گنجور

بخش ۳ - ۲ ابوحفص عمر بن الخطاب، رضی اللّه عنه

و منهم: سرهنگ اهل ایمان و صُعلوک جمع اهل احسان، امام اهل تحقیق اندر بحر محبت غریق، ابوحَفص عمربن الخطاب، رضی اللّه عنه

که وی را کرامات مشهور است وفراسات مذکور و مخصوص بود به فراست و صلابت. و وی را لطایف است اندر این طریقت و حقایق اندر این معنی؛ کما قال، علیه السّلام: «الحَقُّ یَنْطِقُ عَلی لِسانِ عمرَ، حق بر زبان عمر سخن گوید.» و نیز گفت، علیه السّلام: «قَد کانَ فِی الأُممِ مُحدَّثُونَ فإنْ یَکُنْ فی أُمَّتی فَعُمَرُ، اندر امتان پیشین محدَّثان بودند و اگر در این امت بباشد عمر است.»

و وی را در این طریقت رموز لطیف بسیار است، اندر این کتاب جمله را احصا نتوان کرد؛ اما از وی می‌آید که گفت: «العُزْلَةُ راحةٌ مِنْ خُلَطاءِ السُّوءِ.»

عزلت راحت بود از همنشینان بد و عزلت بر دو گونه بود: یکی اعراض از خلق، و دیگر انقطاع از ایشان و اعراض از خلق گزیدن جای خالی بود و تبرا کردن از محبت اجناس به ظاهرو آرامیدن با خود به رؤیت عیوب اعمال خود و خلاص جستن خود را از مخالطت مردمان و ایمن گردانیدن خلق را از بد خود؛ اما انقطاع از خلق به دل بود و صفت دل را به ظاهر هیچ تعلق نباشد چون کسی به دل منقطع بود از خلق و محبت ایشان وی را هیچ خبر نباشد از مخلوقات که اندیشهٔ آن بر دلش مستولی گردد. آنگاه این کس اگرچه در میان خلق بود، از خلق وحید بود و همتش از ایشان فرید بود و این مقامی بس عالی و بعید بود و راست این صفت عمر بود رضی اللّه عنه که از راحت عزلت نشان داد، و وی به ظاهر اندر میان ولایت امارت و خلافت بود و این دلیل واضح است که اهل باطن اگرچه به ظاهر با خلق آمیخته باشند، دلشان به حق آویخته باشد و اندر جمله حال بدو راجع باشند و آن مقدار صحبت که با خلق کنند از حق بلاشمرند و از حق تعالی بدان صحبت با خلق نگردند؛ که هرگز دنیا مر دوستان حق را مصفا نگردد و ا حوال آن مهنا نشود؛ چنان‌که عمر گفت، رضی اللّه عنه: «دارٌ أُسِّسَتْ عَلَی الْبَلْوی بِلا بَلْوی مُحالٌ. سرایی که اساس آن بر بلا و بلیت بود محال باشد که هرگز از بلا خالی بود.»

و عمر رضی اللّه عنه از خواص اهل و اصحاب رسول علیه السّلام بود و اندر حضرت حق تعالی به همه افعال مقبول بود؛ تا حدی که جبرئیل علیه السّلام اندر ابتدای عهد اسلام عمر بیامد و رسول را گفت: «یا محمّدُ، قَدِ اسْتَبْشَرَ أهلُ السّماءِ الیَوْمَ بإسْلامِ عُمَرَ.»

پس اقتدای این طایفه به لبس مرقعه و صلابت دین بدوست؛ از بعد آن که وی به جمله انواع مر خلق عالم را امام است، رضی اللّه عنه.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: سرهنگ اهل ایمان و صُعلوک جمع اهل احسان، امام اهل تحقیق اندر بحر محبت غریق، ابوحَفص عمربن الخطاب، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: و از جمله آنان: سرهنگ مؤمن و جمعی از اهل نیکی، پیشوای اهل حقیقت که در دریای عشق غرق شده، ابوحفص عمر بن خطاب، خداوند از او راضی باشد.
که وی را کرامات مشهور است وفراسات مذکور و مخصوص بود به فراست و صلابت. و وی را لطایف است اندر این طریقت و حقایق اندر این معنی؛ کما قال، علیه السّلام: «الحَقُّ یَنْطِقُ عَلی لِسانِ عمرَ، حق بر زبان عمر سخن گوید.» و نیز گفت، علیه السّلام: «قَد کانَ فِی الأُممِ مُحدَّثُونَ فإنْ یَکُنْ فی أُمَّتی فَعُمَرُ، اندر امتان پیشین محدَّثان بودند و اگر در این امت بباشد عمر است.»
هوش مصنوعی: او به داشتن کرامت‌های معروف و بصیرت خاص شناخته شده است و در این زمینه به دقت و استحکام مشهور است. او نکات ظریفی در این مسیر دارد و حقیقت‌هایی در این مورد بیان می‌کند؛ چنان‌که فرمود: «حق بر زبان عمر سخن می‌گوید.» همچنین فرمود: «در ملل پیشین کسانی بودند که با وحی سخن می‌گفتند و اگر در این امت هم کسی باشد، آن عمر است.»
و وی را در این طریقت رموز لطیف بسیار است، اندر این کتاب جمله را احصا نتوان کرد؛ اما از وی می‌آید که گفت: «العُزْلَةُ راحةٌ مِنْ خُلَطاءِ السُّوءِ.»
هوش مصنوعی: در این مسیر، رازهای عمیق و ظریفی وجود دارد که نمی‌توان همه آن‌ها را در این کتاب جمع‌آوری کرد؛ اما یکی از آموزه‌های او این است که «تنهایی باعث آرامش از رفاقت‌های ناپسند می‌شود».
عزلت راحت بود از همنشینان بد و عزلت بر دو گونه بود: یکی اعراض از خلق، و دیگر انقطاع از ایشان و اعراض از خلق گزیدن جای خالی بود و تبرا کردن از محبت اجناس به ظاهرو آرامیدن با خود به رؤیت عیوب اعمال خود و خلاص جستن خود را از مخالطت مردمان و ایمن گردانیدن خلق را از بد خود؛ اما انقطاع از خلق به دل بود و صفت دل را به ظاهر هیچ تعلق نباشد چون کسی به دل منقطع بود از خلق و محبت ایشان وی را هیچ خبر نباشد از مخلوقات که اندیشهٔ آن بر دلش مستولی گردد. آنگاه این کس اگرچه در میان خلق بود، از خلق وحید بود و همتش از ایشان فرید بود و این مقامی بس عالی و بعید بود و راست این صفت عمر بود رضی اللّه عنه که از راحت عزلت نشان داد، و وی به ظاهر اندر میان ولایت امارت و خلافت بود و این دلیل واضح است که اهل باطن اگرچه به ظاهر با خلق آمیخته باشند، دلشان به حق آویخته باشد و اندر جمله حال بدو راجع باشند و آن مقدار صحبت که با خلق کنند از حق بلاشمرند و از حق تعالی بدان صحبت با خلق نگردند؛ که هرگز دنیا مر دوستان حق را مصفا نگردد و ا حوال آن مهنا نشود؛ چنان‌که عمر گفت، رضی اللّه عنه: «دارٌ أُسِّسَتْ عَلَی الْبَلْوی بِلا بَلْوی مُحالٌ. سرایی که اساس آن بر بلا و بلیت بود محال باشد که هرگز از بلا خالی بود.»
هوش مصنوعی: زندگی در انزوا می‌تواند آرامش‌بخش باشد، به‌ویژه هنگامی که از همنشینی با افراد بد دوری کنیم. انزوا به دو شکل وجود دارد: یکی دوری از مردم و دیگری قطع ارتباط با آنها. دوری از مردم به معنای انتخاب مکان‌های خالی و جدا شدن از محبت ظاهری به دیگران است و در این حالت فرد به عیب‌های اعمال خود توجه کرده و سعی می‌کند از تماس با دیگران پرهیز کند تا آنها را از بدی‌های خود محفوظ نگه دارد. اما قطع ارتباط با دیگران در دل اتفاق می‌افتد و هیچ ارتباط ظاهری با آن ندارد. شخصی که در دلش از مردم جدا شده، ممکن است در میان آنها باشد اما از نظر روحی تنها و متفاوت است. این حالت، مقام بلندی است و عمر بن خطاب (رضی‌الله عنه) نمونه‌ای از چنین وضعیتی بود. او در ظاهر در مقام‌های امارت و خلافت بود، اما در باطن به خدا وابسته بود. افراد باطنی، اگرچه در جمع هستند، دلشان به خدا متصل است و نحوه تعاملشان با دیگران بر اساس حقیقت و محبت به اوست. همچنان که عمر (رضی‌الله عنه) فرمود: "خانه‌ای که بنیادش بر بلا باشد هرگز از بلا خالی نخواهد بود."
و عمر رضی اللّه عنه از خواص اهل و اصحاب رسول علیه السّلام بود و اندر حضرت حق تعالی به همه افعال مقبول بود؛ تا حدی که جبرئیل علیه السّلام اندر ابتدای عهد اسلام عمر بیامد و رسول را گفت: «یا محمّدُ، قَدِ اسْتَبْشَرَ أهلُ السّماءِ الیَوْمَ بإسْلامِ عُمَرَ.»
هوش مصنوعی: عمر رضی الله عنه از شخصیت‌های مهم و خاص در میان اهل و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در نظر خداوند، اعمال او مورد قبول واقع می‌شد. به حدی که جبرئیل علیه السلام در آغاز دوران اسلام به سراغ پیامبر آمد و به او گفت: «ای محمد، امروز اهل آسمان‌ها به خاطر اسلام آوردن عمر خوشحال شدند.»
پس اقتدای این طایفه به لبس مرقعه و صلابت دین بدوست؛ از بعد آن که وی به جمله انواع مر خلق عالم را امام است، رضی اللّه عنه.
هوش مصنوعی: بنابراین، پیروی این گروه از پوشیدن مرقعه و استحکام دین به او بستگی دارد، چرا که او در تمامی انواع مخلوقات عالم امام است. خداوند از او راضی باشد.