شمارهٔ ۱۲۹
ماه ز مشرق طلوع کرد چو رویت تمام
نی که بود مه که زو مهر کند نور وام
ماه فلک را قدی نیست چو سرو سهی
سرو سهی را رخی نیست چو ماه تمام
هر دو تو داری و بس نیست نظیر تو کس
طوطی جان در قفس شد شکرت را غلام
چون که پریشان شود زلف خوشت نیم روز
شبرو عیار را کار شود با نظام
باز نداند کسی نیم شب از نیم روز
پای چو بیرون نهی نیم شبی از مقام
نیست تنت ز آب و خاک هست همه جان پاک
گشت مجسم مگر روح لطیف همام
عاجزم از وصف تو یک سخنم بیش نیست
خاتم خوبان تویی ختم کنم والسلام
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماه ز مشرق طلوع کرد چو رویت تمام
نی که بود مه که زو مهر کند نور وام
هوش مصنوعی: ماه از سمت مشرق سر برآورد، مانند چهرهات که کامل و بینقص است. اینجا اشاره به این دارد که هیچ کس به زیبایی و نورانیی تو نمیرسد، چرا که تو همانند ماهی هستی که منبع نور و مهر است.
ماه فلک را قدی نیست چو سرو سهی
سرو سهی را رخی نیست چو ماه تمام
هوش مصنوعی: ماه در آسمان قامت و قدی ندارد که به اندازه سرو بلند باشد و سروی که بهشتی است، چهرهای ندارد به زیبایی ماه کامل.
هر دو تو داری و بس نیست نظیر تو کس
طوطی جان در قفس شد شکرت را غلام
هوش مصنوعی: تو ویژگیهایی داری که هیچکس مانند تو نیست. طوطی جان در قفس، به خاطر تو، به خدمت تو درآمده است.
چون که پریشان شود زلف خوشت نیم روز
شبرو عیار را کار شود با نظام
هوش مصنوعی: زمانی که زلف خوش تو به هم بریزد، در نیمروز، آن کس که شبگرد و عیار است، کارش به هم میریزد.
باز نداند کسی نیم شب از نیم روز
پای چو بیرون نهی نیم شبی از مقام
هوش مصنوعی: هیچکس در تاریکی نیمهشب، تفاوتی با روشنایی نیمروز نمیبیند، وقتی که تو نیمهشب را از مقام خود بیرون کردهای.
نیست تنت ز آب و خاک هست همه جان پاک
گشت مجسم مگر روح لطیف همام
هوش مصنوعی: بدن تو از آب و خاک نیست، بلکه جانت پاک است و تنها روح لطیف همام به تصویر درآمده است.
عاجزم از وصف تو یک سخنم بیش نیست
خاتم خوبان تویی ختم کنم والسلام
هوش مصنوعی: من از توصیف تو ناتوانم، تنها یک سخن دارم که تو بهترین هستی و کلامم را به همین جا ختم میکنم.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۲ از «نسی که بود مه که زو مهر کند نور وام» به «نی که بود مه که زو مهر کند نور وام»
تغییر مصرع ۸ از «شب رو عیار را کار شود با نظام» به «شبرو عیار را کار شود با نظام»
تغییر مصرع ۱۴ از «خاتم خو بان تویی ختم کنم والسلام» به «خاتم خوبان تویی ختم کنم والسلام»