گنجور

بخش ۳ - فصل

اما علم بنده باید که در امور خداوند تعالی باشد و معرفت وی، و فریضه بر بنده علم وقت باشد و آن‌چه بر موجب وقت به کار آید ظاهر و باطن. و این به دو قسم است: یکی اصول و دیگر فروع ظاهر اصول قول شهادت و باطنش تحقیق معرفت و ظاهر فروع برزش معاملت و باطن تصحیح نیت. و قیام هر یک از این بی دیگر محال باشد. ظاهر حقیقت بی باطن نفاق، و باطن حقیقت بی ظاهر زندقه ظاهر شریعت بی باطن نفس و باطن بی ظاهر هوس.

پس علم حقیقت را سه رکن است: یکی علم به ذات خداوند عزو جل و وحدانیت وی و نفی تشبیه از ذات پاک وی جل جلاله و دیگر علم به صفات وی و احکام آن و سدیگر علم به افعال و حکمت وی.

و علم شریعت را سه رکن است: یکی کتاب ودیگر سنت و سیم اجماع امت. و دلیل بر علم به اثبات ذات و صفات پاک و افعال خدای تعالی قوله، تعالی: «فَاعْلَمْ أنَّه لا اله الّا اللّه (۱۹/محمد)»، و نیز گفت: «فَاعْلَموا أنَّ اللّه مَوْلیکم (۴۰/الأنفال)»، و نیز گفت: «أَلَم تَرَ إلی رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِّلَ (۴۵/الفرقان)»، و نیز گفت: «أَفَلا یَنْظُرُونَ إلَی الإبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ (۱۷/الغاشیه)». و مانند این آیات بسیار است که جمله دلایل‌اند بر نظر کردن اندر افعال وی تعالی و تقدس تا بدان افعال، فاعل را به صفات وی بشناسند.

و پیغمبر گفت، صلی اللّه علیه و سلم: «مَنْ عَلِمَ أنّ اللّهَ تعالی رَبُّه و انّی نبیُّه حَرَّمَ اللّهُتعالی لَحْمَه و دمَهُ عَلی النّار.»

اما شرط علم به ذات خداوند تعالی آن است که وی بداند که خداوند تعالی موجود است اندر قدم ذات خود و بی حد و بی حدود است و اندر مکان و جهت نیست، و ذاتش موجب آفت نیست. از خلقش کسی مانند نیست. وی را زن و فرزند نیست هرچه اندر وهم صورت گیرد و اندر خرد اندازه بندد، وی جلّ جلالُه آفریدگار آن است و دارنده و پروردگار آن؛ لقوله، تعالی: «لیسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ و هُوَ السَّمیعُ البَصیرُ (۱۱/الشوری).»

و اما علم به صفات وی آن است که بدانی که صفات وی تعالی بدو موجود است که آن نه وی است ونه جز وی، بدو قایم است و او به خود قایم و دایم، چون علم و قدرت و حیات و ارادت و سمع و بصرو کلام و بقا؛ لقوله، تعالی: «إنَّهُ عَلیمٌ بذاتِ الصُّدورِ (۴۳/الأنفال)»، و نیز گفت: «وَاللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۲۸۴/البقره)، و نیز گفت: «هو الحیُّ لا إلهَ إلّا هو (۶۵/الغافر)» و نیز گفت: «وَهُوَ السَّمیعُ البَصیرُ (۱۱/الشوری)»، و نیز گفت: «فَعّالٌ لِما یُریدُ (۱۰۷/هود)»، و نیز گفت: «قَوْلُهُ الحَقُّ (۷۳/الأنعام)».

اما علم به اثبات افعال وی آن است که بدانی که وی تعالی و تقدس آفریدگار خلقان است و خالق افعال ایشان است و عالم نابوده، هست به فعل وی شده است، مقدر خیرو شر است، خالق نفع و ضرر است؛ لقوله، تعالی: «اللّهُ خالقُ کلِّ شیءٍ (۶۲/الزّمر).»

و دلیل بر اثبات احکام شریعت آن است که بدانی که از خداوند تعالی به ما رسولان آمدند با معجزهای ناقض عادت، و رسول ما، محمد مصطفی صلی اللّه علیه و سلم حق است و وی را معجزات بسیار است و آن‌چه ما را خبر داده است از غیب و عین، جمله حق است. رکن اول از شریعت کتاب است؛ لقوله، تعالی: «منه آیاتٌ محکماتٌ (۷/آل عمران)»، و دیگر سنت است؛ لقوله، تعالی: «و ما اتیکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نهیکُم عَنْهُ فَانْتَهُوا (۷/الحشر)»، و سدیگر اجماع امت است؛ لقوله، علیه السّلام: «لایجتمعُ امّتی عَلَی الضَّلالَةِ، علیکم بالسّوادِ الاعظم.» و در جمله احکام شریعت بسیار است، و اگر کسی خواهد تا جمله را جمع کند نتواند؛ از آن که لطایف خداوند تعالی رانهایت نیست.

بخش ۲ - فصل: بدان که علم دو است: یکی علم خداوند تعالی و دیگر علم خلق و علم بنده اندر جَنُب علم خداوند تعالی متلاشی بود، زیرا که علم وی صفت وی است و بدو قایم، و اوصاف وی را نهایت نیست؛ و علم ما صفت ماست و به ما قایم، و اوصاف ما متناهی باشد؛ لقوله، تعالی: «وَمااُوتیتُم مِنَ الْعِلْمِ إلّا قَلیلاً (۸۵/الإسراء).» و در جمله علم از صفات مدح است و حدش احاطةُ المعلوم و تبینُ المعلوم و نیکوترین حدود وی این است که: «العلمُ صفةٌ یصیرُ الحیُّ بها عالماً.» و خدای عزّ و جلّ گفت: «واللّهُ مُحیطٌ بِالکافِرینَ (۱۹/البقره)»، ونیز گفت: «واللّهُ بکلِّ شیءٍ علیمٌ (۲۸۲/البقره).» و علم او یک علم است که بدان همی‌داند جملهٔ موجودات و معدومات را، و خلق را با وی مشارکت نیست و متجزی نیست و ازوی جدا نیست. و دلیل بر علمش ترتیب فعلش؛ که فعل محکم، علم فاعل اقتضا کند. پس علم وی به اسرار لاحق است و به اظهار محیط. طالب را باید که اعمال اندر مشاهدهٔ وی کند؛ چنان‌که داند که او بدو و به افعال او بیناست.بخش ۴ - فصل: بدان که گروهی‌اند از ملاحده لعنهم اللّه که مر ایشان را سوفسطائیان خوانند و مذهب ایشان آن است که: «به هیچ چیز علم درست ناید و علم خود نیست.» با ایشان گوییم که: «این دانش که می‌دانید که به هیچ چیز علم درست نیاید، درست هست یا نی؟» اگر گویند: «هست»، علم اثبات کردند و اگر گویند: «نیست»، پس چیزی که درست نیاید، آن را معارضه کردن محال باشد و با آن کس سخن گفتن از خرد نبود.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اما علم بنده باید که در امور خداوند تعالی باشد و معرفت وی، و فریضه بر بنده علم وقت باشد و آن‌چه بر موجب وقت به کار آید ظاهر و باطن. و این به دو قسم است: یکی اصول و دیگر فروع ظاهر اصول قول شهادت و باطنش تحقیق معرفت و ظاهر فروع برزش معاملت و باطن تصحیح نیت. و قیام هر یک از این بی دیگر محال باشد. ظاهر حقیقت بی باطن نفاق، و باطن حقیقت بی ظاهر زندقه ظاهر شریعت بی باطن نفس و باطن بی ظاهر هوس.
هوش مصنوعی: علم بنده باید مربوط به امور الهی و شناخت خداوند باشد و واجب است که علم او به زمان حال مربوط باشد و آنچه در این زمان باید انجام شود، چه در ظاهر و چه در باطن. این علم به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی اصول و دیگری فروع. اصول شامل گفتن شهادت و باطن آن شامل شناخت عمیق است، و فروع درباره فعالیت‌های اجتماعی و باطن آن تصحیح نیت‌هاست. هیچ‌کدام از این دو جنبه بدون دیگری امکان‌پذیر نیست. حقیقت بدون باطن باعث ریاکاری می‌شود، و باطن بدون حقیقت به کفر خواهد انجامید. همچنین، ظاهر شریعت بدون باطن تحت تأثیر نفس و باطن بدون ظاهر به هوس خواهد انجامید.
پس علم حقیقت را سه رکن است: یکی علم به ذات خداوند عزو جل و وحدانیت وی و نفی تشبیه از ذات پاک وی جل جلاله و دیگر علم به صفات وی و احکام آن و سدیگر علم به افعال و حکمت وی.
هوش مصنوعی: دانش حقیقت بر سه پایه استوار است: اول، آگاهی از ذات خداوند و یکتایی او و نفی هر گونه تشبیه نسبت به آن ذات پاک. دوم، شناخت صفات و احکام خداوند. و سوم، درک افعال و حکمت او.
و علم شریعت را سه رکن است: یکی کتاب ودیگر سنت و سیم اجماع امت. و دلیل بر علم به اثبات ذات و صفات پاک و افعال خدای تعالی قوله، تعالی: «فَاعْلَمْ أنَّه لا اله الّا اللّه (۱۹/محمد)»، و نیز گفت: «فَاعْلَموا أنَّ اللّه مَوْلیکم (۴۰/الأنفال)»، و نیز گفت: «أَلَم تَرَ إلی رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِّلَ (۴۵/الفرقان)»، و نیز گفت: «أَفَلا یَنْظُرُونَ إلَی الإبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ (۱۷/الغاشیه)». و مانند این آیات بسیار است که جمله دلایل‌اند بر نظر کردن اندر افعال وی تعالی و تقدس تا بدان افعال، فاعل را به صفات وی بشناسند.
هوش مصنوعی: علم شریعت بر سه پایه استوار است: یکی کتاب خدا، دیگری سنت پیامبر و سوم اجماع امت اسلامی. برای شناختن ذات و صفات پاک خداوند و اعمال او، آیات متعددی وجود دارد. به عنوان مثال، در آیه‌ای آمده است: "بدان که هیچ خدای جز الله نیست" و در آیه‌ای دیگر ذکر شده: "بدانید که خداوند سرپرست شماست". همچنین در آیات دیگری به نشانه‌های خلقت و قدرت خداوند اشاره شده است، مانند اینکه به چگونگی سایه‌افکنی‌اش توجه کنید یا به چگونگی آفریده شدن شتر بنگرید. این آیات و بسیاری دیگر به شناخت اعمال خداوند و صفات او کمک می‌کنند.
و پیغمبر گفت، صلی اللّه علیه و سلم: «مَنْ عَلِمَ أنّ اللّهَ تعالی رَبُّه و انّی نبیُّه حَرَّمَ اللّهُتعالی لَحْمَه و دمَهُ عَلی النّار.»
هوش مصنوعی: پیامبر فرمودند: «کسی که بداند که خداوند، پروردگار اوست و اینکه من پیامبر او هستم، خداوند گوشت و خون او را بر آتش جهنم حرام کرده است.»
اما شرط علم به ذات خداوند تعالی آن است که وی بداند که خداوند تعالی موجود است اندر قدم ذات خود و بی حد و بی حدود است و اندر مکان و جهت نیست، و ذاتش موجب آفت نیست. از خلقش کسی مانند نیست. وی را زن و فرزند نیست هرچه اندر وهم صورت گیرد و اندر خرد اندازه بندد، وی جلّ جلالُه آفریدگار آن است و دارنده و پروردگار آن؛ لقوله، تعالی: «لیسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ و هُوَ السَّمیعُ البَصیرُ (۱۱/الشوری).»
هوش مصنوعی: برای فهم ذات خداوند متعال، باید به این نکته توجه کرد که خداوند خودش وجود دارد و هیچ حد و اندازه‌ای ندارد. او در مکان و زمان قرار نمی‌گیرد و ذاتش هیچ گونه نقصی ندارد. هیچ‌کسی نمی‌تواند به او شبیه باشد و او نه همسر دارد و نه فرزند. هر چیزی که در ذهن تصور شود یا در عقل محدود شود، خداوند خالق و نگهدارنده آن است. مطابق آیه‌ای از قرآن کریم، هیچ چیزی به او شبیه نیست و او شنوا و بیناست.
و اما علم به صفات وی آن است که بدانی که صفات وی تعالی بدو موجود است که آن نه وی است ونه جز وی، بدو قایم است و او به خود قایم و دایم، چون علم و قدرت و حیات و ارادت و سمع و بصرو کلام و بقا؛ لقوله، تعالی: «إنَّهُ عَلیمٌ بذاتِ الصُّدورِ (۴۳/الأنفال)»، و نیز گفت: «وَاللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۲۸۴/البقره)، و نیز گفت: «هو الحیُّ لا إلهَ إلّا هو (۶۵/الغافر)» و نیز گفت: «وَهُوَ السَّمیعُ البَصیرُ (۱۱/الشوری)»، و نیز گفت: «فَعّالٌ لِما یُریدُ (۱۰۷/هود)»، و نیز گفت: «قَوْلُهُ الحَقُّ (۷۳/الأنعام)».
هوش مصنوعی: علم به صفات خداوند به این معناست که باید بدانیم صفات او وجود دارد، اما نه به خود او و نه به غیر او، بلکه این صفات قائم به ذات او هستند و او نیز قائم به ذات خود است. این صفات شامل علم، قدرت، حیات، اراده، شنوایی، بینایی، کلام و بقا می‌شود. به عبارتی دیگر، خداوند عالم به چیزهایی است که در دل‌ها وجود دارد، قادر بر همه چیز، زنده و بی‌همتا، شنوا و بینا، و انجام‌دهنده هر آنچه بخواهد و گفته‌های او به حق است.
اما علم به اثبات افعال وی آن است که بدانی که وی تعالی و تقدس آفریدگار خلقان است و خالق افعال ایشان است و عالم نابوده، هست به فعل وی شده است، مقدر خیرو شر است، خالق نفع و ضرر است؛ لقوله، تعالی: «اللّهُ خالقُ کلِّ شیءٍ (۶۲/الزّمر).»
هوش مصنوعی: علم به این معنی است که باید درک کنی که خداوند خالق هستی و آفریدگار موجودات است و تمامی افعال آن‌ها از جانب او به وجود آمده است. او، عالم به همه چیز است و همه چیز به اراده او پدید آمده است. او چیزی را که خیر و شر است تقدیر می‌کند و خالق منافع و مضرات نیز هست؛ همانطور که در قرآن آمده است: «خداوند خالق همه چیز است».
و دلیل بر اثبات احکام شریعت آن است که بدانی که از خداوند تعالی به ما رسولان آمدند با معجزهای ناقض عادت، و رسول ما، محمد مصطفی صلی اللّه علیه و سلم حق است و وی را معجزات بسیار است و آن‌چه ما را خبر داده است از غیب و عین، جمله حق است. رکن اول از شریعت کتاب است؛ لقوله، تعالی: «منه آیاتٌ محکماتٌ (۷/آل عمران)»، و دیگر سنت است؛ لقوله، تعالی: «و ما اتیکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نهیکُم عَنْهُ فَانْتَهُوا (۷/الحشر)»، و سدیگر اجماع امت است؛ لقوله، علیه السّلام: «لایجتمعُ امّتی عَلَی الضَّلالَةِ، علیکم بالسّوادِ الاعظم.» و در جمله احکام شریعت بسیار است، و اگر کسی خواهد تا جمله را جمع کند نتواند؛ از آن که لطایف خداوند تعالی رانهایت نیست.
هوش مصنوعی: برای اثبات احکام شریعت، باید بدانیم که خداوند تعالی رسولانی به سوی ما فرستادند که با معجزاتی برتر از عادت‌های بشر آمده‌اند. رسول ما، محمد مصطفی صلی اللّه علیه و سلم، حق است و او معجزات فراوانی دارد. هر چیزی که او از عالم غیب و واقعیت به ما خبر داده، حقیقت است. اولین رکن شریعت کتاب خداست، همانطور که در آیه «آیات محکمات» آمده است. رکن دوم سنت رسول خداست که در آیه «از آنچه رسول به شما داده، بگیرید و از آنچه شما را نهی کرده، پرهیز کنید» ذکر شده است. رکن سوم اجماع امت است، چنانکه پیامبر فرمود: «امت من بر ضلالت جمع نمی‌شوند، بر شماست که به جمعیت بزرگ‌تر تکیه کنید.» در احکام شریعت مسائل بسیاری وجود دارد و اگر کسی بخواهد همه آن‌ها را جمع‌آوری کند، نمی‌تواند؛ زیرا لطایف و زیبایی‌های خداوند بی‌پایان است.

حاشیه ها

1391/07/19 14:10
امین کیخا

لیس کمثله شی چه معنای غوری دارد