گنجور

شمارهٔ ۱۴۱

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به آرزوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز جام و ساغر رضوان
مرا به باده چه حاجت چو مست بوی تو باشم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
هوش مصنوعی: وقتی که در آخرین لحظه عمرم می‌میرم، آرزو دارم تو را ببینم و به خاطر تو جانم را فدای خاک کوی تو کنم.
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
هوش مصنوعی: اگر هزار سال در خواب عدم بگذرانم، در نهایت با بوی موی تو بیدار خواهم شد.
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به آرزوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
هوش مصنوعی: در زمان قیامت، وقتی از خاک بیرون می‌آیم، برای دیدن و پیدا کردن تو، با آرزو و شوق حرکت می‌کنم.
به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
هوش مصنوعی: در جمعی که شاهدان دو سرا در آن حضور دارند، نگاه من به سوی توست و من آماده‌ام که غلام و خدمتگزار چهره‌ات باشم.
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
هوش مصنوعی: من هرگز درباره زیبایی‌های بهشت یا جمال حور صحبت نمی‌کنم؛ فقط می‌خواهم به سوی تو بیایم و دلمان به هم نزدیک شود.
می بهشت ننوشم ز جام و ساغر رضوان
مرا به باده چه حاجت چو مست بوی تو باشم
هوش مصنوعی: من از شراب بهشتی نمی‌نوشم، چرا که وقتی بوی تو را دریافت می‌کنم، نیازی به جام و لیوان ندارم؛ زیرا در حال مستی از حضور تو هستم.

حاشیه ها

1398/09/11 13:12
محسن یوسفی

با سلام و احترام و تشکر از شما عزیزانی که این مخزن بزرگ در و گوهر و این گنج فاخر و ارزشمند را جمع آوری و ارائه کرده اید.
آیا این غزل از استاد سخن سعدی شیرازی نمی‌باشد که اینجا به عنوان غزلی از همام تبریزی درج شده است؟

1403/09/07 08:12
علی صبوری

استاد رشید کاکاوند در برنامه اکنون احتمال اینکه شعر متعلق به همام باشد رو بیشتر دانسته اند به دلیل هم عصر بودن و شناخته تر بودن سعدی احتمال اینکه همام شعری رو از سعدی به نام خود ثبت و ارائه کرده باشه خیلی کمتر هست.

1398/12/11 17:03
۲۴۶

بیت دوم: زخواب عاقبت --> ز خواب عافیت.

1398/12/11 18:03
۲۴۶

شعر سعدی شیرازی به این صورت است:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

1399/05/22 17:07
آرمین عبدالحسینی

به تقلید از سعدی سروده شده ولی کلمات و تعداد ابیات رو تغییر داده

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «در ان نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم» به «در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم»

تغییر مصرع ۵ از «به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر آرم» به «به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم»

تغییر مصرع ۶ از «به آرزوی توخیزم به جست و جوی تو باشم» به «به آرزوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم»

تغییر مصرع ۱۲ از «مرا به باده چه حاجت چومست بوی تو باشم» به «مرا به باده چه حاجت چو مست بوی تو باشم»