اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بشنو ز نی سماعی به زبان بیزبانی
شده بیحروف گویا همه صوت او معانی
هوش مصنوعی: به صدای نی گوش بده که بدون زبان و کلمات، احساسات و معانی عمیقی را منتقل میکند. صدای نی به قدری زیبا و گویاست که حرفهایی را با خودش به همراه دارد، بدون اینکه نیازی به واژهها داشته باشد.
بگشای سمع جان را چو گشادنی زبان را
که حدیث سر شنیدن نه به گوش سر توانی
هوش مصنوعی: گوش جانت را باز کن مثل اینکه زبانت را باز کردهای؛ زیرا برای شنیدن داستانهای عمیق، تنها با گوش فیزیکیات نمیتوانی موفق شوی.
ز نی است مستی ما نه ز می بزن زمانی
که حریف خوش نفس به ز شراب ارغوانی
هوش مصنوعی: مستی ما به خاطر نی است، نه به خاطر شراب. بنابراین وقتی که کسی با نفس خوشی در کنارمان باشد، بهتر است که از می خوش رنگ و زیبا صرفنظر کنیم.
نفسی ز نی روان شد نفسی حیات جان شد
اثری نمود بادی پس از آب زندگانی
هوش مصنوعی: نفسی از نی به حرکت درآمد و زندگی جان تازهای گرفت. بعد از بادی که وزید، اثری از آب زندگی را نمایان کرد.
ز سماع نی کسی را خبری بود که یابد
نظری ز مهرورزان اثری ز مهربانی
هوش مصنوعی: هیچکس از شنیدن صدای نی آگاهی ندارد که بتواند از عشق و محبت دیگران نشانی پیدا کند.
بگذار نیشکر را که به ذوق مینماید
نی بینوا ز شکر به نوا شکرفشانی
هوش مصنوعی: اجازه بده که نیشکر به خاطر شیرینیاش خوشحال به نظر برسد، در حالی که نی بینوا با شکرشکنی در تلاش است تا زیباییاش را نمایان کند.
چو شدند گرم یاران منشین که آتش از نی
نه چنان گرفت در دل که نشاندش توانی
هوش مصنوعی: وقتی دوستان به شور و هیجان میافتند، تو نخواهی توانست احساسات درونی خود را مانند آتش از نی به سادگی نشان دهی.
مدهید ای حریفان می عشق جز به ایشان
که به وقت خرقه بازی نکنند سرگرانی
هوش مصنوعی: ای دوستان، شراب عشق را تنها به کسانی مدهید که در زمان رهایی از زهد و ظاهرگرایی، دلمشغولی و سرگرمی نداشته باشند.
نشوی خجل که لافی زنی از ولایت دل
به خیال رنگ و بویی ز وصال باز مانی
هوش مصنوعی: نگران نباش که از عشق و محبت سخن میگویی، چراکه در دنیای احساسات، رنگ و بوی وصال همچنان تو را در خود نگهمیدارد.
به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر
نفسی مگر نظر را به جمال او رسانی
هوش مصنوعی: زمانی که به شادی و وجد میپیوندی، از افکار و خیالهای خود عبور کن، شاید بتوانی با یک دم از نفس، نگاهت را به زیبایی او برسانی.
وگر آن نظر میسر نشود تو را همان بس
که کنند التفاتی به جواب لن ترانی
هوش مصنوعی: اگر نتوانی به آن نگاه خاص برسید، همین که به توجهی نسبت به جواب «هرگز مرا نخواهی دید» از سوی آنها دست یابی، کافی است.
چو همام بیزبان شد ز بیان ذوق عاجز
بشنو ز نی حکایت به زبان بی زبانی
هوش مصنوعی: وقتی همام از گفتن عاجز شد و نتوانست احساسات خود را بیان کند، به مانند نی که حکایتی بیکلام را روایت میکند، باید به داستان او گوش سپرد.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «بشنو زنی سماعی به زبان بی زبانی» به «بشنو ز نی سماعی به زبان بیزبانی»
تغییر مصرع ۲ از «شده بی حروف گویا همه صوت او معانی» به «شده بیحروف گویا همه صوت او معانی»
تغییر مصرع ۴ از «که حدیث سیر شنیدن نه به گوش سر توانی» به «که حدیث سر شنیدن نه به گوش سر توانی»
تغییر مصرع ۵ از «زنی است مستی ما نه ز می بزن زمانی» به «ز نی است مستی ما نه ز می بزن زمانی»
تغییر مصرع ۶ از «که حریف خوش نفس به زشراب ارغوانی» به «که حریف خوش نفس به ز شراب ارغوانی»
تغییر مصرع ۷ از «نفسی زنی روان شد نفسی حیات جان شد» به «نفسی ز نی روان شد نفسی حیات جان شد»
تغییر مصرع ۹ از «ز سماع نی کسی را خبری بود که یا بد» به «ز سماع نی کسی را خبری بود که یابد»
تغییر مصرع ۱۰ از «نظری ز مهر ورزان اثری ز مهربانی» به «نظری ز مهرورزان اثری ز مهربانی»
تغییر مصرع ۱۱ از «بگذار نیشکر را که به ذوق می نماید» به «بگذار نیشکر را که به ذوق مینماید»
تغییر مصرع ۱۲ از «نی بی نوا ز شکر به نوا شکر فشانی» به «نی بینوا ز شکر به نوا شکرفشانی»
تغییر مصرع ۱۴ از «نه چنان گرفت در دل که نشاندنش توانی» به «نه چنان گرفت در دل که نشاندش توانی»
تغییر مصرع ۱۹ از «به سماع چون در آیی زخیال خویش بگذر» به «به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر»
تغییر مصرع ۲۲ از «که کننده التفاتی به جواب لن ترانی» به «که کنند التفاتی به جواب لن ترانی»
تغییر مصرع ۲۳ از «چو همام بی زبان شد ز بیان ذوق عاجز» به «چو همام بیزبان شد ز بیان ذوق عاجز»
تغییر مصرع ۲۴ از «بشنو زنی حکایت به زبان بی زبانی» به «بشنو ز نی حکایت به زبان بی زبانی»