گنجور

شمارهٔ ۱۷

در پی آن می‌دوید دل که نگاری کجاست
نوبت خوبان گذشت شاهد ما وقت ماست
بر سر آب حیات خیمه زده جان ما
این تن خاکی دوان بهر سرابی چراست
بر در بیگانگان هرزه چرا می‌رویم
دوست چو هم‌خانه شد خوشتر از اینجا کجاست
با خبران را ز دل نیست سر آب و گل
گو غم دنیی مخور این نه حدیث شماست
عالم جان را خوش است آب و هوا خاکیان
روی بدانجا نهند منزل گل نار ماست
بلبل جان در قفس هیچ نمی‌زد نفس
بوی گلستان شنید عزم صفیرش کجاست
چون به گلستان رود همدم رضوان شود
مجمع روحانیان منزل عیش و صفاست
هر که به ایشان رسید دید و زبان درکشید
وان که حدیثی شنید غافل از این ماجراست
فاش مکن ای همام راز دل خویش را
محرم این ماجرا سمع دل آشناست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در پی آن می‌دوید دل که نگاری کجاست
نوبت خوبان گذشت شاهد ما وقت ماست
هوش مصنوعی: دل در پی آن است که ببیند معشوقی کجا قرار دارد. زمان زیبایی‌ها گذشته و حالا نوبت ماست که شاهد آن باشیم.
بر سر آب حیات خیمه زده جان ما
این تن خاکی دوان بهر سرابی چراست
هوش مصنوعی: جان ما در کنار آب حیات سکونت دارد، در حالی که این بدن خاکی به دنبال سرابی از زندگی است.
بر در بیگانگان هرزه چرا می‌رویم
دوست چو هم‌خانه شد خوشتر از اینجا کجاست
هوش مصنوعی: چرا به در خانه بیگانگان می‌رویم، وقتیکه دوست در کنار ماست؟ آیا جای دیگری بهتر از این نیست؟
با خبران را ز دل نیست سر آب و گل
گو غم دنیی مخور این نه حدیث شماست
هوش مصنوعی: با دانشمندان و آگاهان دلخوش نباشید به ظواهر مادی و دردسرهای دنیا، چون این مشکلات و غم‌ها مربوط به شما نیست.
عالم جان را خوش است آب و هوا خاکیان
روی بدانجا نهند منزل گل نار ماست
هوش مصنوعی: عالم (دنیا) برای روح زیباست و آب و هوای آن لذت‌بخش است. مردم خاکی، سرزمین اجداد خود را در آنجا قرار می‌دهند. در واقع، گل خوشبوی ما در این دنیا است.
بلبل جان در قفس هیچ نمی‌زد نفس
بوی گلستان شنید عزم صفیرش کجاست
هوش مصنوعی: بلبل عاشق در قفس هیچ تلاشی نمی‌کرد. وقتی بوی گلستان را احساس کرد، متوجه شد که باید برای پرواز آماده شود.
چون به گلستان رود همدم رضوان شود
مجمع روحانیان منزل عیش و صفاست
هوش مصنوعی: زمانی که کسی به گلستان برود، مانند همراهی با بهشت می‌شود و مکانی که روح‌نمایان و اهل معرفت در آن جمع شده‌اند، جایی برای لذت و شادی است.
هر که به ایشان رسید دید و زبان درکشید
وان که حدیثی شنید غافل از این ماجراست
هوش مصنوعی: هر کسی که به این افراد نزدیک شد و آن‌ها را دید، متوجه ویژگی‌های خاص آن‌ها شد، اما کسی که فقط از دور درباره‌شان صحبت می‌کند، از حقیقت واقعی آن‌ها بی‌خبر است.
فاش مکن ای همام راز دل خویش را
محرم این ماجرا سمع دل آشناست
هوش مصنوعی: به‌روشنی بیان نکن ای عزیز، راز دلت را؛ چرا که تنها کسانی که در این ماجرا صمیمی هستند، با دل آشنای تو آشنا هستند.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «در پی آن میدوید دل که نگاری کجاست» به «در پی آن می‌دوید دل که نگاری کجاست»

تغییر مصرع ۵ از «بر در بیگانگان هرزه چرا می رویم» به «بر در بیگانگان هرزه چرا می‌رویم»

تغییر مصرع ۶ از «دوست جو هم خانه شد خوشتر ازینجا کجاست» به «دوست چو هم‌خانه شد خوشتر از اینجا کجاست»

تغییر مصرع ۷ از «با خبر ان را ز دل نیست سر آب و گل» به «با خبران را ز دل نیست سر آب و گل»

تغییر مصرع ۸ از «گو غم دنیی مخور این ند حدیث شماست» به «گو غم دنیی مخور این نه حدیث شماست»

تغییر مصرع ۱۱ از «بلبل جان در قفس هیچ نمی زد نفس» به «بلبل جان در قفس هیچ نمی‌زد نفس»

تغییر مصرع ۱۵ از «هر که بدایشان رسید دید و زبان در کشید» به «هر که به ایشان رسید دید و زبان درکشید»

تغییر مصرع ۱۶ از «وان که حدیثی شنید غافل ازین ماجراست» به «وان که حدیثی شنید غافل از این ماجراست»