و منهم: متعلق درگاه خدا و پروردهٔ علی رضا، ابومحفوظ معروف ابن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه
از قدما و سادات مشایخ بود و معروف به فتوت و مذکور به ورع و انابت و ذکر وی مقدم بایستی از این ترتیب؛ اما من بر موافقت دو پیر مقدم یکی صاحب نقل، و یکی صاحب تصرف اندر این محل آوردم. یکی از آن، شیخ مبارک ابوعبدالرّحمان السلمی، رحمه اللّه که کتابش بر این ترتیب است و دیگر استاد ابوالقاسم القشیری رضی اللّه عنهما که ذکر وی اندر کتابش بر این جملت است، اندر این موضع اثبات کردم؛ از آنچه وی استاد سری سقطی و مرید داود طایی بوده است.
و اندر ابتدا بیگانه بوده است، بر دست علی بن موسی الرضا رضوان اللّه علیهم اسلام آورد و به نزدیک وی سخت عزیزو ستوده بوده است. و وی را مناقب و فضایل بسیار است و اندر فنون علم مقتدای قوم بوده است.
از وی میآید که گفت: «لِلْفِتْیانِ ثلاثُ علاماتٍ: وفاءً بلا خلافٍ و مدحٌ بلا جودٍ و عَطاءٌ بلا سؤالٍ.» علامت جوانمردان سه چیز بود: یکی وفایی بی خلاف، و دیگر ستایشی بی جود وسدیگر عطایی بی سؤال؛ اما وفای بی خلاف آن بود که اندر عهد عبودیت، بنده مخالفت و معصیت بر خود حرام دارد، و مدح بی جود آن بود که از کسی نیکویی ندیده باشد وی را نیکو گوید و عطای بی سؤال آن باشد که چون هستی بود اندر عطا تمییز نکند و چون حال کسی معلوم شود وی را سؤال نفرماید و این جمله از خلقی بود به خلقی؛ اما همه خلایق اندر این سه صفت عاریتاند. و این هر سه، صفت حق است جل و علا و فعل وی با بندگانش؛ از آنچه اندر وفا با دوستان خلاف نکند. هر چند که ایشان در وفای خود خلاف کنند، وی جلّ جلالُه به جای ایشان لطف زیادت کند و علامت وفای وی آن است که در ازل بی فعل نیک بنده مر او را بخواند و امروز به علت معصیت وی را نراند. و مدح بی جود جز وی نکند؛ که وی جلّ جلالُه محتاج فعل بنده نیست و بنده را بر اندکی از کردار ثنا گوید، له الحمدُ فی الآخرةِ و الاول. و عطای بی سؤال جز وی نتواند داد؛ از آنچه کریم است، حال هر یک بداند و مقصود هر یک بی سؤال وی حاصل کند.
پس چون خدای عزّ و جلّ بنده را کرامتی کند و وی را بزرگ گرداند و به قرب خود مخصوص کند با وی این هر سه بکند، و وی به جهد، به مقدار امکان معاملت خود با خلق همین گرداند. آنگاه ورا نام فتوت دهند و اندر زمرهٔ فتیان نامش ثبت گردانند و این هر سه، صفت ابراهیم پیغمبر بود علیه السّلام بر حقیقت، و به جایگاه این را بیاریم، ان شاء اللّه عزّ وجل.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و منهم: متعلق درگاه خدا و پروردهٔ علی رضا، ابومحفوظ معروف ابن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: این جمله به یکی از شخصیتهای مذهبی اشاره دارد که به درگاه خدا وابسته است و از طرف علی رضا پرورش یافته است. نام این شخص ابومحفوظ معروف ابن فیروز الکرخی است و بر او درود فرستاده شده است.
از قدما و سادات مشایخ بود و معروف به فتوت و مذکور به ورع و انابت و ذکر وی مقدم بایستی از این ترتیب؛ اما من بر موافقت دو پیر مقدم یکی صاحب نقل، و یکی صاحب تصرف اندر این محل آوردم. یکی از آن، شیخ مبارک ابوعبدالرّحمان السلمی، رحمه اللّه که کتابش بر این ترتیب است و دیگر استاد ابوالقاسم القشیری رضی اللّه عنهما که ذکر وی اندر کتابش بر این جملت است، اندر این موضع اثبات کردم؛ از آنچه وی استاد سری سقطی و مرید داود طایی بوده است.
هوش مصنوعی: این متن به شخصیتهای برجستهای اشاره دارد که در علم و عرفان از جایگاه ویژهای برخوردارند و به ورع و بندگی الهی معروف هستند. نویسنده در نظر دارد تا دو شخصیت برجسته، یکی صاحب نقل و دیگری صاحب تصرف، را معرفی کند. اولی شیخ مبارک ابوعبدالرّحمان السلمی است که کتابش بر اساس این نظم و ترتیب نوشته شده است. دومی استاد ابوالقاسم القشیری است که نامش در نوشتههایش ذکر شده و به عنوان کسی شناخته میشود که شاگرد استاد سری سقطی و مرید داود طایی بوده است.
و اندر ابتدا بیگانه بوده است، بر دست علی بن موسی الرضا رضوان اللّه علیهم اسلام آورد و به نزدیک وی سخت عزیزو ستوده بوده است. و وی را مناقب و فضایل بسیار است و اندر فنون علم مقتدای قوم بوده است.
هوش مصنوعی: در آغاز، او بیگانه بوده است، اما بر دست علی بن موسی الرضا (ع) مسلمان شده و نزد او بسیار ارجمند و مورد ستایش قرار گرفته است. او دارای مناقب و فضایل فراوانی است و در زمینههای علمی، پیشوای قوم به شمار میآید.
از وی میآید که گفت: «لِلْفِتْیانِ ثلاثُ علاماتٍ: وفاءً بلا خلافٍ و مدحٌ بلا جودٍ و عَطاءٌ بلا سؤالٍ.» علامت جوانمردان سه چیز بود: یکی وفایی بی خلاف، و دیگر ستایشی بی جود وسدیگر عطایی بی سؤال؛ اما وفای بی خلاف آن بود که اندر عهد عبودیت، بنده مخالفت و معصیت بر خود حرام دارد، و مدح بی جود آن بود که از کسی نیکویی ندیده باشد وی را نیکو گوید و عطای بی سؤال آن باشد که چون هستی بود اندر عطا تمییز نکند و چون حال کسی معلوم شود وی را سؤال نفرماید و این جمله از خلقی بود به خلقی؛ اما همه خلایق اندر این سه صفت عاریتاند. و این هر سه، صفت حق است جل و علا و فعل وی با بندگانش؛ از آنچه اندر وفا با دوستان خلاف نکند. هر چند که ایشان در وفای خود خلاف کنند، وی جلّ جلالُه به جای ایشان لطف زیادت کند و علامت وفای وی آن است که در ازل بی فعل نیک بنده مر او را بخواند و امروز به علت معصیت وی را نراند. و مدح بی جود جز وی نکند؛ که وی جلّ جلالُه محتاج فعل بنده نیست و بنده را بر اندکی از کردار ثنا گوید، له الحمدُ فی الآخرةِ و الاول. و عطای بی سؤال جز وی نتواند داد؛ از آنچه کریم است، حال هر یک بداند و مقصود هر یک بی سؤال وی حاصل کند.
هوش مصنوعی: علامت جوانمردان سه چیز است: وفا بدون خیانت، ستایش بدون توقع و بخشش بدون سوال. وفای بدون خیانت به این معناست که بنده در زمان بندگی، مخالفت و گناه را بر خود حرام میکند. ستایش بدون توقع به این معناست که حتی اگر شخصی از کسی خوبی ندیده، او را ستایش کند. و بخشش بدون سوال یعنی اینکه در دادن کمک، تمایزی قائل نشود و وقتی کسی نیازش مشخص شده، از او سوال نکند. این ویژگیها بین انسانها وجود دارد، اما هر فرد در این صفات به نوعی قرضدار است. این سه ویژگی در واقع صفات خداوند است؛ چرا که خداوند در وفای خود به دوستانش هیچگاه خیانت نمیکند. حتی اگر بندگان در وفای خود خطا کنند، او باز هم به آنان لطف میکند. علامت وفای خداوند این است که در ازل، بدون هیچ عمل نیکی از بندگان، او را میخواند و امروز به علت گناه آنان، آنها را طرد نمیکند. ستایش بدون توقع نیز تنها از خداوند برمیآید؛ زیرا او به اعمال بندگان نیازی ندارد و حتی به کمترین کارهای آنان نیز ثنا میگوید. نهایتاً بخشش بدون سوال نیز مختص اوست، چرا که خداوند به احوال همه آگاه است و نیازهای هر کس را بدون پرسش برآورده میکند.
پس چون خدای عزّ و جلّ بنده را کرامتی کند و وی را بزرگ گرداند و به قرب خود مخصوص کند با وی این هر سه بکند، و وی به جهد، به مقدار امکان معاملت خود با خلق همین گرداند. آنگاه ورا نام فتوت دهند و اندر زمرهٔ فتیان نامش ثبت گردانند و این هر سه، صفت ابراهیم پیغمبر بود علیه السّلام بر حقیقت، و به جایگاه این را بیاریم، ان شاء اللّه عزّ وجل.
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند بندهای را عزت و بزرگی عطا کند و او را به خود نزدیک گرداند، این سه ویژگی را به او ارزانی میدارد. سپس آن بنده با تلاش و کوشش خود در تعامل با دیگران، همانگونه رفتار میکند. در این مرحله، به او لقب جوانمردی داده میشود و نامش در زمره جوانمردان ثبت میگردد. این ویژگیها به طور واقعی مختص ابراهیم پیامبر بوده است و ما نیز سعی میکنیم به این مقام و مکانت دست یابیم، ان شاء الله.