بخش ۷ - فصل
اما آنچه گفتم: «مقصودت معلوم شد و سخن اندر غرضت اندر این کتاب مقسوم شد». مراد از این قول آن بود که تا مسئول را مقصود سائل معلوم نگردد، مراد سائل محصول نگردد؛ که سؤال از اشکال کنند و چون به جواب، اشکال حل نشود فایده ندهد و حل اشکال جز به معرفت اشکال نتوان کرد. و آنچه گفتم: «سخن اندر غرضت مقسوم شد»، یعنی سئوال بر جمله را جواب بر جمله باشد، چون سائل بر جملهٔ درجات و اخوات سؤال خود عالم بود؛ و باز مبتدی را به تفصیل حاجت باشد و اقسام حدود و بیان آن، خاصه که غرض تو اسعذک اللّه اندر این آن بوده است که تا تفصیل دهم و کتابی سازم از سؤال تو. و باللّه التوفیق.
بخش ۶ - فصل: و آنچه گفتم که: «مر این کتاب را کشف المحجوب نام کردم»، مراد آن بود که تا نام کتاب ناطق باشد بر آنچه اندر کتاب است مر گروهی را که بصیرت بود، چون نام کتاب بشنوند، دانند که مراد از آن چه بوده است و بدان که همه عالم از لطیفهٔ تحقیق محجوباند بهجز اولیای خدای عزّ و جلّ و عزیزان درگاهش، و چون این کتاب اندر بیان راه حقّ بود و شرح کلمات تحقیق و کشف حجب بشریت، جز این نام او را اندر خور نبود. و بهحقیقت کشف، هلاک محجوب باشد، همچنان که حجاب هلاک مکاشف؛ یعنی چنانکه نزدیک طاقت دوری ندارد، دور طاقت نزدیکی ندارد؛ چون جانوری که از سرکه خیزد اندر هر چه افتد بمیرد، و آنچه از چیزهای دیگر خیزد اندر سرکه هلاک شود و سپردن طریق معانی دشوار باشد جز بر آن که وی را از برای آن آفریده بود، و پیغامبر گفت، صلی اللّه علیه و سلم: «کلٌّ میسَّرٌ لما خُلِقَ له، خدای عزّ و جلّ هرکسی را برای چیزی آفریده است و طریق آن بر وی سهل گردانیده.»بخش ۸ - فصل: و آنچه گفتم که: «من از خداوندتعالی توفیق واستعانت خواهم»، مراد آن بود که بنده راناصر، بهجز خداوند نباشد که وی را بر خیرات نصرت کند و توفیق زیادت دهدش و حقیقت توفیق، «موافقت تأیید خداوند بود بافعل بنده اندر اعمال صواب.» و کتاب و سنت بر وجود صحت توفیق ناطقه است و امت مجتمع، بهجز گروهی از معتزله و قدریان که لفظ توفیق را از کل معانی خالی گویند. و گروهی از مشایخ طریقت گفتهاند که: «التّوفیقُ هُو القُدرَةُ عَلی الطّاعةِ عندَ الإسْتِعمالِ.» چون بنده خداوند را مطیع باشد، از خداوند بدو نیرو زیادت بود و قوت افزون از آنچه پیش از آن بوده باشد.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اما آنچه گفتم: «مقصودت معلوم شد و سخن اندر غرضت اندر این کتاب مقسوم شد». مراد از این قول آن بود که تا مسئول را مقصود سائل معلوم نگردد، مراد سائل محصول نگردد؛ که سؤال از اشکال کنند و چون به جواب، اشکال حل نشود فایده ندهد و حل اشکال جز به معرفت اشکال نتوان کرد. و آنچه گفتم: «سخن اندر غرضت مقسوم شد»، یعنی سئوال بر جمله را جواب بر جمله باشد، چون سائل بر جملهٔ درجات و اخوات سؤال خود عالم بود؛ و باز مبتدی را به تفصیل حاجت باشد و اقسام حدود و بیان آن، خاصه که غرض تو اسعذک اللّه اندر این آن بوده است که تا تفصیل دهم و کتابی سازم از سؤال تو. و باللّه التوفیق.
هوش مصنوعی: اما منظورم این است که زمانی که هدف و منظور شخص پرسشکننده مشخص نشود، پاسخ مناسب هم ممکن نیست. اگر کسی سوالی بپرسد و ما نتوانیم به خوبی به آن پاسخ دهیم، فایدهای نخواهد داشت؛ چرا که حل مشکل فقط با شناخت صحیح از آن امکانپذیر است. همچنین، پاسخ به سوالات باید به طور کامل و جامع باشد، زیرا پرسشکننده باید به همه زوایا و جنبههای موضوع واقف باشد. برای افرادی که مبتدی هستند، نیاز به توضیحات بیشتر و شناساندن دستهبندیهای مختلف و توضیحات دقیقتر وجود دارد. هدف من این است که به طور کامل توضیح دهم و کتابی بر اساس سوالات شما تنظیم کنم. انشاءالله به موفقیت برسیم.