اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای پیش نقش روی تو صاحبدلان بی خویشتن
وز چشم مستت فتنهها افتاده در هر انجمن
هوش مصنوعی: ای کسی که جلوهات دلهای عارفان را بیخود کرده است و از چشمان مست تو، در هر جمعی شور و شوق به وجود آمده است.
تا خرقه و پشمینه را بازار دعوی بشکنی
طرف کله را برشکن بنمای زلف پرشکن
هوش مصنوعی: تا زمانی که در میان جامعه به خاطر لباس و ظاهر خود ادعا و فخر فروشی میکنی، به یاد داشته باش که باید رفتار و کردار خود را نیز نشان دهی و به زیباییهای واقعی بپردازی.
گوی گریبان کیست کاو سر بر سر دوشت نهد
بیم است کز غیرت کنم صد پاره بر تن پیرهن
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به حس حساسیت و غیرت خود اشاره میکند. او درباره کسی صحبت میکند که بر روی شانهاش دست میگذارد و از این موضوع نگران است، چرا که این احساس غیرت در او به قدری قوی است که ممکن است او را وادار کند که در صورت نیاز، از این وضعیت به شدت دفاع کند و لباسش را پاره کند. این بیان نشاندهنده هیجان و احساسات عمیق شاعر در برابر مسائل عاطفی و اجتماعی است.
چون بار پیراهن کشی؟ کز گل بسی نازکتری
پیراهنی باید تو را از لاله و برگ سمن
هوش مصنوعی: زمانی که لباس را به دوش میکشی، بدان که تو باید لباسی نازکتر از گل، همانند پیراهنی از لاله و برگ سمن، بر تن داشته باشی.
گل لاف خوبی میزند سرو سهی سر میکشد
سلطان حسنی هر دو را بنشان به جای خویشتن
هوش مصنوعی: گل به خود میبالد و از زیباییاش صحبت میکند، و سرو بلند قد هم با عظمت خود توجهها را جلب میکند. هر دو در تلاش هستند که به جایگاه خوب و والایی برسند.
از آرزوی قامتت صد عاشق سرگشته را
افتاده بینی بیخبر در پای سرو و نارون
هوش مصنوعی: اگر به زیبایی و قامت تو فکر کنی، میبینی که چندین عاشق سرگردان و بیخبر از عشق و زیبایی تو در زیر درختان سرو و نارون در حال گذران زندگی هستند.
هر شب فغان عاشقان آید ز کویت همچنان
کآید به وقت صبحدم فریاد مرغان از چمن
هوش مصنوعی: هر شب صدای ناله و فریاد عاشقان از کوی تو بلند میشود، همانطور که در زمان صبح، پرندگان از باغ سر و صدا میکنند.
تا مشک جان پرور شود اجزای آهو سر به سر
بفرست بر دست صبا بویی به صحرای ختن
هوش مصنوعی: برای اینکه عطر خوش جانپرور مشک منتشر شود، تمام اجزای آهو را از سر تا پا به دست باد صبح ارسال کن تا بویی دلانگیز در دشت ختن بیاورد.
ای در لبت جانها نهان با ما سخن گو یک زمان
تا در تنم گردد روان صد جان شیرین زان دهن
هوش مصنوعی: ای کسی که جانها در لبان تو پنهان است، کمی با ما صحبت کن تا صد جان شیرین از وجود تو در وجودم جاری شود.
شعرهمام خوش نفس دل را بیفزاید هوس
شیرین بود الفاظ او چون از لبت گوید سخن
هوش مصنوعی: شعر همام به خاطر لطافت و زیباییاش، عشق را در دل افزایش میدهد و کلام او چنان شیرین و دلنشین است که وقتی از زبانت جاری میشود، شنیدنش لذتبخش است.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۱ از «ای پیش نقش روی تو صاحب دلان بی خویشتن» به «ای پیش نقش روی تو صاحبدلان بی خویشتن»
تغییر مصرع ۲ از «وز چشم مستت فتنه ها افتاده در هر انجمن» به «وز چشم مستت فتنهها افتاده در هر انجمن»
تغییر مصرع ۴ از «طرف کله را برشکن بنمای زلف پر شکن» به «طرف کله را برشکن بنمای زلف پرشکن»
تغییر مصرع ۵ از «گوی گریبان کیست گاو سر بر سر دوشت نهد» به «گوی گریبان کیست کاو سر بر سر دوشت نهد»
تغییر مصرع ۷ از «چون بار پیراهن کشی کز گل بسی نازکتری» به «چون بار پیراهن کشی؟ کز گل بسی نازکتری»
تغییر مصرع ۹ از «گل لاف خوبی می زند سروسهی سر می کشد» به «گل لاف خوبی میزند سرو سهی سر میکشد»
تغییر مصرع ۱۲ از «افتاده بینی بی خبر در پای سرو و نارون» به «افتاده بینی بیخبر در پای سرو و نارون»
تغییر مصرع ۱۴ از «کاید بدوقت صبحدم فریاد مرغان از چمن» به «کآید به وقت صبحدم فریاد مرغان از چمن»
تغییر مصرع ۱۵ از «تامشکجان پرور شود اجزای آهو سر به سر» به «تا مشک جان پرور شود اجزای آهو سر به سر»
تغییر مصرع ۱۶ از «بفرست بردست صبا بویی به صحرای ختن» به «بفرست بر دست صبا بویی به صحرای ختن»
تغییر مصرع ۱۷ از «ای در لبت جانها نهان با اسخن گویک زمان» به «ای در لبت جانها نهان با ما سخن گو یک زمان»
تغییر مصرع ۱۸ از «نادر تنم گرددر وانصد جان شیرین زان دهن» به «تا در تنم گردد روان صد جان شیرین زان دهن»
تغییر مصرع ۲۰ از «شیرین بودا لفاظ او چون از لبت گوید سخن» به «شیرین بود الفاظ او چون از لبت گوید سخن»