شمارهٔ ۱۰۸
لبت راست آب حیاتی دگر
دهان تو دارد نباتی دگر
تو سلطان حسنی و ما بینوا
بود حسن را هم زکاتی دگر
نظر کرده چشمت یکی ره به من
نماید مگر التفاتی دگر
بر اصحاب دل از خط آوردهای
به صد جان و صد دل براتی دگر
لبت گر زند یک نفس با همام
یبخشد به جانش حیاتی دگر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لبت راست آب حیاتی دگر
دهان تو دارد نباتی دگر
هوش مصنوعی: لبهای تو مانند منبع آب حیات هستند و دهان تو در مقایسه با آن حیات دیگری را به همراه دارد.
تو سلطان حسنی و ما بینوا
بود حسن را هم زکاتی دگر
هوش مصنوعی: تو پر از زیبایی و ما به حال خود رها شدهایم، و حتی حسن زیبایی تو نیز نیازمند نوعی فداکاری و گذشت است.
نظر کرده چشمت یکی ره به من
نماید مگر التفاتی دگر
هوش مصنوعی: نگاه چشمانت باید راهی به سوی من باز کند، مگر اینکه توجهی دیگر از تو به من معطوف شود.
بر اصحاب دل از خط آوردهای
به صد جان و صد دل براتی دگر
هوش مصنوعی: به دوستان دل، تو پیامی فرستادهای که با جان و دل بسیار، نشان از یک آزادی و رهایی جدید است.
لبت گر زند یک نفس با همام
یبخشد به جانش حیاتی دگر
هوش مصنوعی: اگر لب تو فقط یک بار با همام تماس پیدا کند، به جان او زندگی تازهای میبخشد.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۳ از «تو سلطان حسنی و ما بی نوا» به «تو سلطان حسنی و ما بینوا»
تغییر مصرع ۷ از «بر اصحاب دل از خط آورده ای» به «بر اصحاب دل از خط آوردهای»
تغییر مصرع ۸ از «به صد جان وصد دل براتی دگر» به «به صد جان و صد دل براتی دگر»
تغییر مصرع ۱۰ از «بخشد به جانش حیاتی دگر» به «یبخشد به جانش حیاتی دگر»