گنجور

شمارهٔ ۱۳

ترکم زمی مغانه سرمست
می‌آمد و عقل رفته از دست
مخمور ز باده چشم جادو
شوریده ز باد زلف چون شست
در باره سوار بود چون دید
رخسار مرا ز زین فروجست
دستم به لب چو لعل بوسید
و اندر قدمم چو خاک شد پست
برداشت ز خاک رخ پس آنگه
بنشاند مرا و خویش ننشست
یک شیشه شراب داشت با خود
زان باده که جرعه‌ای کند مست
پر کرد و یکی قدح به من داد
واخوردم و دل ز غصه وارست
چون مست شدم ز باده گفتم
ای ترک کنون که توبه بشکست
درده می ارغوان و گر نیست
دستار من از در گرو هست
ترکم چو شنید همچو جوزا
در خدمت من نطاق دربست
میداد شراب ناب و نقلم
از پسته خویش داد پیوست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترکم زمی مغانه سرمست
می‌آمد و عقل رفته از دست
هوش مصنوعی: شخصی که در میان زنان مغانه، به خاطر نوشیدن می مست شده بود، از سرزمین خود دور شده و عقلش را نیز از دست داده است.
مخمور ز باده چشم جادو
شوریده ز باد زلف چون شست
هوش مصنوعی: مست از شراب و مجذوب زیبایی چشم، دیوانه و آشفته از نسیم پیچش مو.
در باره سوار بود چون دید
رخسار مرا ز زین فروجست
هوش مصنوعی: زمانی که سواری به من نگاه کرد و صورت مرا دید، از اسب خود پایین آمد.
دستم به لب چو لعل بوسید
و اندر قدمم چو خاک شد پست
هوش مصنوعی: دستم را مثل لعل بوسید و در زیر پایم مثل خاک شد.
برداشت ز خاک رخ پس آنگه
بنشاند مرا و خویش ننشست
هوش مصنوعی: از خاک صورتش مرا برداشت و سپس مرا نشاند، اما خود او نایستاد.
یک شیشه شراب داشت با خود
زان باده که جرعه‌ای کند مست
هوش مصنوعی: او یک بطری شراب همراه خود داشت که با نوشیدن حتی یک قطره از آن مست می‌شود.
پر کرد و یکی قدح به من داد
واخوردم و دل ز غصه وارست
هوش مصنوعی: گذراندن یک لحظه خوش و نوشیدن جامی از شراب باعث شد که از غم و اندوهم آزاد شوم.
چون مست شدم ز باده گفتم
ای ترک کنون که توبه بشکست
هوش مصنوعی: وقتی که از نوشیدنی مست شدم، به خودم گفتم ای ترک، حال که توبه‌ام را شکستم.
درده می ارغوان و گر نیست
دستار من از در گرو هست
هوش مصنوعی: اگرچه کمرم از درد می‌سوزد و نمی‌توانم دیگر تاب بیاورم، اما با این حال، از بند رهایی نخواهم یافت و همچنان تحت کنترل و محدودیت خواهم بود.
ترکم چو شنید همچو جوزا
در خدمت من نطاق دربست
هوش مصنوعی: وقتی او از من جدا شد، مانند جوزا در خدمت من ایستاده بود و بدون هیچ محدودیتی در دسترس قرار گرفت.
میداد شراب ناب و نقلم
از پسته خویش داد پیوست
هوش مصنوعی: شراب باکیفیت را نوشیدم و درباره‌ی ویژگی‌ها و خصوصیات خودم صحبت کردم.

حاشیه ها

1399/02/03 23:05
علی حصاری

پر کرد و یکی قدح به من داد
واخوردم و دل زغته وارست
در این بیت در مصراع دوم غصه درست است

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «می آمد و عقل رفته از دست» به «می‌آمد و عقل رفته از دست»

تغییر مصرع ۵ از «درباره سوار بود چون دید» به «در باره سوار بود چون دید»

تغییر مصرع ۶ از «رخسار مرا ز زین فرو جست» به «رخسار مرا ز زین فروجست»

تغییر مصرع ۱۲ از «زان باده که جرعه یی کند مست» به «زان باده که جرعه‌ای کند مست»

تغییر مصرع ۱۴ از «واخوردم و دل زغته وارست» به «واخوردم و دل ز غصه وارست»

تغییر مصرع ۱۷ از «در ده می ارغوان و گر نیست» به «درده می ارغوان و گر نیست»

تغییر مصرع ۲۰ از «در خدمت من نطاق در بست» به «در خدمت من نطاق دربست»