گنجور

بخش ۳۸ - ۳۸ ابوالفوارس شاه بن شجاع الکرمانی، رضی اللّه عنه

و منهم: شاه شیوخ و تغیر از روزگار او منسوخ، ابوالفوارس شاه بن شجاع الکرمانی، رضی اللّه عنه

از ابنای ملوک بود و اندر زمانهٔ خود یگانه بود. صحبت ابوتراب نخشبی کرده بود و بسیاری از مشایخ را دریافته بود و اندر ذکر بوعثمان حیری طرفی از حال وی گفته آمده است. و وی را رسالات مشهور است اندر تصوّف و کتابی کرده است که آن را مراة الحکما خوانند. و او را کلام عالی است.

از وی می‌آید که گفت: «لِأهلِ الفَضْلِ فضلٌ مالم یَرَوْهُ، فإذا رَأَوْهُ فَلا فَضْلَ لهم، وَلِإهْلِ الْوِلایَةِ وِلایَةٌ ما لم یَرَوْها، فاذا رأوها فَلاوِلایَةَ لَهُم.» اهل فضل را فضل باشد بر همه تا آنگاه که فضل خود نبینند، چون بدیدند نیزشان فضل نماند و اهل ولایت را همچنین ولایت تا آنگاه است که ولایت خود نبینند که چون بدیند ولایتشان نماند و مراد از این، آن بود که آن‌جا که فضلو ولایت بود رؤیت از آن ساقط بود، چون رؤیت حاصل شد معنی ساقط شد؛ از آن‌چه فضل صفتی است که فضل نبیند و ولایت صفتی که رؤیت ولایت نباشد. چون کسی گوید که: «من فاضلم یا ولیّ»، نه فاضل بود نه ولی.

و اندر آثار وی مکتوب است که: چهل سال نخفت. چون بخفت خداوند سبحانه و تعالی را به خواب دید گفت: «بارخدایا، من تو را به بیداری شب می‌طلبیدم در خواب دیدم!» گفت: «یا شاه، در خواب بدان بیداریهای شب یافتی. گر آن‌جا بخفتی این‌جا ندیدی.» واللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: شاه شیوخ و تغیر از روزگار او منسوخ، ابوالفوارس شاه بن شجاع الکرمانی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: و از جمله آن‌ها: پادشاه شیخ‌ها و تغییرات زمان او، ابوالفوارس شاه بن شجاع کرمانی، که خداوند از او راضی باشد.
از ابنای ملوک بود و اندر زمانهٔ خود یگانه بود. صحبت ابوتراب نخشبی کرده بود و بسیاری از مشایخ را دریافته بود و اندر ذکر بوعثمان حیری طرفی از حال وی گفته آمده است. و وی را رسالات مشهور است اندر تصوّف و کتابی کرده است که آن را مراة الحکما خوانند. و او را کلام عالی است.
هوش مصنوعی: او از فرزندان پادشاهان بود و در زمان خود فردی منحصر به فرد محسوب می‌شد. با ابوتراب نخشبی صحبت کرده بود و با بسیاری از بزرگ‌ترها آشنا شده بود. درباره بوعثمان حیری برخی از احوال او ذکر شده است. او رسالات معروفی در زمینه تصوف دارد و کتابی نوشته که به نام «مراة الحکما» شناخته می‌شود. همچنین کلام او از عمق و کیفیت بالایی برخوردار است.
از وی می‌آید که گفت: «لِأهلِ الفَضْلِ فضلٌ مالم یَرَوْهُ، فإذا رَأَوْهُ فَلا فَضْلَ لهم، وَلِإهْلِ الْوِلایَةِ وِلایَةٌ ما لم یَرَوْها، فاذا رأوها فَلاوِلایَةَ لَهُم.» اهل فضل را فضل باشد بر همه تا آنگاه که فضل خود نبینند، چون بدیدند نیزشان فضل نماند و اهل ولایت را همچنین ولایت تا آنگاه است که ولایت خود نبینند که چون بدیند ولایتشان نماند و مراد از این، آن بود که آن‌جا که فضلو ولایت بود رؤیت از آن ساقط بود، چون رؤیت حاصل شد معنی ساقط شد؛ از آن‌چه فضل صفتی است که فضل نبیند و ولایت صفتی که رؤیت ولایت نباشد. چون کسی گوید که: «من فاضلم یا ولیّ»، نه فاضل بود نه ولی.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که به اهل فضل، فضلی داده می‌شود تا زمانی که خود را نبینند؛ اما وقتی که خود را مشاهده کردند، آن فضل از بین می‌رود. همچنین به اهل ولایت نیز همین طور است؛ تا زمانی که ولایت خود را ندیده‌اند، ولایت دارند و وقتی آن را ببینند، دیگر ولایتی نمی‌ماند. منظور این است که در جایی که فضیلت و ولایت وجود دارد، دیدن آن‌ها باعث سقوط ارزش‌شان می‌شود. چون فضیلت و ولایت به گونه‌ای تعریف می‌شوند که نباید به خودشان توجه کنند. اگر کسی بگوید که "من فاضلم" یا "من ولی‌ام"، در واقع نه فاضل است و نه ولی.
و اندر آثار وی مکتوب است که: چهل سال نخفت. چون بخفت خداوند سبحانه و تعالی را به خواب دید گفت: «بارخدایا، من تو را به بیداری شب می‌طلبیدم در خواب دیدم!» گفت: «یا شاه، در خواب بدان بیداریهای شب یافتی. گر آن‌جا بخفتی این‌جا ندیدی.» واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: در آثار او نوشته شده است که: چهل سال نخوابید. وقتی خوابش برد، خداوند را در خواب دید و گفت: «بار خدا، من تو را در بیداری شب می‌طلبیدم و حالا در خواب تو را دیدم!» خداوند گفت: «ای پادشاه، در خواب همان بیداری شب را یافتی. اگر آن‌جا خوابیده بودی، این‌جا را نمی‌دیدی.» و خداوند داناتر است.