شمارهٔ ۱۳۵
پیش یاران امشبی ناخوانده مهمان آمدم
عاشقان تشنه لب را آب حیوان آمدم
مجلس این قوم را از رنگ و بویی چاره نیست
با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم
صورت جانم که هر چشمی نبیند روی من
فارغم کز دیدهٔ اغیار پنهان آمدم
عاشقانم را چو بر گوی گریبان غیرت است
امشبی بیزحمت گوی گریبان آمدم
در سخن از پسته خندان همیریزم شکر
کمتر از نقلی که بر سر وقت باران آمدم
عاشقان را گر چه از هجران پریشان داشتم
عاقبت هم بر سر ایشان پریشان آمدم
تا دل سرگشتگان چون گوی سرگردان کنم
اینک امشب با سر زلف چو چوگان آمدم
گر چه ترکم خوی ترکی کردهام بیرون ز سر
برسر یاران خود بی کیش و قربان آمدم
سالها در جست و جویم بود سرگشته همام
تا نپنداری که من در دستش آسان آمدم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش یاران امشبی ناخوانده مهمان آمدم
عاشقان تشنه لب را آب حیوان آمدم
هوش مصنوعی: امشب به جمع دوستان آمدهام بدون دعوت، تا به عشقورزان تشنه کمک کنم و به آنها آب حیات بدهم.
مجلس این قوم را از رنگ و بویی چاره نیست
با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم
هوش مصنوعی: این جمعیت به هیچ چیز دیگری جز زیبایی و جذابیت توجه نمیکند. من با چهرهای پُر زرق و برق و مویی مانند انگور به اینجا آمدهام.
صورت جانم که هر چشمی نبیند روی من
فارغم کز دیدهٔ اغیار پنهان آمدم
هوش مصنوعی: روی جانم به قدری زیباست که هیچ چشمی نمیتواند آن را ببیند. من از چشم دیگران پنهان شدهام و در تنهایی خودم هستم.
عاشقانم را چو بر گوی گریبان غیرت است
امشبی بیزحمت گوی گریبان آمدم
هوش مصنوعی: من امشب بدون زحمت و دردسر، به دیدار عاشقانم آمدهام، چون همواره حامی و نگهبان آنها هستم.
در سخن از پسته خندان همیریزم شکر
کمتر از نقلی که بر سر وقت باران آمدم
هوش مصنوعی: من در حرفهایم از پستهای شاداب و خوشطعم سخن میگویم که شیرینیاش کمتر از شیرینی شکلاتی است که در زمان باران به دستم رسیده است.
عاشقان را گر چه از هجران پریشان داشتم
عاقبت هم بر سر ایشان پریشان آمدم
هوش مصنوعی: عاشقان را با وجود اینکه از دوری و جدایی دچار اضطراب و نگرانی کرده بودم، در نهایت خودم نیز با حالتی پریشان و آشفته نزد آنها آمدم.
تا دل سرگشتگان چون گوی سرگردان کنم
اینک امشب با سر زلف چو چوگان آمدم
هوش مصنوعی: امشب با موهای بلند و زیبا که مانند توپ بازی به این سو و آن سو میروند، آمدهام تا دلهای سرگشته را همچون گویهای سرگردان به حرکت درآورم.
گر چه ترکم خوی ترکی کردهام بیرون ز سر
برسر یاران خود بی کیش و قربان آمدم
هوش مصنوعی: هر چند که من ترک هستم و به زبان و فرهنگ ترکی وابستهام، اما با این حال در کنار دوستان خود بدون هیچگونه ایمان خاصی و به عنوان قربانی حضور دارم.
سالها در جست و جویم بود سرگشته همام
تا نپنداری که من در دستش آسان آمدم
هوش مصنوعی: سالها در پی یافتن همام سرگردان بودم، تا اینکه نپنداری که به سادگی در دستانش قرار گرفتم.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۴ از «با رخ گل گون و زلف عنبر افشان آمدم» به «با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم»
تغییر مصرع ۸ از «امشبی بی زحمت گوی گریبان آمدم» به «امشبی بیزحمت گوی گریبان آمدم»
تغییر مصرع ۹ از «در سخن از پسته خندان همی ریزم شکر» به «در سخن از پسته خندان همیریزم شکر»
تغییر مصرع ۱۵ از «گر چه تر کم خوی ترکی کرده ام بیرون زسر» به «گر چه ترکم خوی ترکی کردهام بیرون ز سر»
تغییر مصرع ۱۷ از «سال ها در جست و جویم بود سر گشته همام» به «سالها در جست و جویم بود سرگشته همام»