و منهم: داعی اهل مجاهدت، و قائم اندر محلّ مشاهدت، محمّد بن واسع -رَضِيَ اللّه عنه-
که اندر وقت وی چون وی نبود، و صحبت بسیار کس از صحابه و تابعین دریافته بود و گروهی را از مشایخ مقدم دیده. اندر این طریقت بهرهای تمام داشت رضی اللّه عنه و اندر حقایق، انفاسی عالی و اشارتی کامل.
از وی آمده است که گفت: «ما رأیتُ شیئاً إلّا و رأیتُ اللّهَ فیه.» هیچ چیزی ندیدم که نه حق را اندر آن بدیدم و این مقام مشاهدت باشد؛ که بنده اندر غلبهٔ دوستی فاعل به درجتی رسد که اندر فعل وی نگرد فعل نبیند فاعل بیند؛ چنانکه کسی اندر صورتی نگرد مصور بیند و حقیقت این به قول خلیل علیه السّلام بازگردد که ماه و آفتاب و ستاره را گفت: «هذا ربّی (۷۷/الأنعام)»، و آن اندر حال غلبهٔ شوق بود که هرچه میدید جمله به صفت محبوب خود میدید؛ ازیرا که چون دوستان نگاه کنند عالمی بینند مقهور قهر وی و اسیر سلطان وی و وجود این در جنب قدرت فعل متلاشی و اندر ذل کن وی ناچیز، به چشم اشتیاق اندر آن نگرند. مقهور نبینند قاهر بینند. مفعول نبینند فاعل بینند. مخلوق نبینند خالق بینند و این اندر باب المشاهدات بیاریم، ان شاء اللّه تعالی.
و اینجا مر گروهی را غلطی بیوفتد که گویند گفته است آن مرد که: «رأیتُ اللّه فیه.» این، مکان و تجزیت و حلول اقتضا کند و این کفر محض باشد؛ از آنچه مکان جنس متمکّن بود. اگر تقدیر کند کسی که مکان مخلوق است، باید که متمکّن نیز مخلوق باشد و اگر تقدیر کند که متمکّن قدیم است باید که مکان نیز قدیم بود و بدین قول دو فساد حاصل آید: یا خلق را قدیم باید گفت و یا خالق را مُحدَث و این هر دو کفر باشد. پس این رؤیت او اندر چیزها به معنی آیات و دلایل و براهین وی بود اندر چیزها، یا بدان معنی که اوّل گفتم و اندر این رموز لطیف است که به جایگاه بیارم، إن شاء اللّه.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و منهم: داعی اهل مجاهدت، و قائم اندر محلّ مشاهدت، محمّد بن واسع -رَضِيَ اللّه عنه-
هوش مصنوعی: در میان آنها، دعوتمند به مجاهدت و کسی که در محل مشاهده است، محمد بن واسع -رضی الله عنه- است.
که اندر وقت وی چون وی نبود، و صحبت بسیار کس از صحابه و تابعین دریافته بود و گروهی را از مشایخ مقدم دیده. اندر این طریقت بهرهای تمام داشت رضی اللّه عنه و اندر حقایق، انفاسی عالی و اشارتی کامل.
هوش مصنوعی: در زمان او، به خاطر نبودن او، بسیاری از افراد از صحابه و تابعین را ملاقات کرده بود و با تعدادی از مشایخ برجسته نیز آشنا شده بود. او در این مسیر به طور کامل بهرهمند بود و در زمینه حقایق، دارای نفوس بلند و اشارههای ارزندهای بود.
از وی آمده است که گفت: «ما رأیتُ شیئاً إلّا و رأیتُ اللّهَ فیه.» هیچ چیزی ندیدم که نه حق را اندر آن بدیدم و این مقام مشاهدت باشد؛ که بنده اندر غلبهٔ دوستی فاعل به درجتی رسد که اندر فعل وی نگرد فعل نبیند فاعل بیند؛ چنانکه کسی اندر صورتی نگرد مصور بیند و حقیقت این به قول خلیل علیه السّلام بازگردد که ماه و آفتاب و ستاره را گفت: «هذا ربّی (۷۷/الأنعام)»، و آن اندر حال غلبهٔ شوق بود که هرچه میدید جمله به صفت محبوب خود میدید؛ ازیرا که چون دوستان نگاه کنند عالمی بینند مقهور قهر وی و اسیر سلطان وی و وجود این در جنب قدرت فعل متلاشی و اندر ذل کن وی ناچیز، به چشم اشتیاق اندر آن نگرند. مقهور نبینند قاهر بینند. مفعول نبینند فاعل بینند. مخلوق نبینند خالق بینند و این اندر باب المشاهدات بیاریم، ان شاء اللّه تعالی.
هوش مصنوعی: شخصی گفته است: «هیچ چیزی را ندیدم که در آن خدا را نبینم.» این جمله به معنای این است که او در هر چیزی وجود حق را مشاهده کرده است و این مقام مشاهدهگرانه است. بندهای میتواند به مقامی برسد که در افعال خداوند فقط خود او را ببیند و نه فعل او را. این شبیه به این است که کسی به تصویری نگاه کند و فقط مصور را ببیند. این واقعیت به گفته خلیل علیهالسلام برمیگردد که در مورد ماه، خورشید و ستاره بیان میکند: «این پروردگار من است» و این بیان در حالی است که او در غلبه شوق به چنین دیدگاهی دست یافته است. او هرچه میبیند، به صفات محبوب خود مینگرد. زیرا وقتی دوستان به جهان نگاه میکنند، جهانی را میبینند که تحت سلطه و قدرت اوست و وجود آن چیزها در برابر قدرت او ناچیز است. آنها به جای دیدن مغلوب، قاهر را میبینند و به جای مشاهده مخلوق، خالق را در مییابند. این موضوع در زمینه مشاهدههای روحانی قابل بررسی است.
و اینجا مر گروهی را غلطی بیوفتد که گویند گفته است آن مرد که: «رأیتُ اللّه فیه.» این، مکان و تجزیت و حلول اقتضا کند و این کفر محض باشد؛ از آنچه مکان جنس متمکّن بود. اگر تقدیر کند کسی که مکان مخلوق است، باید که متمکّن نیز مخلوق باشد و اگر تقدیر کند که متمکّن قدیم است باید که مکان نیز قدیم بود و بدین قول دو فساد حاصل آید: یا خلق را قدیم باید گفت و یا خالق را مُحدَث و این هر دو کفر باشد. پس این رؤیت او اندر چیزها به معنی آیات و دلایل و براهین وی بود اندر چیزها، یا بدان معنی که اوّل گفتم و اندر این رموز لطیف است که به جایگاه بیارم، إن شاء اللّه.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره میشود که برخی افراد به اشتباه فکر میکنند که کسی گفته است: «خدا را در او دیدم.» این حرف به معنای مکان، تجزیه و حلول بودن خداوند است و این کفر به شمار میآید، چرا که مکان نیاز به موجودی مادی و قابل لمس دارد. اگر کسی بگوید که مکان مخلوق است، در این صورت موجودی که در آن قرار دارد هم باید مخلوق باشد. و اگر ادعا کند که این موجود قدیم است، آنگاه مکان نیز باید قدیم باشد. این دیدگاه دو نتیجه نادرست دارد: یا باید آفریدهها را قدیم بدانیم یا خالق را تازه و جدید معرفی کنیم که هر دو مورد کفر محسوب میشود. بنابراین، دیدن خداوند در چیزها به معنای نشانهها و دلایل او در جهان است، یا به معنای دیگری که قبلاً اشاره کردم. این موضوع شامل رموز لطیفی است که انشاءالله در موقعیت مناسب بیان خواهم کرد.