اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به کنج عافیت چون پای در دامان کشید
حلقه زلف تواش در حلقه رندان کشید
هوش مصنوعی: وقتی دل به آرامش و آسایش میرسد، و هنگامی که پایش را در دامن زندگی قرار میدهد، زلف تو باعث میشود تا در میان رندان و عاشقان گرفتار شود.
بینوایی ره به سوی گنج سلطان باز یافت
تشنهای جان را به سوی چشمهٔ حیوان کشید
هوش مصنوعی: یک بیخانمان به خزانهی پادشاه راه پیدا کرد و مانند تشنهای که به چشمهی حیات میرسد، جانش به سوی آن کشیده شد.
گرچه زحمت یافت دل باری مراهم راحتیست
کاخر آن رنج از برای آن لب و دندان کشید
هوش مصنوعی: هرچند که دل من زحمت میکشد، اما در عوض آرامش و راحتی را به من هدیه میدهد، چون تمام آن رنجها به خاطر زیبایی و خوشی لبها و دندانهای تو بود.
تا خرامان دیدهام بالای چون سرو تو را
کافرم گر دیگرم خاطر به سروستان کشید
هوش مصنوعی: هرگاه با زیبایی مانند تو روبرو شوم، حتی اگر به باغ و گلزار دیگری بروم، دیگر از زیبایی آنجا لذتی نمیبرم و گویی به نوعی بیدینی میورزم.
چون نظر کردم به ابرویت مرا چشم تو گفت
با چنین بازو کمان نیکوان نتوان کشید
هوش مصنوعی: وقتی به ابروهای تو نگاه کردم، چشمانت به من گفتند که با چنین بازوهایی نمیتوان کمانهای خوشقامت را کشید.
از برای چشم نرگس هر سحر باد صبا
خاک پایش را به سر برداشت در بستان کشید
هوش مصنوعی: هر صبح، به خاطر زیبایی چشمهای نرگس، نسیم صبحگاهی خاک پای او را برمیدارد و به باغ میبرد.
باد چون بگذشت بر زلف پر از چین تو گفت
مشک میباید از این کشور به ترکستان کشید
هوش مصنوعی: باد که از کنار زلفهای پرچین تو عبور کرد، گفت که باید عطر مشک از این سرزمین به ترکستان برده شود.
در جهان دانی که داند اندکی حال همام
وان که جانم ز اشتیاق خدمت جانان کشید
هوش مصنوعی: در جهان، تنها عدهای اندک از حال و احوال دیگران آگاهند و این در حالی است که من به شدت مشتاق خدمت به محبوبم هستم و جانم به خاطر این اشتیاق به تنگ آمده است.
عاجزی سرگشتهای داند که در راه حجاز
تشنگیها از هوای گرم تابستان کشید
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر حجاز سفر میکند و به دلیل گرمای تابستان با تشنگیهای زیادی روبهرو میشود، احساس ناچاری و سردرگمی میکند.
حاشیه ها
1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبانزاده
تغییر مصرع ۳ از «بی نوایی ره به سوی گنج سلطان باز یافت» به «بینوایی ره به سوی گنج سلطان باز یافت»
تغییر مصرع ۴ از «تشنه یی جان را به سوی چشمهٔ حیوان کشید» به «تشنهای جان را به سوی چشمهٔ حیوان کشید»
تغییر مصرع ۵ از «گرچه زحمت بافت دل باری مراهم راحتی ست» به «گرچه زحمت یافت دل باری مراهم راحتیست»
تغییر مصرع ۷ از «تا خرامان دیده ام بالای چون سرو تو را» به «تا خرامان دیدهام بالای چون سرو تو را»
تغییر مصرع ۱۳ از «بادچون بگذشت برزلف پراز چین تو گفت» به «باد چون بگذشت بر زلف پر از چین تو گفت»
تغییر مصرع ۱۴ از «مشک می بایدازین کشور به ترکستان کشید» به «مشک میباید از این کشور به ترکستان کشید»
تغییر مصرع ۱۷ از «عاجزی سرگشته یی داند که در راه حجاز» به «عاجزی سرگشتهای داند که در راه حجاز»
تغییر مصرع ۱۸ از «تشنگیها از هوای گرم تابستان کشید» به «تشنگیها از هوای گرم تابستان کشید»