گنجور

شمارهٔ ۱۳۴

نرسیده‌ست به گوش تو مگر فریادم
ورنه هرگز ندهد دل که نیاری یادم
در همه شهر چو روی تو ندیدم رویی
که بر او فتنه شوی تا بستاند دادم
طاقت آمدنم نیست مگر خاک شوم
تا از اینجا به سر کوی تو آرد بادم
تا رگی در تن من زنده بود می‌ورزم
هوس بندگیت وز دو جهان آزادم
اشک رازم همه چون باد فرو می‌خواند
ور نه من راز تو را پیش کسی نگشادم
هر کسی را بود از دوست تمنای وصال
من بیچاره به امید خیالی شادم
دوش می‌گفت خیال تو که بیچاره همام
خوش نیاسود دمی تا قدمی ننهادم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نرسیده‌ست به گوش تو مگر فریادم
ورنه هرگز ندهد دل که نیاری یادم
هوش مصنوعی: اگر صدای فریادم به تو نرسیده، دلیلش این است که قلبم هرگز نمی‌تواند فراموش کند که تو را به یاد نیاورد.
در همه شهر چو روی تو ندیدم رویی
که بر او فتنه شوی تا بستاند دادم
هوش مصنوعی: در تمام شهر، چهره‌ای را ندیدم که از زیبایی‌اش مثل تو، وجودم را دگرگون کند و برایش جانم را فدای عشق کنم.
طاقت آمدنم نیست مگر خاک شوم
تا از اینجا به سر کوی تو آرد بادم
هوش مصنوعی: درست است که نمی‌توانم در اینجا بمانم، مگر اینکه همچون خاک بشوم تا باد مرا به سمت کوی تو ببرد.
تا رگی در تن من زنده بود می‌ورزم
هوس بندگیت وز دو جهان آزادم
هوش مصنوعی: تا وقتی که زنده هستم، عشق به تو را در دل خود حفظ می‌کنم و از تمام دنیای اطراف بی‌نیازم.
اشک رازم همه چون باد فرو می‌خواند
ور نه من راز تو را پیش کسی نگشادم
هوش مصنوعی: اشک من همه دردها و رازهایم را همچون باد در خود می‌گیرد و اگر نه، هرگز رازی از تو را به کسی نمی‌گویم.
هر کسی را بود از دوست تمنای وصال
من بیچاره به امید خیالی شادم
هوش مصنوعی: هر کس آرزوی دیدار دوستش را دارد، اما من، بیچاره، فقط به امید یک خیال خوش زندگی می‌کنم.
دوش می‌گفت خیال تو که بیچاره همام
خوش نیاسود دمی تا قدمی ننهادم
هوش مصنوعی: دیشب در خواب به یاد تو بودم و فکر می‌کردم که همام، بیچاره، نتوانسته است حتی برای لحظه‌ای آرامش کند تا اینکه قدم‌هایی بردارد.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۱ از «نرسیده ست به گوش تو مگر فریادم» به «نرسیده‌ست به گوش تو مگر فریادم»

تغییر مصرع ۴ از «که برو فتنه شوی تا بستاند دادم» به «که بر او فتنه شوی تا بستاند دادم»

تغییر مصرع ۶ از «تا ازینجا به سر کوی تو آرد بادم» به «تا از اینجا به سر کوی تو آرد بادم»

تغییر مصرع ۷ از «تا رگی در تن من زنده بود می ورزم» به «تا رگی در تن من زنده بود می‌ورزم»

تغییر مصرع ۹ از «اشکر از مهمه چون باد فرو می خواند» به «اشک رازم همه چون باد فرو می‌خواند»

تغییر مصرع ۱۰ از «ورنه من راز تورا پیش کسی نگشادم» به «ور نه من راز تو را پیش کسی نگشادم»

تغییر مصرع ۱۳ از «دوش می گفت خیال تو که بیچاره همام» به «دوش می‌گفت خیال تو که بیچاره همام»