اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پرده خویش تویی پرده برانداز ز پیش
یار بارت ندهد تا نشوی دشمن خویش
هوش مصنوعی: تو خود پردهپوشی و باید که پرده را از مقابل یار کنار بزنی. تا زمانی که این کار را نکنی، نمیتوانی دوست واقعی خود را پیدا کنی و در نهایت به دشمن خود تبدیل خواهی شد.
آفتابیست که از دیدۀ کس نیست دریغ
گر هواهای تو چون ابر نباید در پیش
هوش مصنوعی: خورشیدی وجود دارد که هیچ کس آن را نمیبیند. بنابراین اگر خواستههایت مانند ابرها ذاتی ناپایداری دارند، نباید مانع از تابش این خورشید شوند.
آشنایی نبود جان تو را با جانان
تا به خود باشی و داری سر بیگانه و خویش
هوش مصنوعی: تا زمانی که نسبت به محبوب واقعیات آشنا نباشی، نمیتوانی خودت را پیدا کنی و درک درستی از جدایی و نزدیکیها نخواهی داشت.
هر که برخاست خیال دو جهان از نظرش
پادشاهیست به معنی و به صورت درویش
هوش مصنوعی: هر کسی که به اوج تفکر و بصیرت برسد، در نظرش جهانهای مختلف همچون یک پادشاهی عظیم جلوه میکند، حتی اگر در ظاهر به شکل یک درویش ساده به نظر برسد.
نفس در راه محبت چو کم از کم گردد
قرب او در نظر دوست شود بیش از پیش
هوش مصنوعی: وقتی که در عشق و محبت، خود را کمتر ببینیم و از خودخواهی کاسته شویم، نزد دوست بیشتر عزیز و نزدیک خواهیم شد.
دل که ایمان وی از نور رخ جانان است
چون سر زلف دلارام بود کافرکیش
هوش مصنوعی: دل، که ایمانش از درخشندگی چهره محبوب ناشی میشود، همچون موی پیچیده و زیبا که به طور افراطی در آرایش خود است، بیدینی و کفر را به تصویر میکشد.
ای همام این سخنان تو نه طرزیست که آن
باز یابند به فکر و خرد دوراندیش
هوش مصنوعی: ای همام، این حرفها و سخنان تو از نوعی نیست که بتواند در ذهن و اندیشههای عمیق و دوراندیشانه تجلی یابد.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۲ از «بار بارت ندهد تا نشوی دشمن خویش» به «یار بارت ندهد تا نشوی دشمن خویش»
تغییر مصرع ۳ از «آفتابی ست که از دید؛ کس نیست دریغ» به «آفتابیست که از دیدۀ کس نیست دریغ»
تغییر مصرع ۶ از «تا به خود باشی وداری سر بیگانه و خویش» به «تا به خود باشی و داری سر بیگانه و خویش»
تغییر مصرع ۷ از «هر که برخاست خیال در جهان از نظرش» به «هر که برخاست خیال دو جهان از نظرش»
تغییر مصرع ۸ از «پادشاهی ست به معنی و به صورت درویش» به «پادشاهیست به معنی و به صورت درویش»
تغییر مصرع ۹ از «نفس در راه محبت جو کم از کم گردد» به «نفس در راه محبت چو کم از کم گردد»
تغییر مصرع ۱۲ از «چون سر زلف دلارام بود کافر کیش» به «چون سر زلف دلارام بود کافرکیش»
تغییر مصرع ۱۳ از «ای همام این سخنان تو نه طرزی ست که آن» به «ای همام این سخنان تو نه طرزیست که آن»
تغییر مصرع ۱۴ از «باز یا بند به فکر و خرد دور اندیش» به «باز یابند به فکر و خرد دوراندیش»