گنجور

شمارهٔ ۱۹۸

در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی
مرا ز روی تو هرگز نشان نداد کسی
وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار
که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی
همی‌روم ز پی کاروان فقر مگر
به گوش ما رسد از دور ناله جرسی
به آتشی که در این شب ز دور می‌بینم
کجا رسم که به موسی نمی‌رسد قبسی
ندید منزل سیمرغ چشم شهبازان
خیال بین که تمنا همی‌کند مگسی
به باد رفت سر سرکشان در این سودا
هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی
مگر که باد نسیمی بیارد از گلزار
که هست بلبل مسکین اسیر در قفسی
به جانم از نفس صبح می‌رسد بویت
زعمر خویشتنم هست حاصل آن نفسی
در اشتیاق تو خواهد همام جان دادن
که عاشقانت از این درد مرده‌اند بسی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی
مرا ز روی تو هرگز نشان نداد کسی
هوش مصنوعی: در جستجوی تو به هر جا که رفتم، هیچ‌کس نشانی از تو به من نداد.
وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار
که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی
هوش مصنوعی: وجود خاکی ما در مقایسه با عشق و دوستی که باید در آن باشیم، هیچ ارزشی ندارد. ما به خاطر ویژگی‌های ناچیز و پست خود، لایق وارد شدن به باغ بهشت نیستیم.
همی‌روم ز پی کاروان فقر مگر
به گوش ما رسد از دور ناله جرسی
هوش مصنوعی: من در پی کاروان فقر حرکت می‌کنم، تا شاید از دور صدای ناله‌های ناقوسی به گوشم برسد.
به آتشی که در این شب ز دور می‌بینم
کجا رسم که به موسی نمی‌رسد قبسی
هوش مصنوعی: آتش روشنی را که در این شب از دور می‌بینم، به کجا بروم که مانند آتش نوری که به موسی رسید، نیست.
ندید منزل سیمرغ چشم شهبازان
خیال بین که تمنا همی‌کند مگسی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نظر به مکان یا جایی که سیمرغ زندگی می‌کند، برای پرندگان بینا و بلند پرواز همچون شهبازان قابل مشاهده نیست. در این حالت، حتی مگس‌ها هم به دنبال چیزی هستند که نمی‌توانند به آن دست یابند. این موضوع نشان‌دهنده‌ نداشتن قابلیت و توانایی برای رسیدن به افق‌های بالاتر و جاه‌طلبی است.
به باد رفت سر سرکشان در این سودا
هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی
هوش مصنوعی: به دست باد رفتند کسانی که بر ما ظلم کردند، اما آرزوی این طلب هنوز در قلب ما وجود دارد.
مگر که باد نسیمی بیارد از گلزار
که هست بلبل مسکین اسیر در قفسی
هوش مصنوعی: آیا نسیمی از باغ گل به همراه خواهد آورد، چرا که بلبل بیچاره در قفسی گرفتار است؟
به جانم از نفس صبح می‌رسد بویت
زعمر خویشتنم هست حاصل آن نفسی
هوش مصنوعی: عطر دل‌انگیز تو از صبح به جانم می‌رسد و نشانه‌ای از زندگی حقیقی‌ام است.
در اشتیاق تو خواهد همام جان دادن
که عاشقانت از این درد مرده‌اند بسی
هوش مصنوعی: در شوق تو، افرادی حاضرند جان خود را فدای عشق کنند، زیرا بسیاری از عاشقان به خاطر همین درد جان باخته‌اند.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۵ از «همی روم ز پی کاروان فقر مگر» به «همی‌روم ز پی کاروان فقر مگر»

تغییر مصرع ۷ از «به آتشی که درین شب ز دور می بینم» به «به آتشی که در این شب ز دور می‌بینم»

تغییر مصرع ۸ از «کجا رسم که به موسی نمی رسد قبسی» به «کجا رسم که به موسی نمی‌رسد قبسی»

تغییر مصرع ۱۰ از «خیال بین که تمنا می کند مگسی» به «خیال بین که تمنا همی‌کند مگسی»

تغییر مصرع ۱۱ از «به باد رفت سر سرکشان درین سودا» به «به باد رفت سر سرکشان در این سودا»

تغییر مصرع ۱۲ از «هنوز در سر ما هست ازین طلب هوسی» به «هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی»

تغییر مصرع ۱۵ از «به جانم از نفس صبح می رسد بویت» به «به جانم از نفس صبح می‌رسد بویت»

تغییر مصرع ۱۸ از «که عاشقانت ازین درد مرده اند بسی» به «که عاشقانت از این درد مرده‌اند بسی»