اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نسیم سحری هیچ سر آن داری
کز برای دل من روی به جانان آری
هوش مصنوعی: ای نسیم صبحگاهی، آیا تو قدرت این را داری که از دل من خبری به محبوب برسانی؟
پیش آن جان و جهان عرض کنی بندگیم
باز بر لوح دلش نقش وفا بنگاری
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به آن فردی که جان و جهان را برای تو تجلی میدهد، عرض ارادت کنی، دوباره بر دل او وفاداریات را ثبت کن.
ور مجالی بودت گو که فلان میگوید
به خدا میدهمت عهد نگه میداری
هوش مصنوعی: اگر فرصتی پیش بیاید، بگو که فلانی میگوید به خدا، پیمانی را به تو میدهم که آن را نگه خواهی داشت.
گر چه دورم مکن ای دوست فراموش مرا
دوست آن است که در هجر نماید یاری
هوش مصنوعی: اگرچه از من دوری میکنی، ای دوست، مرا فراموش نکن. دوستی واقعی کسی است که در زمان جدایی هم به یاری شود.
گیرد آن گل که گلابش چکد از غایت شرم
حیف باشد که تو هر خار و خسی بگذاری
هوش مصنوعی: آن گل که از شدت شرم، عطرش چکه میکند، در حقیقت سزاوار توجه و احترام است. چه حیف که تو به هر خار و بیارزشی بسنده کنی.
خاک پای تو شوم گر گل رخسارۀ خویش
به همان آب و طراوت به رهی بسپاری
هوش مصنوعی: اگر تو به من اجازه دهی که خاک پایت شوم، دوست دارم که چهرهام را با همان زیبایی و طراوتی که داری، در راهی بگذارم.
چشم بد دور از آن برگ گل و نرگس مست
که بود با خردش فعل می گلناری
هوش مصنوعی: چشم حسد از آن برگ گل و نرگس دور باشد که با عقل و اندیشهاش، کارهایی شگفت و زیبا انجام میدهد.
با خیال تو به سر میبرم ایام فراق
نیستم بی تو نه در خواب و نه در بیداری
هوش مصنوعی: من در روزهای جدایی، با یاد تو زندگی میکنم و بدون تو نه در خواب آرامش دارم و نه در بیداری.
هست امیدم که دهد عمر امان تا یابم
از وصال تو به اقبال تو برخورداری
هوش مصنوعی: امید دارم که زندگیام مهلت کافی بدهد تا بتوانم از پیوند و نزدیکی با تو بهرهمند شوم و خوشبختی را تجربه کنم.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۵ از «اور مجالی بودن گو که فلان می گوید» به «ور مجالی بودت گو که فلان میگوید»
تغییر مصرع ۶ از «به خدا میدهمت عهد نگه میداری» به «به خدا میدهمت عهد نگه میداری»
تغییر مصرع ۱۱ از «خاک پای تو شوم گر گل رخسار خویش» به «خاک پای تو شوم گر گل رخسارۀ خویش»
تغییر مصرع ۱۳ از «چشم بددور از ان برگ گل و نرگس مست» به «چشم بد دور از آن برگ گل و نرگس مست»
تغییر مصرع ۱۴ از «که بود با خردش فعله می گلناری» به «که بود با خردش فعل می گلناری»
تغییر مصرع ۱۵ از «با خیال تو به سر می برم ایام فراق» به «با خیال تو به سر میبرم ایام فراق»
تغییر مصرع ۱۷ از «هست امیدم که دهد عمر امان تا با بم» به «هست امیدم که دهد عمر امان تا یابم»