گنجور

بخش ۱۷ - ۱۷ ابوسلیمان عبدالرّحمان بن عطیّة الدّارانی، رضی اللّه عنه

و منهم: شیخ وقت خود ومر طریق حق را مجرد، ابوسلیمان عبدالرّحمان ابن عَطیّة الدارانی، رضی اللّه عنه

عزیز قوم بود و ریحان دل‌ها بود. و وی به ریاضت و مجاهدت صعب مخصوص است و عالم بود به علم وقت و معرفت آفات نفس و به صبر به کمینهای آن. و وی را کلام لطیف است اندر معاملات و حفظ قلوب و رعایت جوارح.

و از وی می‌آید که گفت: «إذا غَلَبَ الرَّجاءُ عَلَی الخَوْفِ فَسَدَ الوَقْتُ.» چون رجا بر خوف غالب شود وقت شوریده گردد؛ ازیرا که وقت رعایت حال باشد و بنده تا آنگاه راعی حال باشد که خوفی بر دلش مستولی بود. چون آن برخاست وی تارک الرعایه گردد و وقتش فاسد گردد و اگر خوف بر رجا غلبه گیرد توحیدش باطل شود؛ از آن که غلبهٔ خوف از ناامیدی بود و نومیدی از حق شرک بود. پس حفظ توحید اندر صحت رجای بنده باشد و حفظ وقت اندر صحت خوف وی. چون هر دو برابر باشد توحید و وقت محفوظ باشد و بنده به حفظ توحید مؤمن بود و به حفظ وقت مطیع و تعلق رجا به مشاهدتی صِرف بود که اندر او جمله اعتماد است و تعلق خوف به مجاهدتی صِرف که اندر او جمله اضطرار است و مشاهدت مواریث مجاهدت باشد و این معنی آن بود که همه اومیدها از ناامیدی پدید آید، و هر که به کردار خود از فلاح خود نومید شود آن نومیدی وی را به نجاح و فلاح و کرم حق تعالی و تقدس راه نماید و درِ انبساط بر وی بگشاید و دلش را از آفات طبع بزداید و جملهٔ اسرار ربانی وی را کشف گردد.

احمد بن ابی الحواری رحمة اللّه علیه گوید: اندر خلوت شبی نماز می‌کردم اندر آن میانه مرا راحتی بسیار می‌بود. دیگر روز با ابوسلیمان بگفتم. گفت:«ضعیف مردی، که تو را هنوز خلق اندر پیش است تا اندر خلأ دیگرگونی و اندر ملأ دیگرگون.»

و اندر دو جهان هیچ چیز را آن خطر نیست که بنده را از حق باز تواند داشت و چون عروسی را جلوه کنند بر سر خلق، از برای آن کنند تا همه خلق او را ببینند و از دیدار خلق مر او را زیادت عزّ بود؛ اما نیابد که وی به‌جز آن مقصود خود را بیند؛ که از دیدار او مر غیر را، او را ذل بود. اگر همه خلق عزّ طاعت مطیع بینند وی را زبان ندارد. زیان رؤیت وی مر طاعت وی را می‌دارد که هلاک وی است و هو اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: شیخ وقت خود ومر طریق حق را مجرد، ابوسلیمان عبدالرّحمان ابن عَطیّة الدارانی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: از جمله افراد، شیخ زمان خویش و راهنمای حقیقی، ابوسلیمان عبدالرّحمان ابن عطیة الدارانی، رحمت خدا بر او باد، نیز وجود دارد.
عزیز قوم بود و ریحان دل‌ها بود. و وی به ریاضت و مجاهدت صعب مخصوص است و عالم بود به علم وقت و معرفت آفات نفس و به صبر به کمینهای آن. و وی را کلام لطیف است اندر معاملات و حفظ قلوب و رعایت جوارح.
هوش مصنوعی: او فردی محترم و دوست‌داشتنی برای مردم بود و دل‌ها را به خود جلب می‌کرد. او در ریاضت و سخت‌کوشی بسیار جدی و مخصوص بود و به مسائل روز و شناخت آفات روح انسان آگاهی کامل داشت. همچنین، با صبر خود می‌توانست در شرایط دشوار مقاومت کند. او در ارتباطات و حفظ روابط انسانی کلامی نرم و دلنشین داشت و به رعایت رفتارها و آداب توجه ویژه‌ای می‌کرد.
و از وی می‌آید که گفت: «إذا غَلَبَ الرَّجاءُ عَلَی الخَوْفِ فَسَدَ الوَقْتُ.» چون رجا بر خوف غالب شود وقت شوریده گردد؛ ازیرا که وقت رعایت حال باشد و بنده تا آنگاه راعی حال باشد که خوفی بر دلش مستولی بود. چون آن برخاست وی تارک الرعایه گردد و وقتش فاسد گردد و اگر خوف بر رجا غلبه گیرد توحیدش باطل شود؛ از آن که غلبهٔ خوف از ناامیدی بود و نومیدی از حق شرک بود. پس حفظ توحید اندر صحت رجای بنده باشد و حفظ وقت اندر صحت خوف وی. چون هر دو برابر باشد توحید و وقت محفوظ باشد و بنده به حفظ توحید مؤمن بود و به حفظ وقت مطیع و تعلق رجا به مشاهدتی صِرف بود که اندر او جمله اعتماد است و تعلق خوف به مجاهدتی صِرف که اندر او جمله اضطرار است و مشاهدت مواریث مجاهدت باشد و این معنی آن بود که همه اومیدها از ناامیدی پدید آید، و هر که به کردار خود از فلاح خود نومید شود آن نومیدی وی را به نجاح و فلاح و کرم حق تعالی و تقدس راه نماید و درِ انبساط بر وی بگشاید و دلش را از آفات طبع بزداید و جملهٔ اسرار ربانی وی را کشف گردد.
هوش مصنوعی: وقتی امید بر ترس غالب شود، زمان به هم می‌ریزد؛ زیرا زمان باید به حال دل توجه داشته باشد و بنده باید در حالی باشد که ترسی بر دلش حاکم باشد. اگر این ترس از دلش برچیده شود، او توجه به حال خود را از دست می‌دهد و زمانش مختل می‌شود. به همین ترتیب، اگر ترس بر امید غلبه کند، باور او به یگانگی خدا از بین می‌رود، چرا که ترس ناشی از ناامیدی است و ناامیدی خود نوعی شرک به حساب می‌آید. بنابراین، حفظ یگانگی در صحت امید است و حفظ زمان در صحت ترس. اگر هر دو در تعادل باشند، یگانگی و زمان حفظ می‌شود و بنده به خاطر حفظ یگانگی مؤمن و به خاطر حفظ زمان مطیع خواهد بود. امید متعلق به مشاهدات خالص است که در آن تنها اعتماد وجود دارد و ترس به مجاهدت خالص مربوط می‌شود که در آن تنها اضطرار حس می‌شود. مشاهدات، میوه‌های مجاهدت هستند و این بدان معناست که همه امیدها از ناامیدی پدید می‌آید. هر کس که از رسیدن به فلاح ناامید شود، این ناامیدی او را به موفقیت و رحمت خداوند رهنمون می‌شود و درهای انبساط بر او گشوده می‌شود و دلش از آفات طبیعی پاک می‌گردد و اسرار الهی او کشف خواهد شد.
احمد بن ابی الحواری رحمة اللّه علیه گوید: اندر خلوت شبی نماز می‌کردم اندر آن میانه مرا راحتی بسیار می‌بود. دیگر روز با ابوسلیمان بگفتم. گفت:«ضعیف مردی، که تو را هنوز خلق اندر پیش است تا اندر خلأ دیگرگونی و اندر ملأ دیگرگون.»
هوش مصنوعی: احمد بن ابی الحواری رحمت‌الله علیه می‌گوید: در یک شب خلوت در حال نماز، احساس آرامش زیادی می‌کردم. فردای آن روز این موضوع را با ابوسلیمان در میان گذاشتم. او گفت: "تو ضعف داری، زیرا هنوز برای تو خلق (مردم) در پیش است که چنین حالاتی را در خلوت و در جمعی دیگر تجربه می‌کنی."
و اندر دو جهان هیچ چیز را آن خطر نیست که بنده را از حق باز تواند داشت و چون عروسی را جلوه کنند بر سر خلق، از برای آن کنند تا همه خلق او را ببینند و از دیدار خلق مر او را زیادت عزّ بود؛ اما نیابد که وی به‌جز آن مقصود خود را بیند؛ که از دیدار او مر غیر را، او را ذل بود. اگر همه خلق عزّ طاعت مطیع بینند وی را زبان ندارد. زیان رؤیت وی مر طاعت وی را می‌دارد که هلاک وی است و هو اعلم.
هوش مصنوعی: در دو دنیا هیچ چیزی پیرو را از حق باز نمی‌دارد. همان‌طور که در یک عروسی، زیبایی عروس را به نمایش می‌گذارند تا همه مردم او را ببینند و این کار باعث عزت او می‌شود، اما او تنها به هدف خود می‌نگرد و اگر فقط به خاطر دیدن غیر از خود به آنجا رفته باشد، این برایش ذلت به همراه خواهد داشت. اگر همه مردم او را در مقام اطاعت ببینند، او نمی‌تواند کلامی بگوید. دیدن او باعث می‌شود که اطاعتش تحت تأثیر قرار گیرد که این خود به هلاکش می‌انجامد و خداوند به تمامی امور آگاه‌تر است.