اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب دوشینه خیالت به عیادت سحری
بر بالین من آمد که فلان هان خبری
هوش مصنوعی: شب گذشته، خیال تو به دیدن من در زمانی که سحر بود، بر سر بالینم آمد و گفت که خبری هست.
از غم تیرهشب و محنت هجران چونی
وه که مردی ز غم عشق چو من عشوهگری
هوش مصنوعی: از غم و اندوه شبهای تار و سختی دوری چه حالی داری؟ وای که مردی مانند من، به خاطر عشق اینگونه زخمخورده و دلسوخته است.
دادمی کام تو گر بیم رقیبم نبدی
که مبادا ز رقیبان به جهان در اثری
هوش مصنوعی: اگر نگران رقبایت نبودی، حتماً به من کام و خواستهات را میدادی، تا از اثرات رقبایت در دنیا به دور بمانم.
سوز و میساز که تا کام بیابی ز لبم
تا در آتش نشود عود نیابی شکری
هوش مصنوعی: با عشق و احساس بسوز و به زندگی ادامه بده تا از لبانم کام بگیری؛ زیرا اگر به آتش قلبم نرسی، هرگز عطر شیرینی نخواهی یافت.
مهر من ورز که در روی زمین نیست چو من
شکری جان شکری عشوهگری خوش پسری
هوش مصنوعی: عشق و علاقهام را حفظ کن، زیرا در دنیا هیچکس مانند من وجود ندارد که اینگونه شیرین و دلفریب باشد.
کمر بندگیم گر ز میان بگشایی
در شب وصل ببندم ز دو زلفت کمری
هوش مصنوعی: اگر کمربند بندگیام را از وسط بگشایی، در شب وصال با دو زلف تو کمری میبندم.
نیم شب واله و سرمست درآیم ز درت
خواب مستی کنم اندر بر تو تا سحری
هوش مصنوعی: در نیمهشب، سرشار از شادی و شوق، از در تو وارد میشوم و در آغوش تو به خواب میروم تا صبح زود.
چون شنیدم سخنش گفتم ای جان همام
این خیالیست که دارد به سوی من نظری
هوش مصنوعی: وقتی سخن او را شنیدم، به خود گفتم که ای روح من، این فقط یک تصور است که به سمت من نگاه میکند.
گفت خوش باش فلان گرچه خیال است، خوش است
وصل ما نیز خیالیست جهان ره گذری
هوش مصنوعی: میگوید که خوش باش، هرچند که شاید این خوشحالی تنها یک خیال باشد. وصال ما نیز ممکن است خیالی باشد، اما در این دنیا همه چیز گذراست و ما در حال گذر هستیم.
ترسم آن لحظه که از خواب درآیی گویی
ای دریغا که ز گلزار نچیدیم بری
هوش مصنوعی: بسیار نگرانم وقتی از خواب بیدار شوی و دریابی که فرصتمان را برای چیدن گلهای زیبا از باغ از دست دادهایم.
حاشیه ها
میرمن ورز که در روی زمین نیست چو من؟
کلمه ی اول مهر من هست میر من هست چی چیه؟
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۲ از «ترسم آن لحظه که از خواب در آیی گویی» به «بر بالین من آمد که فلان هان خبری»
تغییر مصرع ۳ از «از غم تیره شب و محنت هجران چونی» به «از غم تیرهشب و محنت هجران چونی»
تغییر مصرع ۴ از «بر بالین من آمد که فالان هان خبری» به «وه که مردی ز غم عشق چو من عشوهگری»
تغییر مصرع ۶ از «ود که مردی ز غم عشق چو من عشوه گری» به «که مبادا ز رقیبان به جهان در اثری»
تغییر مصرع ۷ از «سوز و میساز که تا کام بیا بی ز لبم» به «سوز و میساز که تا کام بیابی ز لبم»
تغییر مصرع ۸ از «که مبادا ز رقیبان به جهان در اثری» به «تا در آتش نشود عود نیابی شکری»
تغییر مصرع ۹ از «مېرمن ورز که در روی زمین نیست چو من» به «مهر من ورز که در روی زمین نیست چو من»
تغییر مصرع ۱۰ از «تا در آتش نشود عود نیابی شکری» به «شکری جان شکری عشوهگری خوش پسری»
تغییر مصرع ۱۲ از «شکری جان شکری عشوه گری خوش پسری» به «در شب وصل ببندم ز دو زلفت کمری»
تغییر مصرع ۱۳ از «نیم شب واله و سرمست در آیم ز درت» به «نیم شب واله و سرمست درآیم ز درت»
تغییر مصرع ۱۴ از «در شب وصل بیندم ز دو زلفت کمری» به «خواب مستی کنم اندر بر تو تا سحری»
تغییر مصرع ۱۶ از «خواب مستی کنم اندر بر تو تا سحری» به «این خیالیست که دارد به سوی من نظری»
تغییر مصرع ۱۷ از «گفت خوش باش فلان گرچه خیال است خوش است» به «گفت خوش باش فلان گرچه خیال است، خوش است»
تغییر مصرع ۱۸ از «این خیالیست که دارد به سوی من نظری» به «وصل ما نیز خیالیست جهان ره گذری»
اضافه شدن مصرع ۱۹ با متن «ترسم آن لحظه که از خواب درآیی گویی»
اضافه شدن مصرع ۲۰ با متن «ای دریغا که ز گلزار نچیدیم بری»