و منهم: امام مطّلبی، و ابن عمّ نبی، ابوعبداللّه محمد بن ادریس الشّافعی، رضی اللّه عنه
از بزرگان وقت بود واندر جملهٔ علوم امام. معروف بود به فتوت و ورع. و وی را مناقب بسیار و مشهور است و کلام عالی.
شاگرد امام مالک بود تا به مدینه بود. چون به عراق آمد به محمدبن الحسن اختلاف ساخت، رضی اللّه عنه.
و پیوسته اندر طبعش ارادت عزلتی میبود و طلب میکرد تحقیق این طریق را، تا گروهی بر وی مجتمع شدند و اقتدا بر او کردند احمدبن حنبل از ایشان بود. آنگاه به طلب جاه و برزش امامت مشغول شد و از آن بازماند، و اندر همه احوال محمود الخصال بود.
و اندر ابتدای احوال از متصوّفه اندر دلش خشونتی میبود تا سلیم راعی را بدید و بدو تقرب کرد. از بعد آن، هر کجا رفتی طلب کنندهٔ حقیقتی بودی.
از وی میآید که گفت: «إذا رأیتَ العالِمَ یشتَغِلُ بالرُّخَصِ فَلَیْسَ یجیء منه شیءً.» چون عالم را بینی که رُخَص و تأویلات مشغول گردد، بدان که از وی هیچ نیاید؛ یعنی علما پیشگاه همه خلایقاند، روا نباشد که کسی قدم پیش از ایشان نهد اندر هیچ معنی و راه حق جز به احتیاط و مبالغت اندر مجاهدت نتوان رفت و رُخَص طلب کردن کار کسی باشد که ازمجاهدت بگریزد و خواهد که خود را تخفیف اختیار کند. پس رُخًص طلب کردن درجت عوام باشد تا از دایرهٔ شریعت بیرون نیفتد و مجاهدت برزیدن درجت خواص تا ثمرت آن در سرّ بیابند، و علما خواصاند. چون خاص را به درجت عام رضا بود ازوی هیچ نیاید و نیز رُخَص طلبکردن سبک داشت فرمان بود، و علما دوستان حق تعالی اند و دوست مر فرمان دوست را سبک ندارد و ادنا درجت آن اختیار نکند، بلکه در آن احتیاط کند.
یکی از مشایخ روایت کند که: شبی پیغمبر را علیه السّلام به خواب دیدم. گفتمش: «یارسول اللّه، از تو به من روایت رسید که خدای را عزّ و جلّ اوتاد و اولیااند.» گفت: «راوی از من به تو این خبر راست رسانید.» گفتم: «یا رسول اللّه، میبایدم تا یکی از ایشان ببینم.» گفت: «محمد بن ادریس یکی از ایشان است.» و وی را بهجز این بسیار مناقب هست.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و منهم: امام مطّلبی، و ابن عمّ نبی، ابوعبداللّه محمد بن ادریس الشّافعی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: و از جمله آنها امام مطّلبی، پسر عموی پیامبر، ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی، که خداوند بر او رضایت داشته باشد.
از بزرگان وقت بود واندر جملهٔ علوم امام. معروف بود به فتوت و ورع. و وی را مناقب بسیار و مشهور است و کلام عالی.
هوش مصنوعی: او از افراد بزرگ زمان خود بود و در تمامی علوم امام شناخته میشد. به مردانگی و پرهیزگاری مشهور بود و ویژگیهای برجسته و مشهوری داشت، همچنین گفتارهایش بسیار عالی و ارزشمند بود.
شاگرد امام مالک بود تا به مدینه بود. چون به عراق آمد به محمدبن الحسن اختلاف ساخت، رضی اللّه عنه.
هوش مصنوعی: او در مدینه شاگرد امام مالک بود. وقتی به عراق آمد، با محمد بن حسن دچار اختلاف نظر شد. خداوند او را رحمت کند.
و پیوسته اندر طبعش ارادت عزلتی میبود و طلب میکرد تحقیق این طریق را، تا گروهی بر وی مجتمع شدند و اقتدا بر او کردند احمدبن حنبل از ایشان بود. آنگاه به طلب جاه و برزش امامت مشغول شد و از آن بازماند، و اندر همه احوال محمود الخصال بود.
هوش مصنوعی: او همیشه تمایل به زندگی孤独 و انزوا داشت و به تحقیق در این مسیر میپرداخت تا گروهی دور او جمع شوند و از او پیروی کنند که احمد بن حنبل نیز از جمله آنها بود. سپس به جستجوی مقام و احترام امامت مشغول شد و از آن دوری گزید و در همه حال از ویژگیهای خوب برخوردار بود.
و اندر ابتدای احوال از متصوّفه اندر دلش خشونتی میبود تا سلیم راعی را بدید و بدو تقرب کرد. از بعد آن، هر کجا رفتی طلب کنندهٔ حقیقتی بودی.
هوش مصنوعی: در آغاز زندگی، فردی از اهل تصوف در دل خود نوعی خشونت داشت تا اینکه سلیم راعی را دید و به او نزدیک شد. پس از آن، هر جا که رفت، به دنبال حقیقتی بود.
از وی میآید که گفت: «إذا رأیتَ العالِمَ یشتَغِلُ بالرُّخَصِ فَلَیْسَ یجیء منه شیءً.» چون عالم را بینی که رُخَص و تأویلات مشغول گردد، بدان که از وی هیچ نیاید؛ یعنی علما پیشگاه همه خلایقاند، روا نباشد که کسی قدم پیش از ایشان نهد اندر هیچ معنی و راه حق جز به احتیاط و مبالغت اندر مجاهدت نتوان رفت و رُخَص طلب کردن کار کسی باشد که ازمجاهدت بگریزد و خواهد که خود را تخفیف اختیار کند. پس رُخًص طلب کردن درجت عوام باشد تا از دایرهٔ شریعت بیرون نیفتد و مجاهدت برزیدن درجت خواص تا ثمرت آن در سرّ بیابند، و علما خواصاند. چون خاص را به درجت عام رضا بود ازوی هیچ نیاید و نیز رُخَص طلبکردن سبک داشت فرمان بود، و علما دوستان حق تعالی اند و دوست مر فرمان دوست را سبک ندارد و ادنا درجت آن اختیار نکند، بلکه در آن احتیاط کند.
هوش مصنوعی: اگر دیدی عالمی مشغول گرفتن رخصتها و تفسیرها شده است، بدان که از او هیچ چیز درنمیآید. علمای دین رهبران و پیشوایان جامعه هستند و جایز نیست که کسی بدون احتیاط و تلاش در راه حق قبل از آنها قدم بردارد. طلب رخصت به معنای آسانگیری، نشان از فرار از مجاهدت و تلاش است. در این میان، طلب رخصت مختص عوام است تا از دایره شریعت خارج نشوند، در حالی که وثیق و مجاهدت مختص خواص است تا میوه تلاش خود را در باطن بیابند. وقتی که خاصها هم به رخصتطلبی و آسانگیری تمایل پیدا کنند، دیگر از آنها چیزی صادر نخواهد شد. علمای دین دوستان خداوند هستند و دوست، به فرمان دوست خود بیاعتنایی نمیکند و از کمترین درجه، احتیاط را رعایت میکند.
یکی از مشایخ روایت کند که: شبی پیغمبر را علیه السّلام به خواب دیدم. گفتمش: «یارسول اللّه، از تو به من روایت رسید که خدای را عزّ و جلّ اوتاد و اولیااند.» گفت: «راوی از من به تو این خبر راست رسانید.» گفتم: «یا رسول اللّه، میبایدم تا یکی از ایشان ببینم.» گفت: «محمد بن ادریس یکی از ایشان است.» و وی را بهجز این بسیار مناقب هست.
هوش مصنوعی: یکی از علما روایت کرده که شب پیغمبر را در خواب دیده است. به او گفته: «ای پیامبر خدا، به من خبر رسیده که خداوند عز و جل اوتاد و اولیایی دارد.» او در پاسخ گفته است: «راوی این خبر از من درست صحبت کرده است.» سپس علمای دیگر درخواست کردهاند که یکی از این اوتاد را ببینند. پیامبر پاسخ داده: «محمد بن ادریس یکی از آنهاست.» و افزوده که او دارای ویژگیها و مناقب زیادی است.