گنجور

شمارهٔ ۱۶۷

ترک مه پیکر من تا که برفت از بر من
دور از آن روی ندانم که چه شد بر سر من
تا جدا گشت ز من آن که چو جان است مرا
واله و خسته و زار است دل غم خور من
چشم من هیچ شبی خواب نگیرد ز غمش
تا به خوناب جگر تر نکند بستر من
قصه غصه من گر برسانند به دوست
بی گمان رحم کند بر دل من دلبر من
دوست از حالت من فارغ و از دوری او
به فلک می‌رسد از سوز جگر آذر من
دل چه باشد که ز دلدار دریغش دارند
خاصه از یار سمن بوی پری پیکر من
روز و شب ورد همام است که ناگه روزی
جان برافشانم اگر دوست درآید بر من

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترک مه پیکر من تا که برفت از بر من
دور از آن روی ندانم که چه شد بر سر من
هوش مصنوعی: وقتی که او، با چهره‌ی زیبا و دلربایش، از پیش من رفت، از آن لحظه نمی‌دانم چه بر سر من آمد.
تا جدا گشت ز من آن که چو جان است مرا
واله و خسته و زار است دل غم خور من
هوش مصنوعی: وقتی آن کسی که برای من مثل جان است از من دور شد، دل من پر از غم و اندوه و خستگی شد.
چشم من هیچ شبی خواب نگیرد ز غمش
تا به خوناب جگر تر نکند بستر من
هوش مصنوعی: چشم من هرگز در هیچ شبی به خاطر غمش نمی‌تواند بخوابد تا اینکه دل‌دردی در من ایجاد کند و بستر خوابم را به خون خالی کند.
قصه غصه من گر برسانند به دوست
بی گمان رحم کند بر دل من دلبر من
هوش مصنوعی: اگر غم و داستان من را به محبوبم منتقل کنند، بدون شک او بر دل من رحم خواهد کرد.
دوست از حالت من فارغ و از دوری او
به فلک می‌رسد از سوز جگر آذر من
هوش مصنوعی: دوست به حال من توجهی ندارد و بی‌خبر از دوری‌اش، به آسمان می‌رسد و از درد دل من به آتش می‌افتد.
دل چه باشد که ز دلدار دریغش دارند
خاصه از یار سمن بوی پری پیکر من
هوش مصنوعی: دل چیست که از محبوب چیزی از آن دریغ کنند، به ویژه وقتی که یار همچون پری بوئی دل‌انگیز و زیبایی دارد؟
روز و شب ورد همام است که ناگه روزی
جان برافشانم اگر دوست درآید بر من
هوش مصنوعی: روز و شب در حال دعا و ناله هستم که ناگاه روزی ممکن است جانم را فدای عشقم کنم، اگر دوستی وارد زندگی‌ام شود.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «دور از ان روی ندانم که چه شد بر سر من» به «دور از آن روی ندانم که چه شد بر سر من»

تغییر مصرع ۳ از «تاجدا گشت زمن آنکه چو جان است مرا» به «تا جدا گشت ز من آن که چو جان است مرا»

تغییر مصرع ۱۰ از «به فلک می رسد از سوز جگر آذر من» به «به فلک می‌رسد از سوز جگر آذر من»

تغییر مصرع ۱۱ از «دل چه باشد که ز دلدار در یغش دارند» به «دل چه باشد که ز دلدار دریغش دارند»

تغییر مصرع ۱۲ از «خاصته از یار سمن بوی پری پیکر من» به «خاصه از یار سمن بوی پری پیکر من»

تغییر مصرع ۱۴ از «جان برافشانم اگر دوست در آید بر من» به «جان برافشانم اگر دوست درآید بر من»