آن که با من مایل است
گرچه در دریای عرفان هست کشتی‌ها روان
هر که زین دریا نشانی می‌دهد بر ساحل است
ذوق دل بخشد سخن‌های همام از بهر آنک
جان او سیراب از انفاس اصحاب دل است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بار دل بر تن نهادن کار ارباب دل است
این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است
هوش مصنوعی: تن دادن به سختی‌ها و غم‌ها برای کسی که دلش پر از عشق و محبت است، کار آسانی است. اما اینکه عیسی (نماد محبت و نیکوکاری) بار سنگینی را به دوش بکشد، خیلی دشوار است.
ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل
چون سبک‌بار است پیش از کاروان در منزل است
هوش مصنوعی: ای دوستان، دل مانند مسافر سبک‌بار است که قبل از رسیدن به کاروان در حال استراحت است و در آرامش زندگی می‌کند.
مرغ عرشی آرزوی آشیان دارد ولی
چون کند پرواز تا دربند این آب و گل است
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که آرزوی زندگی در آسمان را دارد، اما وقتی به پرواز درمی‌آید، به دام این دنیا و مادیات گرفتار می‌شود.
اشتیاق روی جانان است جان را در جهان
تا نپنداری که در زندان رضوان غافل است
هوش مصنوعی: میل و longing به چهره محبوب است که جان را در این دنیا به حرکت می‌آورد، تا خیال نکنید که جان در بهشت رضوان بی‌خبر و زندانی است.
انتظاری می‌نماید روزگار وصل را
اختیاری چون ندارد میل او بی‌حاصل است
هوش مصنوعی: روزگار به وصال و ملاقات تو امید دارد، اما چون او اختیاری ندارد، آرزوهایش بی‌نتیجه و بی‌فایده است.
عاشقان در انتظار دوست جانی می‌دهند
در سر هر یک خیال آن که با من مایل است
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر فکر کردن به محبوبشان جانشان را از دست می‌دهند و در دل هر یک این خیال را دارند که شاید محبوب به آنها توجه دارد.
گرچه در دریای عرفان هست کشتی‌ها روان
هر که زین دریا نشانی می‌دهد بر ساحل است
هوش مصنوعی: هرچند در دریای عرفان کشتی‌ها در حرکت‌اند، اما هر کسی که نشانه‌ای از این دریا به ساحل می‌آورد، بر روی زمین قرار دارد و به نوعی با واقعیت‌های ملموس در ارتباط است.
ذوق دل بخشد سخن‌های همام از بهر آنک
جان او سیراب از انفاس اصحاب دل است
هوش مصنوعی: سخنان همام شادی و نشاط را به دل می‌بخشد، زیرا جان او از نفس‌های دوستان دل‌باخته سیراب و پر می‌شود.

حاشیه ها

1399/11/28 02:01
Mohammad Radmanesh

بیت چهارم * ز * رضوان غافل است.

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «این که عیسی بار خر بردوش گیرد مشکل است» به «این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است»

تغییر مصرع ۳ از «ای عزیزان ره رو راه دلارام است دل» به «ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل»

تغییر مصرع ۴ از «چون سبک بار است پیش از کاروان در منزل است» به «چون سبک‌بار است پیش از کاروان در منزل است»

تغییر مصرع ۶ از «چون کند پرواز تادر بنداین آب و گل است» به «چون کند پرواز تا دربند این آب و گل است»

تغییر مصرع ۹ از «انتظاری می نماید روزگار وصل را» به «انتظاری می‌نماید روزگار وصل را»

تغییر مصرع ۱۰ از «اختیاری چون ندارد میل او بی حاصل است» به «اختیاری چون ندارد میل او بی‌حاصل است»

تغییر مصرع ۱۱ از «عاشقان در انتظار دوست جانی می دهند» به «عاشقان در انتظار دوست جانی می‌دهند»

تغییر مصرع ۱۲ از «در سر هریک خیال آن که با من مایل است» به «در سر هر یک خیال آن که با من مایل است»

تغییر مصرع ۱۳ از «گرچه در دریای عرفان هست کشتی ها روان» به «گر چه در دریای عرفان هست کشتی‌ها روان»

تغییر مصرع ۱۴ از «هر که زین دریا نشانی می دهد بر ساحل است» به «هر که زین دریا نشانی می‌دهد بر ساحل است»

تغییر مصرع ۱۵ از «ذوق دل بخشد سخن های همام از بهر آنک» به «ذوق دل بخشد سخن‌های همام از بهر آنک»