اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا سرم خالی نگردد از خیال ما و من
خویشتن باشم حجاب روی یار خویشتن
هوش مصنوعی: تا زمانی که ذهن من از خیالات خود خالی نشود و من به خودم مشغول باشم، مانع دیدن روی محبوب خود میشوم.
تن که زحمت میدهد جان را نخواهم صحبتش
حیف باشد در میان جان و جانان پیرهن
هوش مصنوعی: بدن که باعث زحمت جان میشود، من نمیخواهم با آن سخن بگویم؛ حیف است که در میان جان و معشوق، لباس قرار گیرد.
رونق حسن پری رویان نماند در جهان
گر نقاب از رخ براندازد جهانآرای من
هوش مصنوعی: اگر زیباییهای دختران پریچهره از میان برود و پرده از چهرهاش برداشته شود، دیگر در این دنیا جذابیتی باقی نخواهد ماند.
چون بود خورشید را از جانب مشرق طلوع
سهل باشد گر سهیلی برنیاید از یمن
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید از سمت شرق طلوع میکند، اگرچه ممکن است راحت به نظر برسد، اما نمیتوان انتظار داشت که ستارهای در سمت راست (جنوب) نمایان شود.
جان مشتاق مرا سودای زلفت در سرست
لا تلومونی فذاک الشوق من حب الوطن
هوش مصنوعی: دل عاشق من در آرزوی زلف توست، پس مرا سرزنش نکنید، زیرا این اشتیاق از عشق به وطن برمیخیزد.
ای ز عکس حسن رویت ز آب و گل پیدا شده
خوبرویان در مه و خورشید تابان طعنه زن
هوش مصنوعی: عزیزم، زیبایی چهرهات بهقدری آشکار است که هر زیبای دیگری در مقابل نور ماه و خورشید به خوبی درخشان نیست و به تو طعنه میزند.
پادشاهی و منم درویش سر بر آستان
جمله اجزای وجودم سایلان بیسخن
هوش مصنوعی: من پادشاهی و درویش، سرم را به درگاه تو میسایم. همه اجزای وجودم به آرامی و بیکلام در حال عبادت هستند.
جرعهای از جام خود در کام این ناکام ریز
آب حیوان در دهان تشنه باید ریختن
هوش مصنوعی: باید جرعهای از شراب خود را در دهان این بیچاره بریزی و آب زندگی را به تشنهای که در درد و نارسایی به سر میبرد، بدهی.
گر چکد بر مرغ بریان قطرهای ز آب حیات
بال بگشاید در آتش برپرد از بابزن
هوش مصنوعی: اگر حتی بر مرغ بریانی، قطرهای از آب حیات بچکد، آن مرغ بال میگشاید و در آتش به پرواز در میآید.
هر که از عشقت جوانی بازیابد چون همام
گو دگر لاف از حیات روح حیوانی مزن
هوش مصنوعی: هر که به خاطر عشق تو جوانی و شادابی را دوباره به دست آورد، مانند همام، دیگر نباید از زندگی و روح حیوانیاش سخن بگوید.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۳ از «تن که زحمت می دهد جان را نخواهم صحبتش» به «تن که زحمت میدهد جان را نخواهم صحبتش»
تغییر مصرع ۶ از «گر نقاب از رخ براندازد جهان آرای من» به «گر نقاب از رخ براندازد جهانآرای من»
تغییر مصرع ۸ از «سهل باشد گر سهیلی بر نیاید از یمن» به «سهل باشد گر سهیلی برنیاید از یمن»
تغییر مصرع ۱۱ از «ای زعکس حسن رویت زاب و گل پیدا شده» به «ای ز عکس حسن رویت ز آب و گل پیدا شده»
تغییر مصرع ۱۲ از «خوب رویان در مه و خورشید تابان طعنه زن» به «خوبرویان در مه و خورشید تابان طعنه زن»
تغییر مصرع ۱۴ از «جمله اجزای وجودم سایلان بی سخن» به «جمله اجزای وجودم سایلان بیسخن»
تغییر مصرع ۱۵ از «جرعه یی از جام خود در کام این ناکام ریز» به «جرعهای از جام خود در کام این ناکام ریز»
تغییر مصرع ۱۷ از «گر چکد بر مرغ بریان قطره یی ز آب حیات» به «گر چکد بر مرغ بریان قطرهای ز آب حیات»
تغییر مصرع ۱۸ از «بال بگشاید در آتش بر پرد از بسا بزن» به «بال بگشاید در آتش برپرد از بابزن»