گنجور

شمارهٔ ۱۳۷

این منم در صحبت جانان که جان می‌پرورم
گر به خوابش دیدمی هرگز نگشتی باورم
دیده می‌مالم که نقش دوست است این یا خیال
صورتش تا بیش می‌بینم در او حیران‌ترم
سال‌ها خون خورده‌ام در انتظار وعده‌ای
تا از آب زندگانی شد لبالب ساغرم
با چنین رو و لبی گو شمع و شیرینی مباش
با نسیم زلف او فارغ ز مشک و عنبرم
غیرتم آید که گیرد در کنارش چون منی
ور نه امشب تا به وقت صبح بودی در برم
حیف باشد بعد از این کردن نظر بر روی‌ها
دیدۀ خود را بدوزم تا به جایی ننگرم
در بهشتم گر خطاب آید که مقصودی بخواه
غیر او اندیشه‌ای دیگر نباشد در سرم
ناله و بیداری شب‌های ما ضایع نشد
ناگهان دولت به پای خود درآمد از درم
چون شبی در خدمت یاران به روز آورده‌ام
من نه آن شخصم که بودم خود همامی دیگرم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این منم در صحبت جانان که جان می‌پرورم
گر به خوابش دیدمی هرگز نگشتی باورم
هوش مصنوعی: این من هستم که در گفت‌وگو با معشوق زندگی‌ام را می‌سازم؛ اگر او را در خواب ببینم، هرگز نمی‌توانم به وجود او ایمان بیاورم.
دیده می‌مالم که نقش دوست است این یا خیال
صورتش تا بیش می‌بینم در او حیران‌ترم
هوش مصنوعی: چشم‌هایم را می‌مالم تا ببینم آیا این تصویر دوست من است یا فقط خیالاتی از اوست. هر چه بیشتر به او نگاه می‌کنم، بیشتر در افکار و حیرت غرق می‌شوم.
سال‌ها خون خورده‌ام در انتظار وعده‌ای
تا از آب زندگانی شد لبالب ساغرم
هوش مصنوعی: سال‌ها در انتظار بوده‌ام تا وعده‌ای که به من داده شده، محقق شود و ساغرم از آب زندگی پر شود.
با چنین رو و لبی گو شمع و شیرینی مباش
با نسیم زلف او فارغ ز مشک و عنبرم
هوش مصنوعی: با چنین چهره و لب‌هایی، ای کاش شمع و شیرینی نباشی. با وزش نسیم زلف او، من از عطر مشک و عنبر بی‌نیازم.
غیرتم آید که گیرد در کنارش چون منی
ور نه امشب تا به وقت صبح بودی در برم
هوش مصنوعی: غیرت من اجازه نمی‌دهد که کسی دیگر به جای من در کنار او باشد، اما اگر غیرت نداشتم، باید تا صبح را در آغوشش می‌گذراندم.
حیف باشد بعد از این کردن نظر بر روی‌ها
دیدۀ خود را بدوزم تا به جایی ننگرم
هوش مصنوعی: حیف است که بعد از این، چشمم را بر روی زیبایی‌ها بدوزم و به هیچ جا نگاه نکنم.
در بهشتم گر خطاب آید که مقصودی بخواه
غیر او اندیشه‌ای دیگر نباشد در سرم
هوش مصنوعی: اگر در بهشت به من بگویند که چه خواسته‌ای داری، در آن لحظه جز خدا هیچ فکری در ذهنم نخواهد بود.
ناله و بیداری شب‌های ما ضایع نشد
ناگهان دولت به پای خود درآمد از درم
هوش مصنوعی: شب‌های بیداری و غم‌ناکی ما بی‌فایده نماند و ناگهان کم‌کم خوشبختی به سراغ ما آمد.
چون شبی در خدمت یاران به روز آورده‌ام
من نه آن شخصم که بودم خود همامی دیگرم
هوش مصنوعی: یک شب در کنار دوستانم با شادمانی گذرانده‌ام و به چنان حالتی رسیده‌ام که دیگر آن فردی که قبلاً بودم نیستم؛ واقعاً تغییر کرده‌ام.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «این منم در صحبت جانان که جان می پرورم» به «این منم در صحبت جانان که جان می‌پرورم»

تغییر مصرع ۳ از «دیده میمالم که نقش دوست است این یاخیال» به «دیده می‌مالم که نقش دوست است این یا خیال»

تغییر مصرع ۴ از «صورتش تا بیش می بینم درو حیرانترم» به «صورتش تا بیش می‌بینم در او حیران‌ترم»

تغییر مصرع ۵ از «سال ها خون خورده ام در انتظار وعده یی» به «سال‌ها خون خورده‌ام در انتظار وعده‌ای»

تغییر مصرع ۶ از «تاز آب زندگانی شد لبالب ساغرم» به «تا از آب زندگانی شد لبالب ساغرم»

تغییر مصرع ۷ از «با چنین روو لبی گوشمع و شیرینی مباش» به «با چنین رو و لبی گو شمع و شیرینی مباش»

تغییر مصرع ۹ از «غیر تم آید که گیرد در کنارش چون منی» به «غیرتم آید که گیرد در کنارش چون منی»

تغییر مصرع ۱۰ از «چون شبی در خدمت یاران به روز آورده ام» به «ور نه امشب تا به وقت صبح بودی در برم»

تغییر مصرع ۱۱ از «حیف باشد بعد ازین کردن نظر بر روی ها» به «حیف باشد بعد از این کردن نظر بر روی‌ها»

تغییر مصرع ۱۲ از «ناگهان دولت به پای خود درامد از درم» به «دیدۀ خود را بدوزم تا به جایی ننگرم»

تغییر مصرع ۱۴ از «من نه آن شخصم که بودم خود همامی دیگرم» به «غیر او اندیشه‌ای دیگر نباشد در سرم»

تغییر مصرع ۱۵ از «ناله و بیداری شب های ما ضایع نشد» به «ناله و بیداری شب‌های ما ضایع نشد»

تغییر مصرع ۱۶ از «ورنه امشب تا به وقت صبح بودی در برم» به «ناگهان دولت به پای خود درآمد از درم»

اضافه شدن مصرع ۱۷ با متن «چون شبی در خدمت یاران به روز آورده‌ام»

اضافه شدن مصرع ۱۸ با متن «من نه آن شخصم که بودم خود همامی دیگرم»