گنجور

شمارهٔ ۱۴۸

بلبلان را همه شب خواب نیاید زان بیم
که مبادا که برد برگ گلی باد نسیم
شب مهتاب و گل و بلبل سرمست به هم
مجلس آن نیست که در خواب رود چشم ندیم
باد را گر خبر از غیرت بلبل بودی
هیچ وقتی به گلستان نگذشتی از بیم
آتش عشق نگر در همه چیزی ور نی
مرغ را نغمه عشاق که کردی تعلیم
آدمی را که از این حال خبر بیشتر است
طالب صحبت یار است نه جنات نعیم
با چنین روی که را میل بود سوی بهشت
بی تو آسایش فردوس عذابی‌ست الیم
عشق می‌ورزم و گو خصم ملامت می‌کن
نه من آورده‌ام این شیوه که رسمی‌ست قدیم
گر نمایم به ملامتگر خود صورت دوست
دهد انصاف و کند مسأله با ما تسلیم
گر چو روی تو بُدی ماه نکردی هرگز
به سرانگشت نبی صورت مه را به دو نیم
هر که در بند سر زلف چو زنجیر تو شد
ظاهر آن است که کمتر شنود پند حکیم
همچو بادی دگران بر درت آیند و روند
بر سر کوی تو چون خاک همام است مقیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبلان را همه شب خواب نیاید زان بیم
که مبادا که برد برگ گلی باد نسیم
هوش مصنوعی: بلبل‌ها همه شب خوابشان نمی‌برد، زیرا نگران هستند که مبادا نسیم، گل زیبایشان را از درخت بیاندازد.
شب مهتاب و گل و بلبل سرمست به هم
مجلس آن نیست که در خواب رود چشم ندیم
هوش مصنوعی: در شب زیبا و پر از نور ماه، همراه با گل و بلبل سرمست، جلسه‌ای برگزار شده است که در آن کسی خوابش نمی‌برد و همه بیدار و شاداب هستند.
باد را گر خبر از غیرت بلبل بودی
هیچ وقتی به گلستان نگذشتی از بیم
هوش مصنوعی: اگر باد می‌دانست که بلبل به خاطر عشق و غیرت خود چقدر حساس است، هرگز به باغ گل پا نمی‌گذاشت و از ترس او به آنجا نمی‌رفت.
آتش عشق نگر در همه چیزی ور نی
مرغ را نغمه عشاق که کردی تعلیم
هوش مصنوعی: به شوق عشق بنگر در هر چیزی، و اگر نه، چه شده است که پرنده را به نغمه عاشقان آموزش دادی؟
آدمی را که از این حال خبر بیشتر است
طالب صحبت یار است نه جنات نعیم
هوش مصنوعی: انسانی که از شرایط و وضعیت‌های درون خود به خوبی آگاه است، بیشتر به دنبال نزدیکی و گفت‌وگو با دوستان و عزیزانش است تا جستجوی نعمت‌های دنیوی و لذت‌های مادی.
با چنین روی که را میل بود سوی بهشت
بی تو آسایش فردوس عذابی‌ست الیم
هوش مصنوعی: با چنین چهره‌ای که تو داری، چه کسی می‌تواند به بهشت برود؟ بدون تو، آسایش در بهشت، عذابی دردناک است.
عشق می‌ورزم و گو خصم ملامت می‌کن
نه من آورده‌ام این شیوه که رسمی‌ست قدیم
هوش مصنوعی: من عاشق هستم و هرچقدر که دشمنان بخواهند مرا سرزنش کنند، برای من مهم نیست. این راه عشق را من انتخاب نکرده‌ام، بلکه این یک رسم قدیمی است.
گر نمایم به ملامتگر خود صورت دوست
دهد انصاف و کند مسأله با ما تسلیم
هوش مصنوعی: اگر من به کسی که ملامت می‌کند، روی خود را نشان دهم، دوست من انصاف می‌دهد و با ما تسلیم می‌شود.
گر چو روی تو بُدی ماه نکردی هرگز
به سرانگشت نبی صورت مه را به دو نیم
هوش مصنوعی: اگر چهره‌ی تو مانند ماه بود، هرگز با انگشت نمی‌توانستی صورت ماه را به دو نیم تقسیم کنی.
هر که در بند سر زلف چو زنجیر تو شد
ظاهر آن است که کمتر شنود پند حکیم
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام زیبایی و جذابیت تو گرفتار شود، نشان می‌دهد که کمتر به نصیحت‌های حکیمان گوش می‌دهد.
همچو بادی دگران بر درت آیند و روند
بر سر کوی تو چون خاک همام است مقیم
هوش مصنوعی: همچون بادی که دیگران به در خانه‌ات می‌آیند و می‌روند، در کوچه‌ی تو، این خاک همواره باقی‌ست.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۷ از «آتش عشق نگر در همه چیزی ورنی» به «آتش عشق نگر در همه چیزی ور نی»

تغییر مصرع ۹ از «آدمی را که ازین حال خبر بیشتر است» به «آدمی را که از این حال خبر بیشتر است»

تغییر مصرع ۱۰ از «طالب صحبت بار است نه جنات نعیم» به «طالب صحبت یار است نه جنات نعیم»

تغییر مصرع ۱۲ از «بی تو آسایش فردوس عذابی ست الیم» به «بی تو آسایش فردوس عذابی‌ست الیم»

تغییر مصرع ۱۳ از «عشق میورزم و گو خصم ملامت می کن» به «عشق می‌ورزم و گو خصم ملامت می‌کن»

تغییر مصرع ۱۴ از «نه من آورده ام این شیوه که رسمی ست قدیم» به «نه من آورده‌ام این شیوه که رسمی‌ست قدیم»

تغییر مصرع ۱۵ از «کر نمایم به ملامتگر خود صورت دوست» به «گر نمایم به ملامتگر خود صورت دوست»

تغییر مصرع ۱۷ از «گر چو روی تو بدی ماه نکردی هرگز» به «گر چو روی تو بُدی ماه نکردی هرگز»

1401/04/16 01:07
امیر عباس خسروی

در یک نسخه خطی کهن از قرن هشتم هجری، دو بیت اول دارای تفاوت های زیر است:

در مصراع اول از بیت اول: به جای "زان بیم":  "از بیم"

و در مصراع دوم بیت دوم، به جای: " در خواب رود":  "در خواب شود".