گنجور

شمارهٔ ۱۶۳

در باغ چو بالایت سروی نتوان دیدن
صد سرو فدا بادا هنگام خرامیدن
ای نور الهی را از روی شما عکسی
ما آینه صانع خواهیم پرستیدن
صبح از هوس رویت رفتم به گلستان‌ها
باشد که کنم خود را مشغول به گل چیدن
گل‌ها چو مرا دیدند فریاد برآوردند
کان گل که تو می‌خواهی اینجا نتوان دیدن
چون ابر همی‌گریم بر غنچهٔ خندان لب
تا از شکرت دیدم شیرینی خندیدن
فرهاد اگر دیدی آن چهره شیرین را
از دست شدی دستش در سنگ تراشیدن
در چشم منی نتوان خار مژه بر هم زد
ترسم که گلت یابد زحمت ز خراشیدن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در باغ چو بالایت سروی نتوان دیدن
صد سرو فدا بادا هنگام خرامیدن
هوش مصنوعی: در باغ نمی‌توان سروی مانند بالای تو دید، پس خیلی از سروها هم فدای جمال تو باد که هنگام راه رفتن زیبایی‌ات را می‌نمایی.
ای نور الهی را از روی شما عکسی
ما آینه صانع خواهیم پرستیدن
هوش مصنوعی: ای نور الهی، ما از جمال شما مانند آینه تصویر می‌گیریم و به پرستش شما مشغول خواهیم شد.
صبح از هوس رویت رفتم به گلستان‌ها
باشد که کنم خود را مشغول به گل چیدن
هوش مصنوعی: صبح به خاطر دلتنگی برای دیدن تو به گلستان‌ها رفتم تا خودم را مشغول چیدن گل‌ها کنم.
گل‌ها چو مرا دیدند فریاد برآوردند
کان گل که تو می‌خواهی اینجا نتوان دیدن
هوش مصنوعی: زمانی که گل‌ها مرا دیدند، به صدا درآمدند و گفتند که این زیبایی که تو به دنبالش هستی، در اینجا قابل مشاهده نیست.
چون ابر همی‌گریم بر غنچهٔ خندان لب
تا از شکرت دیدم شیرینی خندیدن
هوش مصنوعی: ابر مانند من در حال گریه است بر روی غنچه‌ای که لبخند می‌زند، زیرا شیرینی لبخند او را از شکری که می‌دیدم، متوجه شدم.
فرهاد اگر دیدی آن چهره شیرین را
از دست شدی دستش در سنگ تراشیدن
هوش مصنوعی: اگر فرهاد آن چهره زیبا و شیرین را ببیند، دیگر نمی‌تواند از فکر و خیال آن خلاص شود و تمام توجهش به کار سختی که در حال انجام است، معطوف می‌شود.
در چشم منی نتوان خار مژه بر هم زد
ترسم که گلت یابد زحمت ز خراشیدن
هوش مصنوعی: در چشمان من تو قرار داری و نمی‌توانم حتی پلک بزنم، چرا که می‌ترسم زحمتی برای تو پیش بیاید و آسیبی به زیبایی‌ات برسد.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «صد سرو فدا باداه هنگام خرامیدن» به «صد سرو فدا بادا هنگام خرامیدن»

تغییر مصرع ۵ از «صبح از هوس رویت رفتم به گلستان ها» به «صبح از هوس رویت رفتم به گلستان‌ها»

تغییر مصرع ۷ از «گل ها چو مرا دیدند فریاد بر آوردند» به «گل‌ها چو مرا دیدند فریاد برآوردند»

تغییر مصرع ۸ از «کان گل که تو میخواهی اینجا نتوان دیدن» به «کان گل که تو می‌خواهی اینجا نتوان دیدن»

تغییر مصرع ۹ از «چون ابر همی گریم بر غنچهٔ خندان لب» به «چون ابر همی‌گریم بر غنچهٔ خندان لب»

تغییر مصرع ۱۳ از «در چشم منی نتوان خار مژه برهم زد» به «در چشم منی نتوان خار مژه بر هم زد»

تغییر مصرع ۱۴ از «ترسم که گلت یا بد زحمت ز خراشیدن» به «ترسم که گلت یابد زحمت ز خراشیدن»