گنجور

شمارهٔ ۲۱۷

ای منزل مبارک می‌بخشیم صفایی
داری هوای مشکین از بوی آشنایی
خاک رهت ببوسم بر روی و دیده مالم
کانجا رسیده باشد روزی نشان پایی
بر سنگریزه‌هایت چون می‌کنم سلامی
آید به گوش جانم بی‌صوت مرحبایی
در منزلی که جانان آنجا گذشته باشد
با ذره‌های خاکش داریم ماجرایی
گردی ز منزل او گر بر بصر نشیند
سازنده‌تر نباشد زان خاک توتیایی
مقبل کسی که دارد در جان وفای یاران
جانم فدای یاری کاو را بود وفایی
از یاد دوست یابم آرام در فراقش
جز ذکر او ندانم دل را دگر دوایی
جان همام دارد حاصل ز عشق جانان
آن دولتی که نبود در سایه همایی
آن را که چتر عشقش افکند سایه بر سر
سلطان ملک عالم پیشش بود گدایی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای منزل مبارک می‌بخشیم صفایی
داری هوای مشکین از بوی آشنایی
هوش مصنوعی: ای خانه خوش شانسی، که به تو آرامش می‌دهیم، فضای تو پر از بوی دلنشین و آشناست.
خاک رهت ببوسم بر روی و دیده مالم
کانجا رسیده باشد روزی نشان پایی
هوش مصنوعی: من بر خاک راهت بوسه می‌زنم و چشمانم را بر آن می‌مالم، اگر روزی به جایی برسم که نشانی از پاهای تو را آنجا ببینم.
بر سنگریزه‌هایت چون می‌کنم سلامی
آید به گوش جانم بی‌صوت مرحبایی
هوش مصنوعی: وقتی بر روی سنگریزه‌های تو سلام می‌گویم، صدایی بی‌صدا به جانم می‌رسد که خوشامدگویی است.
در منزلی که جانان آنجا گذشته باشد
با ذره‌های خاکش داریم ماجرایی
هوش مصنوعی: در جایی که محبوب ما روزگاری را سپری کرده است، با خاک آنجا داستان‌ها و یادگاری‌هایی داریم.
گردی ز منزل او گر بر بصر نشیند
سازنده‌تر نباشد زان خاک توتیایی
هوش مصنوعی: اگر ذره‌ای از خاک آنجا بر چشم‌ات نشیند، تاثیرش کمتر از خاکی نیست که توتیای چشم را از بین می‌برد.
مقبل کسی که دارد در جان وفای یاران
جانم فدای یاری کاو را بود وفایی
هوش مصنوعی: اگر کسی در دل خود نسبت به دوستانش وفادار باشد، من جانم را فدای او می‌کنم، چرا که او شایسته‌ی این وفاداری است.
از یاد دوست یابم آرام در فراقش
جز ذکر او ندانم دل را دگر دوایی
هوش مصنوعی: تنها با یاد دوست می‌توانم در غم جدایی‌اش آرامش پیدا کنم و غیر از ذکر او هیچ دارویی برای دلنوشته‌ام نمی‌شناسم.
جان همام دارد حاصل ز عشق جانان
آن دولتی که نبود در سایه همایی
هوش مصنوعی: نفس حمام به خاطر عشق محبوب زندگی‌ام، آن خوشبختی را به همراه دارد که در زیر سایه‌ی هیچ موجودی دیگر وجود نداشته است.
آن را که چتر عشقش افکند سایه بر سر
سلطان ملک عالم پیشش بود گدایی
هوش مصنوعی: کسی که عشق او مانند چتری بر سر سلطان جهان سایه افکنده است، در مقابل او کسی بیش از یک گدا نیست.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «ای منزل مبارک می بخشیم صفایی» به «ای منزل مبارک می‌بخشیم صفایی»

تغییر مصرع ۵ از «بر سنگریزههایت چون می کنم سلامی» به «بر سنگریزه‌هایت چون می‌کنم سلامی»

تغییر مصرع ۶ از «آید به گوش جانم بیصوت مرحبایی» به «آید به گوش جانم بی‌صوت مرحبایی»

تغییر مصرع ۸ از «با ذره های خاکش داریم ماجرایی» به «با ذره‌های خاکش داریم ماجرایی»

تغییر مصرع ۱۰ از «سازنده تر نباشد زان خاک توتیایی» به «سازنده‌تر نباشد زان خاک توتیایی»

تغییر مصرع ۱۲ از «جانم فدای باری کار را بود وفایی» به «جانم فدای یاری کاو را بود وفایی»