گنجور

شمارهٔ ۱۱۸

اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش
ور بود تشنه جگر چشمهٔ حیوان در پیش
لذت آب ز سیراب نباید پرسید
این سخن خوش بود از تشنه جیحون اندیش
ذوق آن حال کسی راست که از نوش وصال
به فراغت شود و می‌خورد از هجران نیش
مرد را آرزوی نفس حجاب نظر است
التفاتی به جهان زان ننماید درویش
عشق بازان حقیقت همه بازی شمرند
مهر آن دل که بود در هوس مرهم ریش
عشق حالی‌ست عجب زان نتوان داد نشان
نرسیده‌ست به ما مدعیان نامی بیش
تو هم آیینه و هم ناظر و هم منظوری
چشم بگشای ودر آیینه ببین صورت خویش
ای همام این سخن از دفتر اصحاب دل است
تا نشویی ورق نفس ندانی معنیش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش
ور بود تشنه جگر چشمهٔ حیوان در پیش
هوش مصنوعی: درویشی هیچ‌گاه اشتیاق و آرزوی خود را که به چیزی بزرگ و ارزشمند دارد، نخواهد فروخت، حتی اگر در موقعیت بسیار سختی باشد و تشنه به زندگی و فراوانی باشد.
لذت آب ز سیراب نباید پرسید
این سخن خوش بود از تشنه جیحون اندیش
هوش مصنوعی: لذت نوشیدن آب را از کسی که سیراب شده نپرس، زیرا این حرف از کسی که به شدت تشنه است، بسیار خوشایند به نظر می‌رسد.
ذوق آن حال کسی راست که از نوش وصال
به فراغت شود و می‌خورد از هجران نیش
هوش مصنوعی: کسی که از شیرینی وصال و دیدار معشوق لذت می‌برد، در حالی که در آرامش است، می‌تواند از درد و جدایی کناره‌گیری کند و بیدلی را که از دوری عشق برایش پیش می‌آید، تحمل کند.
مرد را آرزوی نفس حجاب نظر است
التفاتی به جهان زان ننماید درویش
هوش مصنوعی: مرد برای رسیدن به خواسته‌های خود، حجاب و مانعی بر سر راهش می‌بیند و به خاطر آن، درویش و بی‌نیاز به دنیا توجهی ندارد.
عشق بازان حقیقت همه بازی شمرند
مهر آن دل که بود در هوس مرهم ریش
هوش مصنوعی: عاشقانی که به حقیقت عشق پی برده‌اند، همه چیز را به عنوان بازی می‌نگرند. اما کسی که دلش پر از آرزوهای عاشقانه است، به دنبال آرامش و درمانی برای زخم‌هایش می‌باشد.
عشق حالی‌ست عجب زان نتوان داد نشان
نرسیده‌ست به ما مدعیان نامی بیش
هوش مصنوعی: عشق حالتی شگفت‌انگیز است که نمی‌توان هیچ نشانی از آن ارائه داد. ما مدعیان بزرگ هنوز به این احساس ناب دست نیافته‌ایم.
تو هم آیینه و هم ناظر و هم منظوری
چشم بگشای ودر آیینه ببین صورت خویش
هوش مصنوعی: تو هم مانند یک آیینه هستی و هم ناظر. پس چشمانت را باز کن و در آیینه خود، چهره‌ات را تماشا کن.
ای همام این سخن از دفتر اصحاب دل است
تا نشویی ورق نفس ندانی معنیش
هوش مصنوعی: ای همام، این کلام از کتاب اهل دل گرفته شده است؛ تا زمانی که ورق وجود خود را نخوانی، نخواهی فهمید منظور چیست.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۶ از «به فراغت شود و می خورد از هجران نیش» به «به فراغت شود و می‌خورد از هجران نیش»

تغییر مصرع ۱۱ از «عشق حالی ست عجب زان نتوان داد نشان» به «عشق حالی‌ست عجب زان نتوان داد نشان»

تغییر مصرع ۱۲ از «نرسیده ست به ما مدعیان نامی بیش» به «نرسیده‌ست به ما مدعیان نامی بیش»