اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون سر زلف تو برعارض زیبا دیدم
روز نوروز و شب قدر به یکجا دیدم
هوش مصنوعی: در روز نوروز و شب قدر، زیبایی چهرهات را دیدم که مانند گیسوی تو روی صورت زیبا جا گرفته بود.
در بهشت رخ تو بر طرف آب حیات
جان صاحبنظران را به تماشا دیدم
هوش مصنوعی: در بهشت، چهره تو را در کنار آب زندگی دیدم که جانهای دانشمندان و صاحبنظران را به تماشا دعوت میکند.
مه به روی تو چه ماند که به جای کلفش
نقطهها بر رخت از عنبر سارا دیدم
هوش مصنوعی: در زیبایی تو، هیچ چیز نمیتواند با مه روی تو برابری کند، چرا که بر چهرهات نشانههایی از عطر عمیق و دلپذیر سارا را مشاهده کردم.
گفت روی تو به خورشید که هرگز دیدی
بهتر از خویش بگفتا که شما را دیدم
هوش مصنوعی: وی به خورشید گفت که هرگز موجودی زیباتر از خودت ندیدهای. خورشید پاسخ داد که من شما را دیدهام.
به سر زلف تو کردم نظر از هر مویش
صد دل شیفته را سلسله بر پا دیدم
هوش مصنوعی: به زیبایی و جذابیت موهایت نگاه کردم و هر یک از موهایت باعث شد دل هزاران عاشق به عشق تو به تپش بیفتد.
دل خود را ز میان همه میجستم باز
بند آن شیفته بر جمله اعضا دیدم
هوش مصنوعی: من در میان همه چیزها، به دنبال دل خود میگشتم و پس از جستجو، متوجه شدم که دل من به همه اعضای بدنم پیوند خورده و به آنها وابسته است.
گفتمش کار تو با سلسله چون است ای دل
گفت کاین بند فتوح همه دلها دیدم
هوش مصنوعی: به او گفتم کار تو با این زنجیرها چگونه است، که او پاسخ داد این بندها برای پیروزی است و من همه دلها را دیدهام.
چون در آن زلف چو زنجیر بیابم راهی
از جهان آنچه مرا بود تمنا دیدم
هوش مصنوعی: زمانی که در زلف تو مانند زنجیر به بند افتم، به این ثروت از دنیا که آرزو داشتم، دست یافتم.
سخن خال و لبت چون به زبان آوردم
دهن خویش پر از عنبر و حلوا دیدم
هوش مصنوعی: وقتی که در مورد زیبایی و ویژگیهای تو صحبت کردم، احساس کردم که صحبتهایم چقدر شیرین و خوشبو است و مثل عطر و شیرینی پر از لذت است.
لب لعلت قدم خواجه نمییارم گفت
لایق خاک در مجلس اعلا دیدم
هوش مصنوعی: لبهای سرخ تو را مینگرم، اما نمیتوانم به آن نزدیک شوم. گفتم که شایسته خاک پای تو نیستم. در مجلس باری برای خودم مقام بلندی دیدم.
گر به سوی تو بود میل افاضل چه عجب
جویها را همه آهنگ به دریا دیدم
هوش مصنوعی: اگر کسانی که در مسیر کمال هستند به سمت تو گرایش داشته باشند، جای تعجب نیست؛ چرا که همه جویها و رودها در نهایت به دریا میرسند.
از نعم گفتن تو سائل انعامت را
دهن از خنده به شکل دهن لا دیدم
هوش مصنوعی: من از خوشحالی و شادی که از نعمتهای تو در دل سائلان میجوشد، لبخند بزرگی بر چهره آنها میبینم؛ گویی لبهایشان به وضوح شکل لبخندی بزرگ و شاداب است.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۲ از «روز نوروز و شب قدر به یکجا دیدم» به «روز نوروز و شب قدر به یکجا دیدم»
تغییر مصرع ۴ از «جان صاحب نظران را به تماشا دیدم» به «جان صاحبنظران را به تماشا دیدم»
تغییر مصرع ۵ از «همه به روی تو چه ماند که به جای کلفش» به «مه به روی تو چه ماند که به جای کلفش»
تغییر مصرع ۶ از «نقطه ها بر رخت از عنبر سارا دیدم» به «نقطهها بر رخت از عنبر سارا دیدم»
تغییر مصرع ۱۱ از «دل خود را ز میان همه می جستم باز» به «دل خود را ز میان همه میجستم باز»
تغییر مصرع ۱۴ از «گفت کاین بند فتوح همه دل ها دیدم» به «گفت کاین بند فتوح همه دلها دیدم»
تغییر مصرع ۱۵ از «چون در ان زلف چو زنجیر بیا بم راهی» به «چون در آن زلف چو زنجیر بیابم راهی»
تغییر مصرع ۱۹ از «لب لعلت قدم خواجه نمی یارم گفت» به «لب لعلت قدم خواجه نمییارم گفت»
تغییر مصرع ۲۲ از «جوی ها را همه آهنگ به دریا دیدم» به «جویها را همه آهنگ به دریا دیدم»
تغییر مصرع ۲۳ از «از نعم گفتن تو سایل انعامت را» به «از نعم گفتن تو سائل انعامت را»