شمارهٔ ۱۶۶
تا عقل کل حیران شود برقع ز رخ یک سو فکن
تا روح سرگردان شود تابی در آن گیسو فکن
آورد بر شاه ختن زنگی زلفت تاختن
زان غمزه لشکرشکن تیری بدان هندو فکن
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا عقل کل حیران شود برقع ز رخ یک سو فکن
تا روح سرگردان شود تابی در آن گیسو فکن
هوش مصنوعی: تا وقتی که زیبایی چهرهات را از دیدهها پنهان کنی، عقل و اندیشه همه حیران میشوند. کافی است نگاهی به گیسوانت بیاندازی تا روح و دل دیگران به تلاطم بیفتد.
آورد بر شاه ختن زنگی زلفت تاختن
زان غمزه لشکرشکن تیری بدان هندو فکن
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت زلفهای معشوق اشاره میکند و بیان میکند که زلفهای او مانند یک لشکر حساس و قوی هستند که میتوانند دلها را بربایند. همچنین، با اشاره به تیر افکنی به سوی یک هندو، به همگان میگوید که زیبایی او چقدر تاثیرگذار و قدرتمند است.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «تا عقل کل حیران شود برقع زرخیک سوفکن» به «تا عقل کل حیران شود برقع ز رخ یک سو فکن»
تغییر مصرع ۲ از «تاروح سرگردان شود تابی در ان گیسو فکن» به «تا روح سرگردان شود تابی در آن گیسو فکن»
تغییر مصرع ۴ از «زان غمزه لشکرشکن تیری بدان هندوفکن» به «زان غمزه لشکرشکن تیری بدان هندو فکن»