گنجور

شمارهٔ ۱۴۷

در رخت می‌نگرم صورت جان می‌بینم
آنچه دل می‌طلبد پیش تو آن می‌بینم
روح را چهرهٔ تو نور یقین می‌بخشد
عقل را پیش دهانت به گمان می‌بینم
در میان از دهنت بیشتر از نامی نیست
از وجودش سخن و خنده نشان می‌بینم
من از آن لب چو حدیثی به زبان می‌آرم
آب حیوان ز لب خویش چکان می‌بینم
وصف رویت نه به اندازه تقریر من است
که به صد مرتبه زان سوی بیان می‌بینم
روی و بالای تو را هر که ببیند گوید
آفتابی‌ست که بر سرو روان می‌بینم
من و وصلت چه خیالیست که بر خاک درت
نقش پیشانی شاهان جهان می‌بینم
پای آهسته نه از خانه برون کان منزل
سر به سر پر دل صاحب‌نظران می‌بینم
فتنه روی تو تنها نه همام است آخر
عالمی را به جمالت نگران می‌بینم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در رخت می‌نگرم صورت جان می‌بینم
آنچه دل می‌طلبد پیش تو آن می‌بینم
هوش مصنوعی: وقتی به چهره‌ات نگاه می‌کنم، روح را مشاهده می‌کنم و آنچه را که دل من می‌خواهد، در نزد تو می‌یابم.
روح را چهرهٔ تو نور یقین می‌بخشد
عقل را پیش دهانت به گمان می‌بینم
هوش مصنوعی: چهرهٔ تو به روح من نور و یقین می‌دهد، اما عقل من وقتی دربارهٔ تو فکر می‌کند، فقط به گمان و حدس می‌رسد.
در میان از دهنت بیشتر از نامی نیست
از وجودش سخن و خنده نشان می‌بینم
هوش مصنوعی: در صحبت‌هایت بیشتر از یک اسم وجود ندارد. اما از حال او، نشانه‌هایی از زندگی و شادی مشاهده می‌کنم.
من از آن لب چو حدیثی به زبان می‌آرم
آب حیوان ز لب خویش چکان می‌بینم
هوش مصنوعی: من از آن لب زیبا سخن می‌گویم و مثل اینکه آب حیات از آن می‌ریزد، این صحنه را می‌بینم.
وصف رویت نه به اندازه تقریر من است
که به صد مرتبه زان سوی بیان می‌بینم
هوش مصنوعی: توصیف چهره‌ات به اندازه‌ای که من می‌توانم بگویم نیست، زیرا من از صد بار تو را با کلمات توصیف می‌کنم و باز هم کم است.
روی و بالای تو را هر که ببیند گوید
آفتابی‌ست که بر سرو روان می‌بینم
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را ببیند، می‌گوید مانند آفتابی هستی که بر روی سرو در حال تابش است.
من و وصلت چه خیالیست که بر خاک درت
نقش پیشانی شاهان جهان می‌بینم
هوش مصنوعی: من و تو چه انتظاری داریم وقتی که بر زمین در خانه‌ات نشانه‌هایی از بزرگی و مقام پادشاهان را می‌بینم؟
پای آهسته نه از خانه برون کان منزل
سر به سر پر دل صاحب‌نظران می‌بینم
هوش مصنوعی: آهسته از خانه بیرون برو، زیرا اینجا پر از افرادی است که دل و ذهنشان پر از نظر و اندیشه است.
فتنه روی تو تنها نه همام است آخر
عالمی را به جمالت نگران می‌بینم
هوش مصنوعی: زیبایی تو فقط متعلق به خودت نیست؛ بلکه همه‌ی جهانیان را به تماشای خود واداشته‌ای.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «در رخت می نگرم صورت جان می بینم» به «در رخت می‌نگرم صورت جان می‌بینم»

تغییر مصرع ۲ از «آنچه دل می طلبد پیش تو آن می بینم» به «آنچه دل می‌طلبد پیش تو آن می‌بینم»

تغییر مصرع ۳ از «روح را چهرهٔ تو نور یقین می بخشد» به «روح را چهرهٔ تو نور یقین می‌بخشد»

تغییر مصرع ۴ از «عقل را پیش دهانت به گمان می بینم» به «عقل را پیش دهانت به گمان می‌بینم»

تغییر مصرع ۶ از «از وجودش سخن و خنده نشان می بینم» به «از وجودش سخن و خنده نشان می‌بینم»

تغییر مصرع ۷ از «من از ان لب چوحدیثی به زبان می آرم» به «من از آن لب چو حدیثی به زبان می‌آرم»

تغییر مصرع ۸ از «آب حیوان ز لب خویش چکان می بینم» به «آب حیوان ز لب خویش چکان می‌بینم»

تغییر مصرع ۱۰ از «که به صد مرتبه زان سوی بیان می بینم» به «که به صد مرتبه زان سوی بیان می‌بینم»

تغییر مصرع ۱۲ از «آفتابی ست که بر سرو روان می بینم» به «آفتابی‌ست که بر سرو روان می‌بینم»

تغییر مصرع ۱۳ از «من و وصلت چه خیالیست که بر خاکدرت» به «من و وصلت چه خیالیست که بر خاک درت»

تغییر مصرع ۱۴ از «نقش پیشانی شاهان جهان می بینم» به «نقش پیشانی شاهان جهان می‌بینم»

تغییر مصرع ۱۶ از «سر به سر پر دل صاحب نظران می بینم» به «سر به سر پر دل صاحب‌نظران می‌بینم»

تغییر مصرع ۱۸ از «عالمی را به جمالت نگران می بینم» به «عالمی را به جمالت نگران می‌بینم»